اقتصاد و معیشت در سبک زندگی دینی
تولید حداکثری و مصرف حداقلی، سبک اقتصادی امام رضا(ع)
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت علی بن موسی الرضا علیه السلام در گفتگو با مدیر گروه فقه پژوهشگاه علوم وحیانی معارج حجت الاسلام و المسلمین یدالله مقدسی پور به موضوع اقتصاد در معیشت در سبک زندگی دینی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام پرداخته است.
اشاره: یکی از ابعاد سبک زندگی، مسائل اقتصادی است. مسائل مالی در طول زندگی بشر وجود داشته و در عصر معصومین (ع) این مسئله نیز به تناسب زمان و مکان وجود داشته است و ما از این بحث به معیشت اقتصادی تعبیر می کنیم. معیشت و زندگی ابعاد مختلفی دارد که یکی از این ابعاد، مسائل مالی است.
* مسئله معیشت اقتصادی از چه ابعادی قابل بررسی است؟
معیشت اقتصادی در دو بُعد قابل بررسی است.
الف) مبانی: یک بُعد مسائل مربوط به مبانی است
ب) درآمد و مصرف: بُعد درآمد و مصرف خود، دو قسم دارد؛ نخست منابع درآمد و دیگر موارد و نوع مصرف است؛ در معیشت اقتصادی ابتدا باید به مبانی بحث توجه شود و تأکید مقام معظم رهبری بر مسئله اقتصاد مقاومتی نیز برگرفته از سیره معصومین (ع) است و در مسائل اقتصادی باید یک سری از مبانی در نظر گرفته شود.
* همان طور که بیان کردید در مباحث اقتصادی بحث مبانی اساس و بنیانِ کار را تشکیل می دهد؛ لطفاً در مورد این مطلب توضیح بیشتری دهید؟
مبانی، پایه هایی است که می تواند فرمول های رایج را شکل دهد و به تعبیر دیگر در آموزه های فقهی یک منبع و مبنا داریم و دیگری فروع. منابع، آیات، روایات و عقل هستند؛ مبانی، آن قواعد کلی است که از این منابع برگرفته می شود و از طریق آن راهکارهای عملی که از آن ها به فروع تعبیر می شود در مجموعه زندگی استخراج می شود. فروعات هم همان راهکارهای عملی هستند. برای مثال چنان چه به کتاب و سنت مراجعه کنیم می بینیم مبانی را از کتاب و سنت تحت عنوان حجت ظواهر و حجت خبر واحد و حجیت بیّنه استخراج می کنیم که این ها مبانی ای هستند که از اصل منابع استخراج می شود و بر مبنای حجیت ظهور یا حجیت بینه یا حجیت خبر واحد سراغ فروعاتی می رویم که فروعات، راهکارهای عملی در زندگی هستند. بنابراین مبانی، همان قواعد کلی است که پایه کشف راهکارهای عملی در زندگی هستند.
در مسائل اقتصادی هم ما این مسائل را داریم و مسائل اقتصادی یک سری مبانی دارد که این مبانی فرمول ها و راهکارهای اقتصادی را به دست می دهند. برای مثال ما می خواهیم یک فعالیت اقتصادی انجام دهیم آیا این فعالیت اقتصادی می تواند بر این مبنا شکل بگیرد که ما به هرکسی ولو کافر باشد وابستگی پیدا کنیم تا این فعالیت ما درآمد اقتصادی داشته باشد؟.
اینجا بحث مبنای استقلال اقتصادی مطرح می شود که در آموزه های دینی، استقلال اقتصادی و خودکفایی از مبانی فعالیت های اقتصادی است که معنای استقلال اقتصادی یعنی تکیه بر نیروی خودی برای اداره معیشت.
اگر ما باید بر نیروی خودی تکیه کنیم باید به سراغ منابع این سخن برویم که این سخن برگرفته از آموزه های دینی است و عقل و نقل معتبر این سخن را تأیید می کند.
