منبر جای عرضه «محیای محیا محمد و آل محمد (ص)» است

منبر جای عرضه «محیای محیا محمد و آل محمد (ص)» است

مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین تاج لنگرودی

در زیارت عاشورا فرازی آمده که بیان می‌کند «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد(ص)...» منظور از این فراز و این درخواست چیست؟
ترجمه این عبارت آن است که الهی زندگی مرا، زندگی پیامبر (ص) و آل ایشان و مرگ ما را هم ارتحال پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان قرار بده.
اما در معنای اصطلاحی باید توجه داشت که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) بهترین سبک زندگی را داشتند، یعنی نه با تنشهایی که زندگی دیگران مواجه است، مواجه بودند و نه ناهنجاری‌های دیگر زندگی‌ها، در زندگی آن حضرات (ع) به چشم می‌خورد، حتی وقتی در سخت‌ترین شرایط فقر بسر می‌بردند، شیرین‌ترین زندگی را داشتند، پس ما نیز از پروردگار می‌خواهیم سبک زندگی ما چنین باشد، یعنی به دور از ناهنجاری‌ها و ضدارزشها.
البته علاوه بر سبک زندگی، معصومین (ع) از نظر اعتقادی بهترین اعتقاد را داشتند و با توجه به نقش مهم اعتقادات در هدایت زندگی، ما با این فراز از پروردگار می‌خواهیم اعتقادات و باورهای ما را در زندگی شبیه به زندگی پیامبر (ص) و آل ایشان کند.
باید توجه داشت که لحظه مرگ وقتی فرا می‌رسد، سرنوشت زندگی انسان و آنچه از بد و خوب انجام داده، مشخص می‌شود؛ از آنجایی که حضرات معصومین (ع) بهترین نوع مرگ، یعنی شهادت را داشتند و هیچ مرگی بالا‌تر و بر‌تر از شهادت نیست، معصومین (ع) همه با شهادت از دنیا رفته‌اند، یعنی یا توسط دشمنان خود مسموم شده‌اند یا با تیغ شهادت از این دنیا رخت بربسته‌اند و ما نیز می‌خواهیم بر‌ترین مرگها را تجربه کنیم.

  آیا این نوع خاص سبک زندگی به دلیل عصمت آن حضرات (ع) است یا بر اساس تلاش و کوشش آنها برای دستیابی به الگویی صحیح از زندگی به دست آمده است؟
اگر اصل معنای عصمت را بدانیم، در می‌یابیم که عصمت ائمه معصوم (ع) اختیاری بوده است و از لوازم اصلی این عصمت، علم است. انسان اگر عالمانه زندگی کند و قبح و زشتی امور را بداند، از آنها پرهیز می‌کند‌‌، همان گونه که هیچ یک از ما نمی‌توانیم فکر خوردن لجن را کنیم؛ حضرات معصومین (ع) هم هرگز به گناه آلوده نمی‌شدند، زیرا خباثت آن را می‌دانستند.
بنابراین، آنها با اختیار سبک زندگی خود را برگزیدند، حتی در روایات داریم که حضرت صدیقه (س) روزی پرده‌ای را بر در آویخته و بر پای حسنین (ع) خلخال بسته بودند، در‌‌ همان زمان پیامبر (ص) قصد ورود به منزل آن حضرت (س) را داشتند، اما داخل نیامدند؛ حضرت صدیقه (س) علت را دریافتند، از این رو پرده را برداشته و خلخالها را نیز در آوردند و صدقه دادند، وقتی پیامبر (ص) این ماجرا را دریافتند، فرمودند: «فدا‌ها ابو‌ها»؛ این یعنی، پیاده کردن سبک صحیح زندگی که در آن پرهیز از اسراف و قناعت و ساده زیستی موج می‌زند.
 
