1: مسئله «خود شناسی»، یکی از مهمترین محورها در حوزه کسب «معرفت» و «شناخت» محسوب می شود؛ می توان گفت: کلید تحقّق دعوت انبیاء الهی به توحید و عبودیّت خدای متعال، خودشناسی است؛ چه آنکه در حدیث قدسی می خوانیم: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» : «هرکس که خودرا بشناسد، پس خدایش را خواهد شناخت»؛ در روایتی از حضرت امیرالمؤمنین «علیه السلام» نیز نقل شده است:«مَن عَرَفَ نَفْسَه فَقَدِ انْتَهى إلى غایةِ کُلِّ مَعرفةٍ وَ عِلمٍ» (غررالحکم، ص ۲۳۲، ، ح ۴۶۳۸)،: «غرر و درر آمُدى. «هر کس «خود» را بشناسد، به نهایت هر معرفت و هر علمى رسیده است»؛
نیز در حدیث دیگری از آن بزرگوار میخوانیم :«نالَ الفَوزَ الأکبَرَ مَن ظَفِرَ بِمَعرِفَةِ النَّفسِ» (غرر الحکم ، حدیث ۹۹۶۵) : «کسى که موفق به خود شناسى شود، به بزرگترین پیروزى دست یافته است»
2- حدیث مذکور، در منابع مختلفی از متون روائی به ثبت رسیده است؛ از جمله: شیخ حرّعامِلی، الجواهر السّنیّة، ص۱۱۶؛ علیّ بن جُمعه عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۸۵؛ علّامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲، ص۳۱ و ج۶، ص۲۵۱ و ج۵۴، ص۹۹ و ج۶۲، ص۲۹۳ و ج۸۸، ص۴۵۶؛
3- در جهت تفسیر این حدیث و نکات نهفته در آن، نگاشته های فراوانی قابل استفاده می باشد؛ از جمله:
الف- نکته 1001 از کتاب «هزار و یک نکته» حضرت استاد علّامه حسن زاده آملی (معظّم له در ضمن این نکته، به نقل چهل تفسیر از این حدیث نورانی پرداخته است)؛
ب- مقاله ای تحت عنوان « تفسیرهای هفتگانه برای حدیث من عرف نفسه» در پایگاه اطّلاع رسانی حوزه؛
ج- مقاله کوتاه حدیث«من عرف نفسه ...» در سایت پرسمان دانشجو؛
د- مقاله بسیار سودمند «تبیین برهان معرفت نفس؛ بر مبنای حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از مرتضی خوشصحبت/ محمد جعفری؛ در مجلّه معرفت کلامی سال دوم، شماره دوم، تابستان 1390، ص 79 ـ 110.
4- افزون بر حدیث فوق و دهها حدیث مشابه آن، در خلال آیات نورانی قرآن کریم نیز توصیه به معرفت نفس و خودشناسی شده است؛ از جمله آیه 105سوره مائده؛ که در آن چنین امده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لایَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» : «اى کسانى که ایمان آوردهاید به خودتان بپردازید هر گاه شما هدایتیافتید آن کس که گمراه شده است به شما زیانى نمىرساند بازگشت همه شما به سوى خداست پس شما را از آنچه انجام مىدادید آگاه خواهد کرد»؛
5- با ملاحظه مفاد مجموعه آیات و روایات مربوطه به این حقیقت دست می یابیم که خودشناسی امری لازم بلکه ضروری محسوب می شود؛ و از جمله مباحث کلیدی در حوزه انسان شناسی به شمار میآید؛
6- باورکارشناسان در این حوزه این است که برای مطالعه در خود، به دو نوع مطالعه نیاز است :
الف) مطالعه علمی : درباره خودشناسی نوعی و به تعبیر دیگر ((انسان شناسی )) (اومانولوژی ) است . بهترین سخن در این رابطه را در قرآن مجید و سپس در کلمات و احادیث پیشوایان مکتب و همچنین کتاب هایی است که در زمینه انسان شناسی و خودشناسی نگارش شده است.
ب) مطالعه عینی : یعنی تفکر و تامل در وجود خویشتن، شناخت محاسن و معایب و محاسبه نفس خویش . یقینا هر چه آدمی بیشتر در خود فرو رود و به اخلاق و کردار خود بیندیشد، بیشتر خود را خواهد شناخت.
