طرح های تحول حوزه در جامعه مدرسین تهیه و تدوین شده است

طرح های تحول حوزه در جامعه مدرسین تهیه و تدوین شده است

حجت‌الاسلام و المسلمین رحمانی سبزواری گفت: جامعه مدرسین در راستای تحقق فرمایشات رهبری در رابطه با حوزه علمیه و تحول این نهاد کار کرده و طرح‌های مختلفی ارائه داده است اما عدم ضمانت اجرایی، مهم‌ترین مشکل جامعه مدرسین حوزه علمیه است. باید این طرح‌ها به میدان عمل آورده شوند اما عملی شدن این طرح‌ها نیازمند یک مؤسسه قوی با مسؤول توانمند و بودجه کافی است.
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا،  در بخش نخست گفت‌وگو با حجت‌الاسلام و المسلمین علی رحمانی سبزواری، نایب رییس مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نایب رییس هيأت مديره انجمن علمي اصول فقه به نقش و اقدامات مجمع عمومی جامعه مدرسین در راستای تحول حوزه علمیه پرداخته شد.
حجت‌الاسلام و المسلمین رحمانی سبزواری در این گفت‌وگو با تبیین وظایف عمده روحانیت از نگاه رهبر معظم انقلاب، هدایت فکری و دینی، هدایت سیاسی و بصیرت‌افزایی و راهنمایی و حضور در عرصه‌های اجتماعی را سه مأموریت مهم متوجه حوزه‌های علمیه و روحانیت ذکر و اظهار کرد: انقلابی بودن، انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن از دیگر مواردی است که باید مورد توجه حوزه و روحانیت باشد.
آنچه در پی می‌آید بخش دوم این گفت‌وگو است.
رسا - خطر جریان‌های سکولار در فضای حوزه را تا چه حد جدی می‌دانید و راه‌های مقابله با آن‌ها چیست؟
حوزه علمیه مطمح نظر قدرت‌هایی است که می‌خواهند در انقلاب و نظام خدشه ایجاد کنند؛ قطعاً در حوزه‌های علمیه به ویژه حوزه قم، جریانات فکری زیادی وجود دارند که برخی از آن‌ها انحرافی هستند.
جریانات و انحرافات فکری در دانشگاه به یک شکل بوده و در حوزه علمیه به شکل دیگر است. دشمن در حوزه علمیه هیچ‌گاه نمی‌گوید دین ارزشی ندارد، مهم نیست، دین اصلاً جایگاهی ندارد؛ بلکه در حوزه علمیه موضوعاتی نظیر ولایت فقیه را مطرح کرده و می‌گوید ولایت فقیه نداریم یا اگر داریم الهی نبوده و مردمی است و باید مردم ولی فقیه انتخاب کنند؛ چون اگر ولایت فقیه مردمی باشد می‌توانند هر قیدی که خواستند را بر آن بگذارند.
اگر ولایت فقیه مطلقه نباشد در آن صورت دست ولی فقیه بسته می‌شود، وقتی ولایت فقیه را غیرالهی کردند دیگر تمام می‌شود، دیگر نقش مهمی نخواهد داشت و واجب‌الاطاعه هم نمی‌شود؛ زیرا وقتی ولی فقیه الهی بوده و به نیابت از امام معصوم باشد، واجب‌الاطاعه می‌شود.
دشمن از این راه وارد مباحث حوزه علمیه می‌شود. از راه دین وارد می‌شود، نمی‌گوید دین با سیاست دو شیء جداگانه و از هم بیگانه بوده و دین در یک‌سو و دنیا در سوی دیگر قرار دارد، بلکه می‌گوید: دین تکلیف نفسی است، می‌گوید: حکومت حتماً نباید اسلامی باشد، تنها لازم است شعائر دینی را رعایت کند، مردم نماز بخوانند، مساجد دایر باشد و اذان بگویند و از این‌گونه موارد که مصادیق افکار و جریانات انحرافی هستند.