  آیا این سبک زندگی با مرور زمان کاربرد و اثرگذاری خود را حفظ کرده یا منحصر به زمان زندگی معصومین (ع) مانده است و امروز معنایی ندارد؟
قرآن مجید، کتابی جاوید است و همیشگی و اختصاص به دوره و زمانی خاص ندارد، خداوند در قرآن به پیامبر (ص) می‌فرماید: «بگو من بشری مثل شما هستم، تنها فرقم با شما این است که وحی بر من نازل می‌شود...»
پس وقتی پیامبر (ص) مثل ما هستند، ما نیز می‌توانیم مانند ایشان باشیم و آن چنان زندگی کنیم؛ البته باید توجه داشت تغییرات زمانی بویژه در ظاهر شاید رخ دهد، اما اصل زندگی متفاوت نمی‌شود و نمی‌توان به بهانه تغییر زمان از این سبک سر باز زد، بلکه انسان در همه ادوار می‌تواند بدون اسراف زندگی کرده و از حرام دوری کند، انسان می‌تواند در هر زمانی با تقوا و ورع عمل کند؛ حتی در برخی اوصاف می‌تواند پا را فرا‌تر بگذارد، همچون صبر کردن، آن چنان که امام صادق (ع) می‌فرمایند: «ما صبور هستیم، اما شیعیان ما از ما صبورترند.» از چرایی این سخن پرسیدند، حضرت (ع) فرمودند: «چون ما آینده را می‌دانیم و صبر می‌کنیم، اما شیعیان ما نمی‌دانند و صبر می‌کنند.» بنابراین، می‌شود در این زمان زیست و صبر کرد و مانند ائمه (ع) بود.

  منابر و جلسات سخنرانی برای ورود این سبک به جامعه و تأثیرگذاری بر افراد آن ایفاگر چه نقشی هستند؟
به طور کلی منابر به چند دسته تقسیم می‌شوند، به عنوان مثال، برخی سیاسی منبر می‌روند که خوب است و لازم، زیرا مردم را مطلع می‌کنند. سبک دیگر منبر، اخلاقی است که بخصوص رهبر معظم انقلاب نیز بر طرح مسایل اخلاقی در منابر تأکید دارند و اگر مسایل اخلاقی شیرین بیان شود، همراه با مصادیق که بهترینِ مصادیق آن زندگی ائمه معصوم (ع) است، اثر می‌گذارد. به عنوان مثال، تلویزیون برنامه‌های خوبی برای اقشار مختلف دارد و تا حد زیادی نیاز مردم تأمین می‌شود، اما در عین حال پای منابر جمعیت قابل توجهی می‌نشینند، این یعنی منبری‌ها در ارایه سبک زندگی موفق بوده‌اند.
خود من به شخصه زمانی از یکی از منبری‌ها تشکر کردم، زیرا صحبتهای او باعث شد دخترم شیوه آب خوردنش را تغییر دهد، این یعنی اثرگذاری بر سبک زندگی. بنابراین می‌توان با ارایه صحیح سبک زندگی، منابر را شیرین‌تر کرد.

  اشاره داشتید به شیرینی منابر؛ منظور از این شیرینی چیست و چطور می‌توان منبر را شیرین کرد و این منبر چه ویژگی‌هایی دارد؟
نخستین عامل برای شیرینی یک منبر، ساده حرف زدن است، یعنی باید با زبان مردم با مردم سخن گفت و از ساده‌ترین مطالب برای جا انداختن مطلب استفاده کرد.
دومین ابزار، استفاده از حدیث و نمونه‌های اخلاقی از زندگانی حضرات معصومین (ع) است، یعنی هم حدیث باید زیاد بیان شود و هم زندگانی آن حضرات (ع) به خوبی برای مردم تصویر شود، اما مهمترین اصل در شیرینی یک منبر، عامل بودن واعظ و منبری است و اگر خدای ناکرده چنین نباشد، منبر اثر نمی‌گذارد.