* نمونه ای از تأکیدات معصومین بر استقلال اقتصادی
الف: حدیثی از امام رضا علیه السلام: در روایت صحیح السند مرحوم کلینی از امام رضا نقل شده است که امام رضا می فرماید: «الَّذِی یطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا یکفُّ بِهِ عِیالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»،
امام رضا علیه السلام می فرماید: کسی که دنبال فعالیت اقتصادی است تا درآمدی کسب کند و به وسیله آن درآمد زندگی خود و عیال و کسانی که تحت تکفل او هستند را تأمین کند، ارزش و پاداش کار این انسان از کسی که در راه خدا جهاد می کند، بالاتر است. (کافی جلد 8، صفحه 55)
امام تعبیر می کند «مَا یکفُّ بِهِ عِیالَهُ»، یعنی خودکفایی و روی پای خود ایستادن و استقلال اقتصادی داشتن و تلاشی که بر مبنای تکیه بر نیروی خویش و بدون دخالت دیگران برای اداره معیشت زندگی باشد از نکاه تعالیم دینی ارزشمند است؛ روایات فراوان و معتبر در این باب داریم و ائمه (ع) و مخصوصاً پیامبر اکرم (ص) بر این قضیه تأکید می کردند.
ب: حدیثی از امام صادق علیه السلام: شخصی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت من مشکل دارم و حضرت فرمود: برو تلاش کن و کارکن، بعد آن شخص گفت شاید نتوانم؟. امام فرمود: اگر باربری کنی حتی اگر با سرت بارکشی کنی و کسب درآمد کنی و اگر درآمد اضافه ای داشتی آن را به نیازمندان بپردازی بهتر از آن است که دست نیاز به سوی دیگران دراز کنی.
لذا درآمد داشتن بر مبنای تکیه بر نیروی خود می شود استقلال اقتصادی و این همان چیزی است که رهبری از آن به عنوان اقتصاد مقاومتی تعبیر می کنند یعنی روی پای خود ایستادن و دست نیاز به سوی دیگری نداشتن؛ این یکی از مبانی اقتصادی است که در آموزه های دینی ما بر آن تأکید شده و معصومین (ع) خود نیز به آن عمل می کردند و همه معصومین (ع) در این راستا تلاش و کار می کردند و مسائل مالی خود را بر این مبنا اداره می کردند؛ ب همین اساس مطالب و گزینه های متفاوتی درباره اقتصاد مقاومتی می تواند محل بحث قرار بگیرد گزینه های مانند؛ مسئله حلال طلبی، مسئله عدالت محوری، مسئله مدیریت معاش و.. که خود این چند مسئله ای که عرض شد مبناست و بحث های مفصلی دارد که جای خود را می طلبد و خود این مبانی به مبانی درآمدی و مصرفی تقسیم می شوند که توضیحات مفصلی دارند؛ بنابراین مسئله فعالیت های اقتصادی اگر بر مبنایی مبتنی باشد یکی از آن ها مبنای استقلال اقتصادی است؛ لذا مسئله استقلال اقتصادی یکی از اصول خدشه ناپذیر معاملات و فعالیت های اقتصادی است که در فرهنگ اسلامی تمام فعالیت های مالی باید از این چهارچوب و مبانی عبور کند.
* خودکفایی اقتصادی
یکی از مسائلی که از مبانی مسائل اقتصادی در سبک زندگی دینی است، مسئله خودکفایی است که یک مبنای فقهی دارد و اگر بخواهیم آن را از منظر معرفت شناسی بررسی کنیم، مبنای خودکفایی و استقلال اقتصادی مبتنی بر اصل عزت و کرامت انسانی است. از آن جهت که خدای بزرگ برای انسان، ارزشی قائل است و به تعبیر امام صادق (ع) راضی نیست انسان خود را نزد دیگران خوار و کوچک کند، مسئله استقلال اقتصادی و خودکفایی مطرح می شود.
اگر به تعبیر روایات «حرمت مؤمن اعظم از کعبه است؛ خصال، ج1، ص: 27» نباید خود را نزد دیگران کوچک کند و نباید به دیگران وابستگی داشته باشد و نباید در زندگی تلاشی داشته باشد که آن تلاش او را نزد دیگری خوار کند و نباید درآمدی داشته باشد که آن درآمد شخصیت او را از بین می برد و این وابستگی های اقتصادی مربوط به فرد باشد یا جامعه فرق نمی کند هر نوع فعالیتی که باعث خرد شدن شخصیت جامعه یا فرد باشد از نگاه دین مذموم است و فایده ای ندارد.