برخی از این جریان‌ها حضور روحانیان در دستگاه حکومت را قبول ندارند، گاهی توصیه می‌کنند که نروید، کمک نکنید، این حکومت‌ها همه ظالم هستند و تعبیرهایی به کار می‌برند که نسل جدید را به حکومت و نظام اسلامی بدبین می‌کنند. این جریان‌ها این‌گونه القا می‌کنند که این نظام جمهوری اسلامی، نظام ظالم، غاصب و فاسدی است و نباید با آن همکاری کرد!
تعبیرهای این افراد تحجر به معنای واقعی است؛ در پرتو حکومت اسلامی آرامش دارند، درس می‌خوانند و درس می‌دهند، مرجع شده‌اند و در پرتو حکومت اسلامی به ریاست و مقام رسیده‌اند اما نمی‌فهمند و قدر آن را نمی‌دانند.
این افراد از اول نفهم نبوده‌اند، قطعاً دشمن رفته، شیطنت کرده و در گوش آن‌ها شعارها و حرف‌های بد خوانده و به آنان اطلاعات غلط داده است، وگرنه کسی که با فقه امام صادق(ع) آشنا باشد که دشمن شریعت و مکتب اهل بیت(ع) نمی‌شود.
با تمام ضعف و کاستی‌ها، الآن این انقلاب و نظام اسلامی به نام تشیع و حامی شیعه بوده و اگر شکست بخورد مکتب اهل بیت شکست می‌خورد؛ ازاین‌رو باید به این مهم فکر کرد. اما متأسفانه می‌بینیم افرادی بدون فکر برخی ادعاها و مسائلی را مطرح می‌کنند که به زیان نظام اسلامی است. در حوزه علمیه نیز بسیاری از این جریان‌های فکری بوده و دشمن از طریق افراد نامحسوس، این‌گونه مباحث را به روحانیان و طلاب القا می‌کند.

 

الآن همین موضوع فیش‌های حقوقی نجومی و دزدهای چند هزار میلیاردی که در جامعه ما مطرح شده، آیا می‌دانید طرح این مسائل در جامعه چه آثار بدی بر مردم دارد؟ ما الآن وقتی در جمع نیروهای ارتش حاضر می‌شویم می‌بینیم نیروهای ارتش ناراحت هستند که حقوق ما اندک بوده و کفاف زندگی ما را نمی‌دهد و خیال می‌کنند نیروهای سپاه حقوق بیشتری می‌گیرند اما وقتی به میان سپاهی‌ها می‌رویم می‌بینیم حقوق آن‌ها کمتر است. سپاهی‌ها و ارتشی‌ها خیال می‌کنند کارمندان سایر دستگاه‌ها و بازاری‌ها درآمد بیشتری دارند و بازاری‌ها هم گمان می‌کنند آخوندها درآمد بیشتر دارند! همه خیال می‌کنند دیگران می‌برند و جیب‌های خود را پر می‌کنند و آن‌ها عقب مانده‌اند، به‌گونه‌ای تبلیغات کرده‌اند که کسی به حد خود قانع نیست.
این اعلان‌ها و طرح موارد این‌چنینی آثار بسیار بدی در جامعه ما داشته است، این‌ها طبیعی نیست، طرف خیال می‌کند با اعلام این موارد در تریبون عمومی به انقلاب خدمت می‌کند؛ این خدمت به انقلاب و نظام نیست که تا یک خبر جزئی را شنیدیم فوراً آن را از طریق صداوسیما و رسانه‌ها اعلام کنیم که بردند و خوردند.
این‌ها درست نیست، گاهی در این‌گونه موارد دشمن است که تحریک می‌کند، می‌خواهد توقع مردم را افزایش دهد، نظام و مدیریت آن را زیر سؤال ببرد.
