واکاوی دلایل ازدواج های متعدد پیامبر اسلام (ص) قسمت اول

 واکاوی دلایل ازدواج های متعدد پیامبر اسلام (ص) قسمت اول

بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. آقای «ت-آ» سلام علیک. از جنابعالی و همه دوستان خوبتان صمیمانه تشکر می کنم که به بحث و گفتمان پیرامون معارف مختلف دینی پرداخته اید؛ همین موجب گردید تا در قالب نوشته ای کوتاه، به طرح سه پرسش مناسب در حوزه دینی به پردازی؛ اوّلین آنها ناظر به حوزه ازدواج پیامبر اسلام (صلوات الله علیه و آله) و کریم اهلبیت امام مجتبی (علیه السّلام) می باشد؛ بدین جهت در خلال این نوشته و نوشته های بعدی، پاسخی را در قالب دو بخش ذیل می نگارم؛ امّیدوارم سودمند واقع شود:
بخش1: دلایل ازدواج های متعدد پیامبر اسلام (صلوات الله و سلامه علیه و آله)
نکته اوّل:اگرچه در اصل تعدّد ازدواج رسول اکرم (صلوات الله و سلامه علیه و آله) نزاعی نیست؛ منتهی در تعداد همسران آن بزرگوار، شاهد اختلافی فاحش در بین مورّخان و دیگر کارشناسان در این حوزه دینی هستیم؛ مشهورترین قول این است که آن حضرت، دارای 9 همسر بوده است؛
نکته دوّم:بحث پیرامون تعدّد ازدواج رسول اکرم (صلوات الله و سلامه علیه و آله)، امری تازه نمی باشد؛ از دیر باز گفتمان هائی در این راستا صورت پذیرفته است؛ با تتبّع صورت پذیرفته، روشن گردید که طرح شبهه پیرامون این مسئله، ابتداء از سوی اصحاب کلیسا در غرب صورت پذیرفته است؛ آنان به جای آنکه در پی یافتن پاسخ صحیح و مناسبی در مورد مسئله تعدّد ازدواج آن بزرگوار بوده باشند؛  کوشیدند تا از این رخداد مهمّ در زندگی آن حضرت، در جهت تخریب چهره معصوم و ملکوتیش بهره جویند؛ و به صورت رسمی و علنی اعلان داشتند: «تعدّد زوجات جز حرص در شهوترانى و بى طاقتى در برابر طغیان شهوت، هیچ انگیزه دیگرى ندارد و پیامبر اسلام براى همین جهت، تعدد زوجات را براى امتش تجویز کرد و حتى خودش به آن مقدارى که براى امت خود تجویز نموده (چهار همسر) اکتفاء ننموده و عدد همسرانش را به نه نفر رسانید»!!! (ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 4، ص 307)؛
نکته سوّم:هیچگاه هدف از بیان نکته پیشین، این نبوده است که بگویم: هرکس که به طرح پرسشی در مورد چرائی تعدّد ازدواج نبوی به پردازد، از کلیساها و غربی ها خط می گیرد و وابسته به آنها است؛ بلکه تنها غرضم از نقل آن نکته این بوده است که بدانیم، طرح چنین پرسشی، اقدامی نو و تازه محسوب نمی شود؛ بلکه سابقه ای طولانی دارد؛ و خاستگاه آن هم، جوامع غربی معاند با اسلام است؛
نکته چهارم:قطعا اگر ما بر معرفت دینی خود بیفزائیم، پاسخ دهی از اینگونه پرسشها نیز برای ما آسان خواهد بود؛ و هیچگاه با شنیدن شبهه و پرسشی این چنینی، تردید و تزلزلی در ارادت ما نسبت به نبیّ اکرم (صلوات الله علیه و آله) ایجاد نخواهد شد؛ و اگر هم به عللی از کسب معرفتی لازم در این زمینه محروم باشیم، می توانیم با مراجعه به کارشناسان دینی، به پاسخ صحیح و مناسبی از پرسش و شبهه مذکور و غیره دست یابیم؛ البتّه مشروط به اینکه در پی کشف واقع و روشن شدن مطلب باشیم و نه در پی بهانه تراشی؛ حضرت استاد آیه الله جوادی املی می فرمود: «اگر طرح شبهه، از باب شبهه باشد، به آسانی می توان به آن پاسخ داد؛ ولی اگر از روی شهوت و هوای نفسانی و بهانه گیری باشد؛ قطعا هرپاسخی هم که داده شود؛ گره گشا نخواهد بود و صاحب شبهه، از پذیرش و قبول آن امتناع می ورزد»؛ پس باید مراقب باشیم تا انگیزه ما  از طرح سؤال، کشف حقیقت باشد و نه مُچ بگیری و بهانه تراشی؛
نکته پنجم:نه تنها کارشناسان مسلمان، انگیزه شهوانی را در تعدّد ازدواج نبوی پذیرا نمی باشند؛ بلکه بسیاری از مستشرقان و دانشمندان غربی صاحب وجدان پاک نیز، ساحت قدس نبوی را از این انگیزه بسیار زشت دور دانسته اند؛ از باب نمونه، قضاوت و اعترافات برخی از آنان را در این راستا بازگو می نمایم:  
1- پرفسور «آنه ماری شیمل» آلمانی(۱۹۲۲–۲۰۰۳) می گوید: «اغلب فراموش می کنیم که محمد بیشترین بخش عمر خود را با یک همسر و آن هم با خدیجه ای به سر برد که 20 سال از او بزرگتر بود»؛ هم او می گوید: «ازدواج های چند گانه پیامبر، نه تنها دلیل بر ضعف او در برابر نفس که نشانه فطرت سروری اوست؛ پیامبر قدیسی نیست که از دنیا کنار گرفته باشد محمد بدین طریق زندگی دنیویان را قداست بخشید»؛