* وابستگی اقتصادی موجب شکسته شدن عزت مسلمین است
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ؛ منافقون آیه 8». اگر عزت از آن خداوند و رسولش و مؤمنان است این عزت به تعبیر امیر مؤمنان با وابستگی اقتصادی شکسته می شود؛ امیرمؤمنان (ع) در روایتی می فرمایند: «لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَیرٍ مَا لَمْ یلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ یطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ- فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِک ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّلِّ.؛ المحاسن، ج2، ص: 410» مؤمن حتی در خوراک و پوشاک نباید به دیگری وابسته باشد و نباید از بیگانه الگو بگیرد.
این روایت در محاسن برقی آمده و خیلی هم مهم است؛ حضرت می فرماید: امت اسلامی که اعم از فرد و جامعه اسلامی است، اگر می خواهند سربلند باشند باید حتی در خوراک و پوشاک به بیگانگان و کسانی که از دین اسلام بیگانه اند، وابسته نباشند اگر حتی در لباس و پوشاک از آن ها تبعیت کرد، این اقدام آن ها خواری را در پی دارد این خواری، منافی با عزت و کرامت انسانی است و اگر جامعه اسلامی بخواهد، عزت و کرامت داشته باشد باید این مبانی و اصول را رعایت کند و بر این پایه ها فرمول ها و راهکارهای اقتصادی خود را شکل دهند و بر این اساس عمل کنند؛ از این روست که به ما گفته اند: تنبلی نکنید «إِیاکمْ وَ الْکسَل؛ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص: 209»
اگر تنبلی کنید سربار دیگری می شوید، اگر تنبل شدید نیازهایتان را ناچار هستید به واسطه بیگانگان تأمین کنید که برای شما خواری می آورد که در این باب روایت فراوان داریم؛ در این قسمت به همین مقدار بسنده می کنیم.
در روایتی دیگری آمده است: «إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْعَبْدَ یتَّخِذُ الْمِهْنَةَ فَیسْتَغْنِی بِهَا عَنِ النَّاسِ؛ مجموعة ورام، ج1، ص: 42» تعبیر «عبد» عام است و در اینجا به معنی کسی است که مخلوق خدا باشد، مخلوق اگر در پی شغلی باشد که در پناه آن از دیگران بی نیاز شود یعنی روی پای خود بایستد و خودکفا باشد و به واسطه شغلش استقلال اقتصادی خودش را حفظ کند، خداوند این بنده را دوست دارد، این حرف شامل حال کافر هم می شود.
این ها نکات مهمی است که هر یک از این روایات با توجه به مسائل اقتصادی و در علم اقتصاد قابل تحلیل است که چطور می شود که انسان مسائل اقتصادی خود را به گونه ای شکل دهد تا بتواند در همه امور زندگی خودکفا باشد اگر این آموزه ها شکل بگیرد مسئله اقتصاد مقاومتی برجسته خواهد بود و مسئله شیوه زندگی مالی معصومین (ع) در جامعه ما الگو و تابلو می شود. اگر ما پیرو راه ائمه اهل بیت (ع) هستیم باید در معیشت مالی خود به این آموزه ها توجه ویژه داشته باشیم به خصوص در دنیایی که ما با تحریم مواجه هستیم و در دنیایی که علیه دین، اعتقادات، مکتب و فرهنگ ما موضع گرفته است و مسائلی مانند داعش را علیه تشیع و اسلام ناب فعال کرده اند؛ اگر چه فرهنگ در رأس است ولی مسئله اقتصادی مسئله فرعی و جانبی نیست؛ بنابراین ما باید به مسائل مالی که بر مبنای پایه های خودکفایی و استقلال اقتصادی باشد توجه عمیق تری داشته باشیم.
* سبک زندگی اقتصادی امام رضا (ع)
* آیا ساختار زندگی ائمه و امام رضا (ع) بر این مبنا قرار داشت؟ اساساً منابع درآمد ائمه (ع) چه بوده است؟.
الف) منابع مالی پیامبر اکرم: همه معصومین (ع) از پیامبر اکرم تا امام عسگری علیهم السلام در مسائل اقتصادی فعال بودند و منابع درآمدی داشتند و منابع درآمدی ایشان نیز متفاوت بوده و آن چه عمده منبع درآمد معصومین (ع) را تشکیل می داد، تولید بوده است. این که چگونه مصرف می کردند خودش قسمتی از بحث است اما بحث تولید، بحث مهمی در زندگی معصومین (ع) است.