علی رغم در اختیار داشتن راهبردهای اصلی در مدیریت یک منبر شیرین، برخی منابر به جای آثار مثبت گاهی تأثیر سوء دارند، چرا چنین امری رخ می‌دهد؟
بله، متأسفانه چنین منابری وجود دارند و اخیراً برخی صحبتها را در فضای مجازی دیدم که از خلال آنها متوجه شدم برخی منابر به جای سازندگی، تخریب کننده هستند، وقتی منبری می‌خواهد راجع به موضوعی صحبت کند، باید احادیث را از جهت صحت و سند بررسی کند و سپس از نظر دلالت با موضوع موردِ بحث بسنجد که آیا استفاده از این روایت و این آیه در کنار دیگر روایات و آیات بجاست یا خیر؟ زیرا مسأله در رسیدن مخاطب به فهمی درست از آنها مؤثر است، اما گاهی دیده می‌شود، این جریان مراعات نمی‌شود و افراد با ذهن خود آیات و روایات را بررسی می‌کنند، در نتیجه آن، مطالبی بیان می‌شود که اصلاً  موضوعیت ندارد که میدان را برای دشمن باز‌تر کرده و آثار مثبت منابر را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

  با توجه به اینکه منابر انواع مختلف دارند، به نظر شما به عنوان یک منبری شناخته شده، کدامیک از منابر برای مردم دلچسب‌تر و در آنها اثرگذار‌تر است؟
یقیناً مردمی که پای منبر می‌نشینند، در پی اخلاقیات هستند، سیاست در دیگر مواضع همچون نماز جمعه مطرح می‌شود، اما منبر جای عرضه سبک زندگی و اخلاق است، از این رو، تجربه نشان داده منابر اخلاقی استقبال کننده بیشتری دارند، زیرا مسایل سیاسی گاهی به جناحی خاص کشیده می‌شود.
از این رو، ارایه مطالب سیاسی در منابر به هنگام ضرورت و مجمل و بدون اشاره به جناح خاص باید صورت بگیرد و از همه مهمتر باید در مسیر ولایت و مسایل مدنظر رهبر معظم انقلاب باشد.

  منبر جای شور است یا شعور؟ کدامیک از این دو در اثرگذاری یک منبر و ارایه سبک صحیح زندگی توسط آن موفق‌تر عمل می‌کنند؟
هر دوی اینها توأمان اثرگذار است، اگر شعور تنها باشد، اثر ندارد و اگر شور به تنهایی باشد، راه به جایی نمی‌برد؛ به عبارت دیگر، اگر منابر تنها با شعور پیش بروند، خالی از لطف شده و اگر فقط در پی شور باشند، باز هم فایده‌ای نخواهد داشت. از این رو باید جلسات در مسیری پیش بروند که شور و شعور، یعنی عزاداری و سینه زنی با تعقل و تفکر همراه باشند.

  برای آنکه شور و شعور برخاسته از جلسات، به محرم و صفر محدود نشده و بتوان از عواید و برکات جلسات و منابر در طول سال بهره برد، چه راهی باید در پیش گرفت؟
خوشبختانه منابر منحصر به محرم و صفر و فاطمیه و ماه مبارک رمضان نیست و بسیاری از هیأتهای مذهبی و در طول سال جلسات هفتگی برگزار می‌کنند و برنامه‌هایشان استمرار دارد، البته باید توجه داشت که اگر بنا باشد در طول سال نیز همچون محرم و صفر منابر پررونق باشد، برای مردم کسالت آور و خسته کننده می‌شود. اما این طور هم نیست که جلسات تعطیل شوند، بلکه بسیاری از منابر در طول سال استمرار دارند تا ارتباط مردم با منبر و معارف دینی قطع نشود و این جلسات هفتگی یک راه باریک است تا مردم پای منابر بنشینند و ارتباطشان با این بستر مهیا و اثرگذار قطع نشود.

آثار نوشتاری

ارسال پیام