حالا فرض کنید در همین موضوع حقوق‌های نجومی الآن گشته‌اند و در کل کشور 900 نفر را پیدا کرده‌اند که در ماه از 15 میلیون تومان بیشتر حقوق می‌گرفته‌اند و قرار است این رویه اصلاح شود اما می‌بینیم هم‌زمان جلوی افراد بازاری در این مملکت باز است که ماهی 200 میلیون یا 400 میلیون از مردم می‌گیرند، پس این افراد چه می‌شوند؟ نسبت به آن‌ها مسؤولیت نداریم؟ اگر دولت اسلامی هستیم و باید جلوی ظلم را بگیریم. این درآمدها هم از مصادیق ظلم هستند، چه فرقی دارد از بیت‌المال باشد یا جیب مردم؟
کسی که کار کوچکی انجام می‌دهد و با دلالی در ماه 400 میلیون تومان، 500 میلیون و یا یک میلیارد تومان می‌گیرد چه فرقی با مدیران دارای حقوق‌های کلان دارد؟ باید جلوی همه گرفته شود و به صورت جدی وارد صحنه شد، بعد هم چرا باید این موضوع از طریق رسانه‌ها در بوق و کرنا شود؟ این اعلام‌های عمومی مردم را نسبت به نظام اسلامی بدبین می‌کند، مردم می‌گویند چنین پول‌ها و افرادی با درآمدهای کلان از بیت‌المال وجود دارند اما ما چیزی نداریم.
این گمان در حالی است که غالب مردم درآمدهای متوسطی دارند و مشکلات و کمبودها برای همه است. من برای سخنرانی به یک پادگان ارتش رفتم، ارتشی‌ها بسیار ناراحت بودند که حقوق ما یک‌میلیون و 200 الی یک‌میلیون و 500 هزار تومان بوده و کم است و... . من به آن‌ها گفتم خیال می‌کنید طلاب و روحانیان چقدر دریافت می‌کنند؟ و وقتی گفتم حقوق طلاب در ماه حدود 700 هزار تومان است، گفتند نه این‌گونه نبوده و روحانیان درآمدهای بسیار بیشتری دارند.
حالا چهار نفر هم درجات بالایی داشته و طبق درجات و مراتب خود حقوق بالا هم می‌گیرند، اما این‌گونه نیست که در مملکت غارت باشد؛ بلکه مملکت بر روی روال است.
منظور این است که دشمن همان‌طور که در حوزه علمیه شیطنت می‌کند، در جامعه، رسانه‌ها، سایت‌ها روزنامه‌ها و سایر مراکز نیز شیطنت می‌کند، بسیاری از این وقایع و هیاهوها عادی نیست، توطئه است، این شایعه عده‌ای را نسبت به حکومت بدبین کرده و آن شایعه عده دیگری را از نظام اسلامی جدا می‌کند.
همان‌طور که مردم را از نظام شاهنشاهی یکی‌یکی گرفتیم و شاه یک‌مرتبه دید تنها خودش مانده و 36 میلیون نفر از او جدا شده‌اند الآن هم دشمن می‌خواهد این کار را با نظام اسلامی کرده و یکی‌یکی مردم را از حکومت جدا کند و روزی ببینیم که کسی نیست به جبهه برود، نیروی مطمئنی نیست که در ارتش و سپاه خدمت کند و آنگاه همین افراد بدبین‌، عقده‌دار و کینه‌توز که علیه نظام اسلامی توطئه‌چینی می‌کنند، وارد دستگاه حکومتی شده و بر سر مردم بلا می‌آورند.
رسا - وظیفه حوزه علمیه در برابر این توطئه‌ها و هجمه پنهان دشمنان چیست؟
من معتقدم در حوزه علمیه نه اینکه این مسائل به فراموشی سپرده شده باشد اما توجه کافی به آن‌ها نمی‌شود. الآن تشکلی به نام اساتید بسیجی حوزه علمیه فعال است که هر هفته مسائل سیاسی حوزه را بررسی می‌کند، مسائل سیاسی و خطوط را شناسایی و بررسی کرده و گزارش می‌دهد اما این اقدامات اساسی نیست، کار اساسی وقتی انجام می‌شود که تشکل و سازمانی در حوزه علمیه به وجود بیاید که آسیب‌های جامعه و حوزه را رصد کرده، برای رفع آن‌ها طرح داده و سپس برای مقابله با آسیب‌ها وارد میدان عمل شد.