پیامبر اکرم (ص) بعد از هجرت به مدینه صرف نظر از اراضی که به پیامبر اکرم (ص) بخشیده شده بود برخی اراضی موات اطراف مدینه را نیز احیا کردند و منبع مالی خودشان قرار دادند و تولید زراعی راه انداختند؛ علاوه بر زمین های بنی نضیر و بنی مصطلق که بعد از هجرت آن ها در اختیار مسلمانان قرار گرفت بخشی از منابع تولید زراعی پیامبر اکرم (ص) را تأمین می کرد و بعدها پیامبر اسلام (ص) بخشی از این زمین ها را صدقه قرار داد و اختیار آن ها را در اختیار امیرالمؤمنین (ع) قرار داد؛ بخشی هم به عنوان ارثیه فاطمه زهرا (س) قرارگرفته که حضرت اختیار آن ها را به امیرالمؤمنین (ع) واگذار کردند؛ این یک بخش از منابع درآمد حضرات معصومین (ع) بود.
ب) منابع مالی امیر المومنین (ع): امیرالمؤمنین (ع) در دوران بیست و چندساله خانه نشینی پس از پیامبر اکرم (ص) و در دوره آن حضرت نیز فعالیت های اقتصادی گوناگونی داشتند از جمله زمانی که پیامبر اکرم (ص) قطعه ای از سرزمین «ینبع» را که قابل کشاورزی بود در اختیار امیرالمؤمنین (ع) گذاشت و حضرت بخش دیگری را خریداری کردند و به زمین های قبلی اضافه کردند و «چاه معروف ینبع» که داستان آن در روایت معتبری در کافی نقل شده است را احیا کردند؛ بعد حضرت فرمود: بعد از این که حضرت کلنگ زدند و آب جوشید فرمودند: «نبع الماء؛ رک: خصال، ج2، ص: 577» از این جهت نام آن را ینبع گذاشتند یعنی آب می جوشد و چاه پر آب شد و چاه های متعددی حضرت در آن سرزمین حفر کردند و آن سرزمین را احیا کردند که منبع درآمدی برای فرزندان ایشان و ائمه (ع) پس از ایشان شد و از این منابع استفاده می کردند.
* در واقع منابع درآمدی ائمه (ع) دو قسمت داشت یکی زیرساخت های منابع و تولید، دوم اصل درآمد؟.
بله همین طور است زیرساخت ها از زمان امیرالمؤمنین (ع) شکل گرفت که بخشی از این ها از طریق ارث به ائمه (ع) رسید و بخش دیگری طبق روایت معتبری از امام کاظم (ع) توسط مرحوم کلینی در کافی و مرحوم شیخ طوسی در تهذیب و مرحوم شیخ حر عاملی در وسائل به عنوان «صدقات» که متولی صدقات ائمه (ع) بودند و به آن حضرات رسید؛ و یکی پس از دیگری در اختیار ائمه (ع) بوده و آن حضرات از این سرزمین برای تولید استفاده می کردند؛ بخشی از درآمدشان از صدقات پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) بوده و بخشی هم ارثیه فاطمه زهرا (س) بوده و بخشی را هم خود این بزرگواران احیا می کردند یا میخریدند؛ حتی در مورد حضرت سیدالشهدا (ع) آمده است که ایشان غلامی داشتند که زمینی را برای امام (ع) احیا کردند یا درباره امام باقر علیه السلام نقل شده که ایشان در سرزمین «خاخ» زمینی خریده اند یا امام کاظم در «عریض» زمینی را احیا کردند که این ها به تدریج به دست ائمه (ع) بعدی می رسید؛ پس منابع مالی امام رضا (ع) و سایر ائمه (ع) را این زمین ها شکل می دادند؛ نوع تولیدات هم زراعی، باغداری و دامداری بوده است.
* منابع مالی امام رضا (علیهالسلام)
امام رضا (ع) در زمین های «خاخ» که توسط امام باقر علیه السلام خریداری شد و به ایشان به ارث رسید و در زمین های «عریض» در اطراف مدینه کار تولیدی زراعی داشتند؛ همچنین در سرزمین «صریا» که الآن تقریباً به مدینه وصل شده است نیز خانه و زراعت داشتند و این مطالب بر اساس روایات معتبر به دست می آید و علاوه بر سرزمین های «عریض» و «خاخ» و «صریا» و زمین های صدقات پیامبر اکرم (ص) و حضرت زهرا و امیرالمؤمنین (ع) که طبق وصیت ایشان اداره آن ها بر عهده ائمه (ع) پس از ایشان از جمله امام رضا (ع) بوده است؛ این منابع در اختیار امام رضا (ع) بوده که بخشی از منابع مالی امام رضا (ع) را تشکیل می دادند.
