درآمدى بر کلام سیاسى شیعه؛ قاعده لطف

درآمدى بر کلام سیاسى شیعه؛ قاعده لطف

چکیده:  یکى از حوزه‏هاى مهم اندیشه سیاسى در اسلام، کلام سیاسى است. على‏رغم قدمت طرح مسائل سیاسى در علم کلام که به نخستین سده اسلامى و سرآغاز پیدایش این علم برمى‏گردد، کلام سیاسى نتوانسته است همچون همتاى خود، فلسفه سیاسى، مجموعه منسجمى را در طول تاریخ خود تشکیل دهد. در سده اخیر با احیاى اندیشه‏هاى سیاسى اسلامى و توجه به بازنگرى و بازخوانى تاریخ گذشته اندیشه سیاسى، حوزه‏اى که متکلمان، آراء و عقاید سیاسى خود را در آن مطرح مى‏ساختند، به نام حوزه کلام سیاسى  مشخص گردیده است.(1) در این میان، مسائل مختلف سیاسى در باب‏هاى مختلف کلام مطرح شده و حتى به تعبیرى، مسئله خلافت و امامت نخستین مباحث کلامى را تشکیل مى‏داده است، اما ما هنوز شاهد مجموعه متمرکز و منسجمى تحت این عنوان(کلام سیاسى) نیستیم.
در این جهت، کلام سیاسى شیعه سعى نموده است تا با طرح مباحث مهم سیاسى، از موضع خود در مقابل فرقه‏ها و مذاهب دیگر اسلامى دفاع نماید. این امر از یک سو با تمسک به ادله نقلى ـ کتاب و سنت ـ و از سوى دیگر با ادله عقلى صورت گرفته است. ادله نقلى در طول تاریخ مورد توجه و استناد علماى شیعه قرار گرفته‏اند و آثار ارزشمندى همچون «الغدیر» در صدد بیان این ادله هستند. اما فراتر و مهم‏تر از این ادله، توجه به ادله عقلى و نحوه استدلال عقلى متکلمان شیعى در این باب است. تحریر مبانى عقلى کلام سیاسى شیعه مى‏تواند از یک سو ما را در شناخت اندیشه سیاسى شیعى یارى رساند و از
سوى دیگر در تبیین موضع شیعه در قبال مسائل جدید سیاسى به کار رود. از این رو در این مقاله درصدد بررسى مبانى عقلى این حوزه از معرفت سیاسى خواهیم بود.
 بر این اساس، سؤال اصلى‏اى که ما در این مقاله به دنبال پاسخ به آن خواهیم بود آن است که «مبانى عقلى کلام سیاسى شیعه کدام است؟» بدیهى است که پاسخ به این سؤال اساسى و با توجه به گستره تاریخى موضوع مورد بحث و عدم امکان بررسى تمام اقوال متکلمان شیعى جز از طریق گزینش متفکران اصلى کلام شیعى امکان‏پذیر نخواهد بود.
از این رو، ما صرفا بر اساس آراء و نظرات دو متکلم بزرگ شیعى یعنى شیخ مفید(ره) وخواجه نصیرالدین طوسى(ره) این مسئله را بررسى خواهیم کرد. علت گزینش این دو متکلم آن است که هر دو از متکلمان مهم و مؤسس در کلام شیعى محسوب مى‏شوند.شیخ مفید در عصر خود توانست براى نخستین بار مواضع شیعى را به صورت کاملاً منسجم و مستدل مطرح و در مناظرات متعدد خود با سران و بزرگان مذاهب دیگر اسلامى از آن‏ها دفاع نماید. از این رو شیخ مفید نقطه عطفى در تاریخ کلام شیعى محسوب مى‏شود. اهمیت خواجه نصیرالدین طوسى(ره) نیز از آن جهت است که او با تلفیق فلسفه با کلام نقطه عطف دیگرى درکلام شیعه محسوب مى‏شود. خواجه نصیرالدین طوسى توانست با نبوغ سرشار خود این دو حوزه تفکر را به یکدیگر نزدیک سازد.

 

 

khlm_sysy.pdf414.63 کیلوبایت
آثار نوشتاری

ارسال پیام