هدایت فکری طلاب در حوزه از چه طریق باید انجام شود؟ البته با تشکیل مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه هدایت فکری اساتید به خوبی انجام می‌شود، الآن اساتید عضو مجمع بسیجی بوده و جلسات مختلفی برای آن‌ها برگزار می‌شود که در این جلسات افراد سیاسی حضور یافته و مسائل سیاسی حوزوی و جامعه را مطرح می‌کنند اما برای آنکه همه حوزه‌ها و 80 هزار طلبه تحت پوشش قرار گیرند تشکیلات جداگانه‌ای می‌خواهد که وارد این کار شود.
چنین تشکلی می‌تواند اساتید پخته و انسان‌های قوی و وارد این کار را دعوت کند، طلبه‌ها را هم دعوت کند، این مسائل را برای طلاب بازگو و آن‌ها را هدایت فکری کند، مسائل سیاسی حوزه، مصادیق انحراف‌های فکری و راه‌های ورود دشمن را مشخص و برای طلاب روشنگری کنند.
رسا - در این زمینه از نظر حضرت‌عالی هدف دشمن از القا و طرح مباحثی همچون آخوند حکومتی و حکومت آخوندی چیست؟
آخوند حکومتی و حکومت آخوندی موضوعی مسخره است! معنی حکومت آخوندی این است که نظام جمهوری اسلامی تماماً در دست آخوندها است، در حالی‌که چنین چیزی در ایران نیست اما دشمن در حال جا انداختن این موضوع است. برخی از عوام خیال می‌کنند حکومت متعلق به آخوندها است؛ از این‌رو برخی اوقات که کنار خیابان منتظر تاکسی می‌ایستم می‌شنوم عده‌ای می‌گویند شما دیگر چرا؟ حکومت که مال شما است! شما باید همه چیز داشته باشید.
معنی حکومت آخوندی این است که از الف تا ی همه در اختیار آخوندها باشند اما از روزی که نظام و حکومت جمهوری اسلامی تشکیل شده است، مبنای آن چنین نبوده و اکنون هم چنین نیست.
مبنا و پایه این حکومت بر شخصیت‌های ارزشی و کسانی که قابلیت و استعداد مقام داشتند استوار بوده است و مردم مسؤولان اصلی را انتخاب می‌کردند. حکومت آخوندی نیست، کجا آخوندها الآن در حکومت نقش زیادی دارند؟ حتی رهبر انقلاب را مردم انتخاب می‌کنند، خبرگان را مردم انتخاب می‌کنند. آنگاه چطور حکومت آخوندی است؟ اما در هر صورت دشمن این موضوع را القا می‌کند.
اما آخوند حکومتی به این معنی است که آخوندی مفاسد و گندکاری‌های بعضی از مدیران یا شخصیت‌های حکومتی را توجیه می‌کند؛ مثلاً فلان وزیر و مسؤول خطاها و دزدی‌هایی دارد اما در کنار خود آخوندی را نیز به کار می‌گمارد تا اقدامات خلاف خود را پوشش دهد که این مصداق آخوند حکومتی است.
این در حالی است که آخوندهای فعلی فعال در دستگاه‌ها و نهادهای نظام جمهوری اسلامی پاسدار هستند، ناظر بر اعمال مدیران هستند که اگر مدیری و اداره‌ای کار خطایی کرد این‌ها به مردم اعلام می‌کنند، گزارش می‌دهند، این روحانیان موی دماغ کسانی هستند که قصد خیانت دارند، ولی دشمن هر روحانی که طرفدار نظام و انقلاب است را به عنوان آخوند حکومتی توصیف می‌کند، این حیله و مکر دشمن است.