سلیمان بن جعفر جعفری که یکی از یاران امام رضا (ع) است، می گوید: کنْتُ مَعَ الرِّضَا (ع) فِی بَعْضِ الْحَاجَة؛ تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج7، ص: 212 » تعبیر فوق می رساند تعبیر عام است که برای تأمین برخی از حوائج امام رضا (ع) من همراه ایشان بودم و دنبال کار رفتیم این کار ممکن است کار در مزرعه یا تولید یا کار روزمره بوده و این تعبیرِ عام، شامل همه این احتمالات می شود و به دست می آید که بخشی از منابع درآمدی امام رضا (ع) مانند سایر ائمه (ع) کارها و تلاش های روزمره ای بوده است که بر مبنای خودکفایی و استقلال اقتصادی انجام می دادند.
* آیا امام رضا کار تجاری هم داشته اند؟
در زندگی برخی از معصومین (ع) چنین فعالیتی را داریم؛ مثلاً امام صادق (ع) کار تجاری انجام می دادند و نماینده مالی داشتند و علاوه بر تولیدات، صادرات هم داشتند و بخشی از تولیدات خودشان را توسط مسئول مالی خود به مصر می فرستادند؛ اما درباره امام رضا (ع) مشابه این تعبیر را در منابع نداریم ولی این نکته را داریم که امام رضا (ع) برای خریدوفروش گاهی وارد بازار می شدند و چیزهایی را می خریدند که جنبه مالی قضیه را نشان می دهد؛ مثلاً امام رضا (ع) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان در یک معامله ای گوسفند خریدند یا خروس خریدند و یا سگ نگهبان و سگ گله خریدند این نشان می دهد که امام گله ای داشته اند که برای نگهبانی گله نیاز به سگ نگهبان داشته اند. خرید سگِ نگهبان نشان می دهد که امام (ع) گوسفند داشته و برای تأمین زندگی خود فعالیت دامداری داشته اند. این نکات نشان می دهد که امام فعالیت تجاری داشته اند علاوه بر اینکه دامداری هم داشتهاند. این نکات در منابع ذکر شده است.
* آیا ائمه به غیر از منابع مالی فوق منابع درآمدی دیگری نیز داشتند؟.
یکی دیگر از منابع مالی ائمه از جمله امام رضا (ع) مسئله هدایای مردمی است که جزو فعالیت های اقتصادی نیست ولی از منابع درآمد هست این هدایا دو قسم بوده است؛ یکی هدایای حکومتی بوده و دیگری هدایای مردمی است؛ نکته قابل توجه این است که ائمه (ع) هدایای حکومتی را برای نیازمندان جامعه مصرف می کرده اند؛ بنده بر اساس تفحصی که کرده ام ندیده ام امام (ع) اینگونه هدایا را صرف زندگی شخصی کرده باشند؛ گر چه این هدایا حکومتی بوده و حکومت از آن ائمه (ع) بوده است ولی آن حضرات این هدایا را صرف زندگی شخصی نمی کرده اند مثلاً ذکر شده که هارون عباسی سالانه صد هزار درهم به امام رضا (ع) صله می دادند و عبدالرحمن جوزی در منتظم نقل کرده که مأمون هم هدیه ای برای امام رضا (ع) فرستاده که این حرف می تواند درست باشد و در زمانی که امام رضا (ع) در مرو شرف حضور داشتند، مأمون مبلغی را در اختیار آن حضرت قرارداد است و شیعیانی که به امام رضا (ع) مراجعه می کردند، امام (ع) این هدایا را میان آن ها تقسیم می کردند.
در میان هدایایی که برای ائمه (ع) می آمد گاهی هدایای مردمی بود که به صورت نذر یا وصیت بوده است؛ مثلاً ابراهیم بن مهزیار مالی را وصیت کرده است یا علی بن مهزیار که مال وصیت شده ایشان برای امام جواد و امام رضا علیهماالسلام فرستاده شده است.