2- جان دیون پورت انگلیسی(1789-1877 م) با توجه به آیه تخییر (28و 29 سوره احزاب) که زنان پیامبر را میان دو امر طلاق و ترک زینت مخیّر گذاشت، می گوید: «عده ای اهل عناد و الحاد و دسته ای از کوته نظران تصوّر می کنند که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) از راه هوای نفس با زنان متعدّدی ازدواج کرده است. متأسفانه تصوّر این اشخاص به صورت گمان و از گمان به صورت شبهه و از شبهه به صورت سوءظن و از سوءظن به درجه سخافت رأی می رسد. ولی چیزی [که] نزد من مسلّم است این است که همه این افراد مردمی کوتاه نظر و نادان هستند؛ زیرا آیه قرآن که اساس آن حاکی از نفی زینت و منع همه زنان پیغمبر از استعمال آن است، و از آن گذشته رابطه زناشویی را بر اساسی قرار می دهد که مطلقاً منافی زندگانی جنس لطیف است، و ضمناً ارتباط بین پیغمبر و زنانش را به طرز روشنی که کاملا مخالف هوا و هوس است، بیان می نماید و از این بالاتر می بینیم که خداوند متعال به پیغمبر دستور می دهد که در غیر این صورت همه آنان طلاق بگیرند و مانند سایر زنان از هوس های زنانه در مورد استعمال زیور و زینت برخوردار شوند، و الاّ با طبیعت دیگری که مخالف طبیعت دنیوی است خو گرفته و راه زهد پیش گیرند. هر کسی می تواند به سهولت تشخیص دهد که همه اطراف و جوانب این آیه، بر خلاف شهوات و تمایلات نفسانی است; زیرا در عرف شهوت پرستی هیچ گاه کلماتی بدین صورت صریح و قاطع و تا حدّی خشن استعمال نمی شود...؛ دلیل دیگر بر برائت رسول اکرم از هوسرانی این است که زوجاتش را از نظر تمتّع که نیروی خیال عامل آن است تزویج ننمود; زیرا اگر ازدواج وی مولود شهوت بود، لازمه آن استعمال زینت و زیور، و نمایش ظرافت و زیبایی است، در حالی که رسول اکرم با کمال صراحت آنها را از استعمال زینت منع نمود تا جایی که اگر تحمّل پذیرفتن این امر را نداشته باشند، می توانند طلاق بگیرند. با توجّه به این سابقه آیا جا دارد که کسی این نحوه فکر را جزو افکار شهوانی بداند و آیا غیر از نمایش کمال انسانیت در این عمل نکته دیگری ملاحظه می شود و آیا تبعیت نُه زن از پیغمبر معظم و صرف نظر کردن از زینت، جز این است که ما آن را دلیل بر وصول به مرحله کمال انسانیت و حصول درجه عالی عظمت بدانیم.» (جان دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمّد و قرآن، ترجمه سید غلامرضا سعیدى، چ دوم، تهران، انتشارات محمدحسین اقبال و شرکاء، 1335ش، ص 137ـ138)؛
3- توماس کارلایل؛ تاریخدان شهیر اسکاتلندی(1795- 1881م) معتقد است «به رغم دشمنان، هرگز محمّد مرد شهوت پرست نبود، از روی ستم و عناد او را متهم به شهوترانی نموده اند. چقدر ستم و بی انصافی است که شخصی مانند محمّد (صلی الله علیه وآله) را به شهوترانی متّهم کنیم.... میان محمّد(صلی الله علیه وآله) و شهوت و لذّت پرستی بسیار فاصله است» (توماس کارلایل، الأبطال (تاریخ حیات پیغمبر اسلام)، ترجمه ابو عبدالله زنجانى، چ سوم، تبریز، انتشارات کتابخانه سروش، 1315 ش، ص 71ـ72)؛
4- کنستان ویرژیل گئورگیو نویسنده مشهور رومانی(1992 – 1916)، و صاحب  کتاب «محمّد پیغمبری که از نو باید شناخت»، شرم و حیا را ویژگی ممتاز پیامبر می داند و پس از نقل داستان هایی درباره حیای پیامبر(صلی الله علیه وآله) می نویسد: «با اینکه پیغمبر نه زن داشت مردی بود بسیار با حیا و چندین روایت راجع به شرم و حیای محمّد(صلی الله علیه وآله) در کتب تذکره نویسان اسلامی دیده می شود.» (کنستان ویرژیل گئورگیو، محمّد پیغمبرى که از نو باید شناخت، ترجمه ذبیح الله منصورى، تهران، زرّین، 1376، ص 297)؛
بدین سان، از نظر بعضی اندیشمندان غربی هم ازدواج های پیامبر(صلی الله علیه وآله) به خاطر شهوترانی و هوا و هوس نبوده است، بلکه علت آن را باید در مقاصد عالی و اهداف تبلیغی، اسلامی و انسانی پیامبر(صلی الله علیه وآله) جستوجو کرد؛ در قسمت بعدی این نوشته، به واکاوی و بازخوانی برخی از این علل خواهیم پرداخت. ان شاء الله.

 

آثار نوشتاری

ارسال پیام