الآن یکی از جریان‌های فکری انحرافی در حوزه علمیه همین است؛ مثلاً استادی را که حامی نظام بوده و می‌خواهد درس بدهد در گوشه و کنار می‌گویند این آخوند حکومتی است، از اطرافش دور می‌شوند، شاگردانش کم شده و کلاس درس وی خلوت می‌شود اما در طرف مقابل می‌بینیم کسی که اصلاً با انقلاب و نظام سروکار نداشته و با حکومت اسلامی زاویه دارد، علمی هم ندارد اما جلسات درس وی با شکوه ویژه‌ای برگزار شده و شمار شاگردان او افزایش می‌یابد.
این‌ها همه نقشه‌هایی است که دشمن در داخل حوزه علمیه ما مطرح و اجرا می‌کند، متأسفانه این نقشه‌ها جایگاه و خریدار داشته و افرادی در اجرای این نقشه‌ها نقش‌آفرینی می‌کنند.
آخوند حکومتی یا حکومت آخوندی در نظام جمهوری اسلامی الفاظ پوسیده‌ای هستند. آخوند حکومتی در رژیم شاه بود که معتضد الدوله‌ها و دیگران آخوندی هم در کنار خود نگاه می‌داشتند تا جنایت‌های خود را توجیه کنند اما آخوندهای حکومت اسلامی برای کسانی که بخواهند خط انحرافی را بروند موی دماغ هستند. البته ممکن است روحانیانی هم باشند که سوءاستفاده کنند اما تعداد آن‌ها بسیار اندک است.
رسا - اجازه دهید اندکی از مسائل سیاسی حوزه به سمت مسائل علمی آن برویم، تعریف شما از نخبه حوزوی چیست؟
من خودم عضو کارگروه نخبگان و استعدادهای برتر حوزه‌های علمیه هستم؛ ما الآن در مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، اساتیدی را به عنوان نخبه شناسایی و هر سال چند نفر از این افراد را به عنوان استاد ممتاز معرفی می‌کنیم که از آن‌ها تجلیل می‌شود.
یکی از راه‌های تشخیص نخبه در حوزه علمیه، انتخاب جامعه مدرسین است، کسانی که تحقیق و تفحص ویژه‌ای داشته و به حوزه خدمت کرده‌اند در زمره نخبگان قرار می‌گیرند اما به صورت عموم نخبه به معنای کسی است که قابلیت و استعداد ویژه و تأثیر فکری بیشتری دارد.
نخبه اقسام مختلفی دارد؛ نخبه حوزوی، فرهنگی، صنعتی، علمی، سیاسی و غیره، نخبه سیاسی کسی است که در مسائل سیاسی به نسبت دیگران قابلیت و نفوذ کلام بیشتری داشته و می‌تواند تحلیل سیاسی درست داشته و بر مسائل سیاسی اثر بگذارد؛ اما نخبه حوزوی کسی است که می‌تواند نیروهای حوزوی را با خود همراه کرده و آن‌ها را بسازد. 
رسا - آیا طلاب و روحانیانی که در رشته‌هایی غیر از فقه و اصول تسلط دارند نیز به عنوان نخبه شناسایی و حمایت می‌شوند؟
در حوزه علمیه قم 30 رشته داریم که در همه آن‌ها نخبه شناسایی می‌شود. علوم اجتماعی، زبان‌شناسی و سایر علوم، این‌گونه نیست که طلبه نخبه تنها در فقه و اصول مطرح باشد بلکه در حوزه علمیه نخبگان علوم سیاسی، فلسفه و کلام و غیره نیز وجود داشته و اکنون برای همه نخبگان کانال باز کرده‌ایم.
رسا - بهره‌گیری از ظرفیت نخبگان در حوزه چگونه است؟ آیا نیاز است که نخبگان در اداره حوزه وارد شوند؟
اکنون کارگروه نخبگان و استعدادهای برتر حوزه‌های علمیه همین کار را می‌کند. نخبگان را در بین متعلمان و طلاب شناسایی کرده و به آن‌ها امکانات می‌دهد تا این افراد طرح‌های خود را به ثمر رسانده و از استعداد‌های ویژه آن‌ها استفاده شود.