بخش دیگر، درآمد ائمه (ع) مسئله خمس است. خمس در عصر پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) بوده و گرفته می شده است اما پس از آن به این لحاظ که حکومت به دست دیگران افتاده بود و در دوران بنی امیه از شیعیان مالیات و زکات بیش از متعارف می گرفتند و شیعیان در تنگنای مالی بنی امیه بودند و نسبت به آن ها سخت گیری اقتصادی می شده است، ائمه (ع) مسئله خمس را به شیعیان بخشیدند و گفتند؛ فعلاً از شما خمس نمی گیریم تا اواخر دوره امام باقر و دوره امام صادق (ع) این مسئله ادامه داشت ولی در برخی منابع داریم که در دورۀ دوم امامت امام صادق (ع) شیعیان خمس را خدمت آن حضرت بردند و امام (ع) خمس را گرفتند تا در دوره امام کاظم (ع) که دوباره مسئله خمس شروع شد و خمس توسط ائمه (ع) گرفته می شد و شیعیان خمس را برای ائمه (ع) می فرستادند و شاید وجهش این باشد که در آن دوران وضعیت مردم بهتر شده و حکومت بنی عباسی، مانند بنی امیه سخت گیری مالی برای شیعیان نداشته اند یا شاید در عصر بنی عباس شیعیان توسعه پیدا کرده بودند و از عراق به سمت خراسان، سیستان، طبرستان و آذربایجان توسعه پیدا کرده بودند و در نقل ها داریم که شیعیان از مناطق مختلف وجوهاتی را تحت عنوان خمس برای امام کاظم و امام رضا (ع) می فرستادند لذا یکی از منابع درآمد حضرت رضا (ع) مسئله خمس بوده است؛ اگر جمع بندی کنیم امام رضا (ع) در مسائل اقتصادی منابع درآمد مختلفی داشته اند و تولید زراعی، باغداری و دامداری و تجارت داشته اند البته تجارت به معنای فعالیت تجاری نیست بلکه به معنای معاملاتی که می توانست برای حضرت درآمدی داشته باشد و علاوه بر این ها مسئله هدایای مردمی و حکومتی، نذورات و وصیت ها که حضرت هدایای حکومتی را صرف نیازمندان می کرده اند ولی عمده منابع درآمد ائمه (ع) تولیدات آن ها بوده است.
گاهی اوقات خودشان کار تولیدی را انجام می دادند و گاهی زارعانی داشتند که طبق قراردادی که با امام داشتند بخشی از درآمد را برای امام می فرستادند خصوصاً امام رضا (ع) که بعد از شهادت امام کاظم (ع) جمع کثیری از زنان امام هفتم را که در خانه مانده بودند و امام آن ها را مدیریت می کردند را تکفل می کردند و از این طریق امام آن ها را اداره می کردند و از طرف دیگر مراجعات مردمی به امام زیاد بود و امام باید این درآمدها را تحصیل کرده تا جوابگوی مراجعات مردمی باشند.
* بخش دوم مباحث اقتصادی و معیشت، مسئله مصرف است در این بخش نگاه بزرگان دین چگونه بوده و از امام رضا علیه السلام در این زمینه چه مطالبی به دست ما رسیده است؟
به لحاظ آموزه های دینی، مصرف در زندگی محدود به حدود بوده و به اندازه باشد و مصرف رهاشده مذموم است؛ قرآن کریم اهل اسراف را با تعبیر «إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطین؛ اسراء آیه 27» یاد می کند و از اسراف منع کرده و زندگی اشرافی در آیات و روایات منع شده است و از این جهت حتی اگر یک هسته خرما قابل مصرف باشد نباید دور ریخته شود.
در زندگی ائمه (ع) مسئله قناعت مراعات می شد و در روایت داریم که «غلامان حضرت رضا علیه السلام مشغول میوه خوردن بودند و نیم خورده میوه را می انداختند؛ حضرت رضا علیه السلام به آن ها فرمود: سبحان اللَّه! اگر شما بی نیاز هستید گروهی هستند که به این میوه احتیاج دارند بدهید که احتیاج دارند. (زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام (ترجمه جلد 49 بحار الأنوار)، ص: 93)
مصرف به اندازه و قناعت در زندگی حضرات معصومین (ع) وجود داشته و اجازه نمی دادند مصرف بدون اندازه در زندگی آن ها راه پیدا کند و ما می توانیم این نکته را از زندگی معصومین (ع) به دست بیاوریم که تولید حداکثری و مصرف حداقلی، شیوه فعالیت های اقتصادی ائمه معصومین (ع) از جمله امام رضا (ع) بوده که این یک فرهنگ و یک آموزه است.