7- اهمّیت مسئله «معرفت نفس» و «خودشناسی» و نقش والای آن در حوزه خداشناسی، و تربیت وغیره موجب گشت تا جمع بسیاری از کارشناسان در این حوزه، به نگارش کتابها و مقالات فراوانی در این راستا روی آورند؛ قطعا مطالعه دقیق آنها، بسیار کارآمد و سودمند خواهد بود؛ برخی از آنها عبارت است از:
• جامع السعادات مولی مهدی نراقی؛
• محاسبه النفس سید بن طاووس؛
• چهل حدیث امام خمینی؛
• صد کلمه در معرفت نفس، استاد حسنزاده آملى؛
• انسان در عرف عرفان، استاد حسنزاده آملى؛
• دروس معرفت نفس، استاد حسنزاده آملى؛
• مجموعه مقالات، استاد شجاعى (به خصوص جلد سوم)؛
• انسان و ایمان شهید مطهری؛
• انسان در قرآن شهید مطهری
• خودشناسی برای خودسازی محمد تقی مصباح یزدی؛
• . زمینه روان شناسی، ریتال اتکینسون، ترجمه: محمدتقی براهنی و همکاران، تهران: رشد، ج دوم.
• اسلام و روان شناسی، آل اسحاق، قم: نشر روح، 1369، ج 1.
• ازدواج مکتب انسان سازی، رضا پاک نژاد، تهران: یاسر، 1368 .
• مشکلات نوجوانی و جوانی، ابوالقاسم اکبری، تهران: ساوالان، 1381 .
• دنیای نوجوانی، علی قائمی، تهران: امیری، 1370 .
• و....؛ و...؛ و...؛
8- بی تردید، یکی از مباحث مهمّ در حوزه «معرفت نفس» و شناخت خویشتن، آشنا شدن با نیازهای خویش است. به گفته کارشناسان در این حوزه مهمّ معرفتی: «اسلام، نیاز انسان را بسی بالاتر و گسترده تر از روان شناسان غربی می داند. اسلام، نیاز را با عنوان غریزه مطرح کرده است. در تعریف دانشمندان مسلمان از غریزه، از یک حالت فطری و روانی، بحث به میان آورده شده و ویژگی های غریزه را که به صورت نیاز و خواسته در ضمیر انسان درک می شود، ثبات و پایداری و... می دانند. غریزه، مانند موتوری است که انسان را به سوی هدف های زندگی پیش می بَرَد، مانند خودخواهی (حُبّ ذات) که انسان را به جلب منفعت و دفع مضرّت، وادار می کند و یا گرسنگی و تشنگی و نیاز جنسی که انسان را به تهیه غذا و آب و جنس مخالف، سوق می دهد. اگر ما بخواهیم درباره نیاز، مطلبی را به میان آوریم، فطرت را نباید نادیده بگیریم ؛ زیرا دلیلی محکم و متقن بر وجود غرائز، همان مسئله فطری بودن آنهاست. در قرآن، آیه های فطرت (مانند آیه سی ام، سوره روم) گواهی بر ثبات و پایداری نیازها، غرایز و یکسانی چارچوب نیاز در تمامی انسان هاست.
9- در یک تقسیم بندی که در کتب روان شناسان اسلامی بر روی مسئله نیاز انجام شده، برای غرایز،مصادیق فراوانی مطرح است؛ از قبیل:
• الف) خودخواهی (حب ذات)، که ریشه حرکت های سیاسی و اقتصادی انسان است؛
• زیباپسندی، که ریشه فعالیت های هنری است؛
• کنجکاوی، که ریشه فعالیت های فکری و فلسفی است؛
• مهرطلبی، که ریشه زندگی خانوادگی و روابط زناشویی و مادر و فرزند است؛
• سپاسگزاری، که ریشه روانی اخلاق اسلامی است؛
• کمال جویی، که ریشه حرکت تکاملی انسان است؛
• بیم، که ریشه در ترس ها و نگرانی ها و وحشت و اضطراب هاست؛
• امید، که ریشه آرزوها و تلاش و مقاومت هاست؛
• غریزه جنسی، که منشأ تولید نسل است؛
• گرسنگی، که ریشه فعالیت های اقتصادی است؛
• تشنگی، که ریشه تلاش برای یافتن نوشیدنی هاست؛
• اُنس، که ریشه در فعالیت های اجتماعی دارد؛
• برتری جویی، که ریشه سلطه و استکبار و جنگ های تهاجمی است؛
• صیانت نفس، که ریشه جنگ های تدافعی دارد.
10- البتّه در راستای پرسشت، مطالب بیشماری باقی مانده است؛ که طرح آنها در قالب این نوشته، امری غیر ممکن می باشد؛ تنها در قالب کلیپی مستقلّ، برخی از نوشته های مربوطه را برایتان ارسال می نمایم؛ امیدوارم سودمند واقع شود.