این در بعد استعدادهای برتر متن حوزه بوده و درزمینه استعدادهای برتر اساتید حوزه نیز نخبگان شناسایی شده و از آن‌ها استفاده می‌شود؛ زیرا استفاده از استعدادهای برتر طلبه و استاد در اداره حوزه علمیه منجر به ارتقای علمی و مدیریتی این نهاد دینی- آموزشی می‌شود.
رسا - به نظر حضرت‌عالی چه میزان از منویات رهبر معظم انقلاب و مراجع در حوزه علمیه محقق شده و برای اجرایی شدن این منویات باید چه کرد؟
واقعیت آن است که در این راستا همه پیگیر هستند؛ شورای عالی، جامعه مدرسین، مجمع عمومی و سایر نهادهای حوزوی، بنا به گفته آقای حسینی بوشهری تمام سخنان و پیشنهادهای رهبری در رابطه با حوزه علمیه جمع‌آوری شده است اما باید این فرمایشات و طرح‌ها در متن حوزه و جامعه پیاده شوند، الآن می‌خواهند پیاده کنند ولی برای پیاده شدن این فرمایشات نیاز به یک تشکیلات منسجم، متحد و تازه‌نفس با بودجه درست و مسؤول مناسب است.
رسا - چرا تشکیلات جداگانه؟ مگر خود نهاد حوزه نمی‌تواند متولی پیاده‌سازی این فرمایشات باشد؟
تشکیلات حوزه چه زمانی می‌خواهد وارد این مقوله شود؟ واقعیت آن است که در حوزه علمیه کسی چنین مسؤولیتی بر دوش خود احساس نمی‌کند، من معتقدم این مسأله باید از طرف خود رهبری مطرح شده و ایشان برای پیگیری این طرح‌ها و فرمایشات مسؤولی را تعیین کرده و بودجه در اختیارش بگذارند و از این سمت نیز حوزه کمک کند، شورای مدیریت کمک کند، جامعه مدرسین کمک کند و همه اساتید و مراجع به میدان بیایند تا خواسته‌های به حق در رابطه با تحول حوزه محقق شود.
متأسفانه در حال حاضر این امکان وجود ندارد. بودجه‌ای برای این کار نبوده و بی‌مایه فطیر است. جامعه مدرسین می‌گوید از وقتی این نهاد را تشکیل داده‌ایم تاکنون یک ریال از کسی نگرفته‌ایم، مگر می‌شود؟ شما نگرفته‌اید درست، ولی اگر شما بودجه می‌داشتید بهتر کار می‌کردید، کاری که کردید مهم بوده اما اگر بودجه داشتید صدها کار دیگر می‌کردید.
مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در دو سال گذشته 95 جلسه گرفت، در این دو سال یک ریال هم از کسی نگرفت اما آخر طرح‌ها چه شد؟ در میدان عمل چه گامی برداشته شد؟ باید بودجه باشد، قدرت اجرایی و مسؤول باشد تا این طرح‌ها اجرایی شوند.
خود جامعه مدرسین در این زمینه کار کرده و طرح‌های مختلفی داده است اما عدم ضمانت اجرایی، مهم‌ترین مشکل جامعه مدرسین حوزه علمیه است. باید این طرح‌ها به میدان عمل آورده شوند، در این زمینه مؤسسه قوی با یک مسؤول توانمند و بودجه کافی می‌خواهد که مخصوص همین کار باشد؛ باید شخص رهبری به میدان آمده و برای این مهم تدبیر اساسی کنند.
لازم است رهبر معظم انقلاب، مراجع عظام تقلید و سایر بزرگان وارد عرصه شوند تا طرح تحول حوزه عملی شود. در حوزه علمیه زمینه‌های زیادی برای کار کردن وجود دارد، از حوزه 80 هزار نفری قم می‌توان بسیار بیشتر از میزان موجود بهره جست، به شرطی که طرح‌های تدوین‌شده در این راستا وارد عرصه عمل شوند.
رسا - خود جامعه مدرسین نمی‌تواند برای اجرایی کردن طرح‌های مزبور اقدام کند؟
چرا می‌تواند اما بودجه ندارد. بودجه باشد و از طرف دیگر مراجع و رهبری هم به جامعه مدرسین برای ورود به حوزه اجرایی فشار بیاورند معلوم است که کار انجام می‌شود.