اقتصاد مقاومتی باید بر اساس این آموزه ها شکل بگیرد و باید جامعه ما تولید حداکثری و مصرف حداقلی را شعار خود قرار بدهد. وقتی تولید حداکثری شد انسان به اندازه نیاز خودش مصرف می کند و مازاد را در اختیار دیگران قرار می دهد. همه ائمه (ع) این چنین بوده اند.
در تاریخ آمده که درآمد سالانه امیرالمؤمنین (ع) از «ینبع» چهل هزار دینار بوده که این چهل هزار دینار مصرف شخصی آن حضرت نبوده است آنچه نیاز خود و خانواده ایشان بود، هزینه می کردند و اضافه آن را بین نیازمندان جامعه و در راه نیازهای فرهنگی و اجتماعی مصرف می کردند. ما باید تولید حداکثری را در نظر داشته باشیم و آنچه مصرف خود ما است، مصرف کنیم و مازاد را برای رفع نیازمندی های جامعه اعم از نیازمندان، مسائل فرهنگی، مسائل بهداشتی، ترویج آموزه های دینی مصرف کنیم.
* اقتصاد باید در خدمت فرهنگ باشد
امروزه فعالیت زیادی علیه مکتب و فرهنگ ما می شود، اگر ما تنها به زندگی شخصی خود توجه کنیم نمی توانیم پاسخگوی شبهات نسل جوان جامعه باشیم و فکر نسل جوان جامعه را از این شبهات حفظ کنیم باید بخشی از درآمد خود را برای ترویج فرهنگ اصیل دینی و جلوگیری از شبهات هزینه کنیم.
برخی از دانشمندان کمک های مالی میکردند تا بتوانند فرهنگ دین را در جامعه گسترش دهند یا برخی از آموزه های دینی را به صورت شعر خدمت امام (ع) بازگو می کردند و امام (ع) به آن ها صله می داد؛ این که معروف است امام رضا (ع) به شعرا صله می دادند که درباره سیدالشهدا (ع) شعر خوانده است، یک هزینۀ فرهنگی است.
* در انتها جمع بندی نسبت به مباحثی که داشتید، بفرمایید.
ما باید مسائل اقتصادی را به دو بخش مبانی و اصل فعالیت های اقتصادی تقسیم کنیم. مبانی فعالیت های اقتصادی را باید بر مبنای عزت و کرامت بدانیم که یکی از این مبانی مسئله خودکفایی و استقلال اقتصادی و مسئله حلال طلبی و غیره است و در بخش فعالیت های اقتصادی، تولید حداکثری و مصرف حداقلی را محور بدانیم که این مسائل در زندگی امام رضا (ع) وجود داشته است؛ و یکی مبانی مصرفی که از آن به مصرف پاک تعبیر می کنیم، قناعت است، قناعت مبناست، چرا که بر مبنای قناعت و مصرف به اندازه است که ما می توانیم شکل مصرف خود را ساختار دهیم مثلاً آب اضافه را دور نریزیم. این ها مصادیق مصارف به اندازه است. خوردن پس از سیری یعنی مصرف نابجا، خودداری از بخشش های نابجا جزو مصادیق مصرف به اندازه است. در روایات داریم که لباس های آبروداری را در محیط کار مصرف نکنیم، یا در روایت است که: «أَدْنَی الْإِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ الْإِنَاءِ وَ ابْتِذَالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ وَ إِلْقَاءُ النَّوَی؛ کافی (ط - الإسلامیة)، ج6، ص: 460» کمترین اسراف بر زمین ریختن زیادی آب ظرف است، و لباس نو را در جای لباس کار پوشیدن، و به دور انداختن هسته خرما؛ «القاء النوای» مثال است یعنی هر چیزی را که قابل استفاده است دور بریزیم، پس قناعت مبنای مصرفی است و پرهیز از مصرف بی اندازه.
مصرف پاک دو بخش دارد؛ جنبۀ اثباتی آن قناعت و جنبۀ نفی آن مسئله پرهیز از مصرف بی اندازه است که جزو مبانی است و اگر ما این دو اصل را بر مبنای قناعت ملاک مصرف خود بدانیم می توانیم بحث الگوی مصرف را سامان بدهیم و جلوی مصارف بیهوده را بگیریم و مصرف درست و به اندازه را سامان دهیم.