چرا قرآن در برخی از افراد تأثیر گذار نیست؟

 چرا قرآن در برخی از افراد تأثیر گذار نیست؟

بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. طلوع اوّلین شب از ماه پرفضیلت «صفر المظفّر» را به فال نیک می گیرم؛ و به همه شما خوبان عرض سلام دارم. و یاد و خاطره غمبار ورود اهلبیت امام حسین (علیه السّلام) به شهر شام را پاس میدارم؛ و به ارواح شهداء عاشورا درود می فرستم
دوستان ارجمند، در این نوشته، به پاسخ از پرسش هائی می پردازم که طرّاح آن شخصی معاند با قرآن است؛ وی که همچون دیگر معاندان قرآن، از جاودانگی این کتاب الهی، بغضی شدید در سینه دارد؛ در قالب
  نوشته ای کوشید تا با بهانه قرار دادن شایعه کارکرد غلط برخی از افراد، به اشاعه و نشر شبهاتی علیه صفت «هادی» بودن آن به پردازد؛ او در فرازی از این نوشته اش اینگونه نگاشت: «پس چرا قرآن اثر مثبتی بر شخصیت او نگذاشت؟ در این کتاب چه چیزهایی نوشته است که تاثیرش بر ... اینگونه بود؟ چرا از قرآن و قیامت نترسید و ...؟!!!»؛
اینجانب با خواندن این عبارات (که به وضوح از بیگانه بودن نویسنده خود از گستره هادی بودن قرآن خبر میدهند) به این نتیجه رسیدم : در غالب این نوشته، نکاتی را به شرح ذیل یاد آور شوم:

1- مسئله «هادی» (هدایتگر) بودن قرآن کریم، حقیقیتی است که در خلال آیات فراوانی از این کتاب آسمانی، شاهد توجّه دادن به آن هستیم؛
2- از مجموعه آیات مربوطه چنین استفاده می شود که هدایت گری قرآن کریم،  به دو گونه خواهد بود، اول: هدایت و بیداری برای جهانیان. دوم: هدایت برای متقین؛ و این میرساند که قرآن کتابی است که برای همه مردم نقش هدایت گری دارد و هر کسی که بدون غرض ورزی به آن مراجعه کند مورد هدایت قرار می گیرد؛
3- برخی از آیات دالّ بر «هادی» بودن قرآن، عبارت است از:
•  «این (قرآن) تذکّرى براى همه جهانیان است»‏.[ص ،87؛ قلم، 52؛ تکویر، 27]؛
•  «... ماهِ رمضان ماهى است که قرآن، براى راهنمایى و هدایت مردم، و نشانه‏هاى هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است‏ ...».[ بقره،185]؛
•   «خداى تعالى قرآن را که جدا کننده حق از باطل است بر بنده خود (محمّد) نازل فرمود آن قرآن تا روز قیامت براى تمام عالمیان از طرف خداى تعالى ترساننده از عذاب و هادى به سوى حق باشد».[فرقان، 1]؛
3- نباید بین هادی بودن قرآن و تأثیر گذاری آن در دلها خلط نمود؛ زیرا تأثیر گذاری مشروط به آداب و شرایطی ویژه می باشد؛ تنها با حصول آن شرایط می توان انتظار تأثیر هدایت قرآن در مخاطبین داشت؛ بدین جهت می گوئیم: هر قلب مستعدّ و آماده برای پذیرش هدایت، می تواند از نور هداتی این کتاب آسمانی بهره گیرد؛ قطعا زمین شوره زار و غیر آماده برای پذیرش هدایت، بی بهره از نور هدایت قرآن خواهد بود؛
4- نتیجه سخن اینکه: گستره و دامنه نقش هدایتی قرآن کریم، واقعیّی مطلق و بی در و پیکر نمی باشد؛ اینست که می بینم خداوند منّان در جهت تعیین گستره هادی بودن قرآن کریم می فرماید: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً» (إسرا، آیه 82) : «و آنچه از قرآن فرو مى‌فرستیم، مایه‌ى شفا (ى دل) و رحمتى براى مؤمنان است و ستمگران را جز خسران نمى‌افزاید»؛
5- پس به این معاند قرآن باید گفت: تردیدی در «هادی» بودن قرآن نیست؛ اگر می بینید برخی از مأنوسان با قرآن، از نور هدایتی آن بی بهره اند، برای این است که از شرایط لازم برای تأثیر پذیری از آن برخوردارنیستد؛ پیشنهادم به این شخص این است: برای لمس و درک بهتر سخن مذکور، لحظه ای به خودت بنگر؛ به بین چرا نور هدایتش در تو اثر نگذاشت؟؛ پاسخ این سؤال جز این نخواهد بود که دل و جانت ، همانند زمین شوره زار است و تأثیر پذیر نخواهد؛ چه زیبا سرود  شاعر خوش قریحه ایرانی (؛ یعنی مرحوم سنائی)؛ آنگاه که گفت: 
عروس حضرت قرآن نقاب آن گه برانـــدازد       که دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا
عجب نبود گر از قرآن نصیبت نیست جز نقشی
     که از خورشید جز گرمی نیابد چشم نابینا

 

آثار نوشتاری

ارسال پیام