اما اگر جامعه مدرسین بخواهد این کار را بکند ولی در مقابل چند تن از مراجع اشکال بگیرند، نمی‌شود کار کرد. الآن یکی از وظایف مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم این است که بین مراجع هماهنگی به وجود بیاورد که در این زمینه نیز مجمع می‌تواند افکار را به مراجع ارائه دهد تا همه متحد شوند و آن وقت برای اقدام عملی به جامعه مدرسین فشار بیاورند که پول و امکانات هست، نیرو تهیه کنید شروع کنید؛ اما فعلاً مقتضی موجود است ولی مانع هم موجود است.
رسا - یکی از موضوعاتی که رهبری به آن اشاره کردند، نقش فضای مجازی در گسترش شبهات دینی بود؛ به نظر حضرت‌عالی حوزه و روحانیت برای پاسخگویی به شبهات در این فضا چه اقدامی انجام داده و میزان موفقیتشان تا چه حد بوده است؟ آیا فضلای حوزه عرصه فضای مجازی را جدی گرفته‌اند؟
الآن حداقل هشت مؤسسه سراغ دارم که در فضای مجازی کار کرده و شبهات وارد شده به تشیع و مکتب اهل بیت را پاسخ می‌دهند؛ ولی خودم معتقدم که بیشتر شبهاتی که به مکتب اهل بیت وارد می‌شود از جانب سلفی‌ها و وهابیان است ازاین‌رو به چند نفر هم پیشنهاد کردم این حالت تدافعی را به حالت تهاجمی تبدیل کنید؛ یعنی به جای اینکه به شبهات وارد‌شده از سوی وهابیان پاسخ دهید شما به آن‌ها شبهه وارد کنید، آن‌ها سرتاپا اشکال هستند، اگر آن‌ها ده‌ تا اشکال عقیدتی یا اشکال در مسائل عبادی و دینی به تشیع وارد می‌کنند آن‌ها سرتاپا اشکال دارند، انحراف کامل دارند، چرا ما این تهاجم را شروع نکنیم.
واقعیت آن است که در حوزه علمیه پاسخ‌گویی به شبهات فضای مجازی وجود دارد، بیش از حد نیاز هم هست اما در این راستا باید انسجام به وجود آمده و مراکز مختلف پاسخ‌گویی به شبهات فضای مجازی در قالب یک پایگاه منظم و متحد کار کنند تا نتیجه کار بهتر شده و نمود آن در دنیا بیشتر شود.
الآن مراکز پاسخ‌گویی با شبهات مجازی متفرق هستند؛ مرکز مدیریت دارد، دفتر تبلیغات دارد، سازمان تبلیغات دارد، افراد و روحانیان به صورت شخصی پاسخ‌گویی می‌کنند، اما همه تدافعی هستند در حالی‌که باید حالت تهاجم گرفت.
رسا - خود حضرت‌عالی چطور؟ به عنوان استاد حوزه علمیه در فضای مجازی فعالیت می‌کنید؟
من در حوزه استاد هستم، روزی سه تا درس خارج فقه و اصول می‌دهم، برای هر کدام یکی دو ساعتی مطالعه می‌کنم؛ یعنی در شبانه‌روز 10 الی 12 ساعت مشغول هستم، دیگر به کار دیگری از جمله حضور در فضای مجازی نمی‌رسم. بعضی افراد و اساتید هستند که در این زمینه فعالیت می‌کنند اما من وقت ندارم به فضای مجازی ورود داشته باشم. بیشتر در فضای واقعی هستم تا مجازی!
رسا - از اینکه وقت خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید متشکریم.
من هم از شما و همکارانتان بابت زحماتی که در راستای ارتقای حوزه علمیه و نهاد روحانیت می‌کشید سپاسگزارم و امیدوارم در راستای فعالیت تخصصی خود موفق باشید.

 

آثار نوشتاری

ارسال پیام