مقام صبر

مقام صبر

(متن سخنرانی)
حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد: سلام عرض می‌کنم خدمت شما و بینندگان عزیز و مهربان و جمع کثیری از شنوندگان که به وسیله‌ی رادیو سراسری قرآن به جمع سمت خدایی‌ها پیوستند خیلی از خانواده‌ها از دیرباز طالب بودند که همسران ما یا برخی از عزیزان از طریق گیرنده‌های رادیویی برنامه‌ی سمت خدا را بشنوند که بحمدلله از امروز این کار انجام شده نهایت تشکر را داریم ان شاء الله عزیزانی که دسترسی به تلویزیون ندارند از طریق رادیو قرآن به آن‌ها سلام عرض می‌کنیم ان شاء الله هر روز شنونده‌ی برنامه باشند شکرگزار این همه نعمت بارندگی باشیم دعا بکنیم برای همه‌ی عزیزانی که آسیب دیدند از احیانا بارندگی یا سیل ان شاء الله خدای متعال آن‌ها را کمک بکنند خسارت‌ها جبران شود هم دولت هم ملت کمک بکنند ماه رجب ماه ریزش رحمت معنوی و مادی خدای متعال است ان شاء الله قدردان باشیم.
شریعتی: ان شاء الله هفته‌ی گذشته خیلی پربازتاب بود بازتاب‌ها و حاشیه‌های خیلی مثبتی داشته بحثمان این جلسه هم بحث شما را می‌شنویم.
حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بنده می‌خواستم از جمله‌ی وَقَارٌ عِنْدَ الْهَزَاهِزِ وَ صَبْرٌ عِنْدَ الْبَلَاءِ (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 354)می خواستم عبور بکنم اما بحث هفته‌ی گذشته بازخورد خوبی داشته بسیاری از بینندگان پیام دادند ما حالت صبوری و رضا را به خودمان تلقین کردیم وضع عوض کرده آرامش فوق العاده‌ای گرفتیم از ما تشکر کردند چند نکته از این بحث مانده عرض می‌کنم همان طور که اشاره کردیم در قرآن بیش از صد مورد درباره‌ی صبر آمده یک علامت مومن وَقُوراً عِندَ الهَزَائِز وَ صَبُوراً عِندَ البَلَاء است پیغمبر عظیم الشان به حضرت علی فرمودند مومن چند علامت دارد یکی اش این است که وقار دارد متین است و سنگین است مثل کوه و دریا دل است در مقابل حوادث و پیشامد‌ها و صبر می‌کند راه کارهای صبوری را گفتیم یکی از راه کارهایش این بود که تصبُّر بکنیم مَن یَتَصَبَّرَ یُصَبِّرُهُ الله (میزان الحکمه، ج ۲، ح ۱۰۱۲۸)
 پیغمبر عظیم الشان می‌فرماید کسی که خودش را به صبوری بزند در دلش شاید راضی نیست از آن پیشامد ناراحت است از آن جریان ناراحت است ولی خودش را به صبر می‌زند این را هم بارها عرض کردیم مشکلاتی که قابل حل است با دکتر با صدقه با دعا و درمان با تلاش و کار و فعالیت آن مشکلات را آدم مرتفع می‌کند مورد ما سر مشکلاتی است که قابل حل نیست یا با دعا و صدقه و تلاش و فعالیت حل نمی‌شود این‌ها را ما چه کار بکنیم؟
 بیش از صد بار در قرآن واژه‌ی صبر با مشتقاتش آمده است و تعبیرهای خیلی بلند که بعضی هایش را عرض کرده ایم پیغمبر عظیم الشان می‌فرماید کسی که خودش را به صبر وادار بکند تلقین بکند تکلف بکند به خودش وادار بکند که من صبر می‌کنم حالا فرزندی از من از دنیا رفته عزیزی از دنیا رفته مالی ثروتی پولی رفته حاج آقای دولابی می‌فرمودند این دو را از هم جدا بکنید یک چیزهایی ماندنی است یک چیزهایی رفتنی یک چیزهایی شکستنی است یک چیزهایی نشکستنی شکستنی را اسمش را رویش گذاشتند این لیوان می‌شکند ممکن است یک روزی بشکند اسمش رویش است مال ثروت و پول و مقام و سلامتی و اصلا دنیا کَتَبَ اللهُ عَلَیهِ الفَنَاء دنیا محل تغیر است محل فنا است ماندنی نیست چیزهایی که رفتنی است چیزهایی که از بین رفتنی است ما این پی را به تن خودمان بمالیم که یک روزی بدن ما خواهد رفت عمر ما پایان می‌پذیرد مال ما می‌رود ثروت ما می‌رود دوستان ما از ما جدا می‌شوند ما از آن‌ها جدا می‌شویم ماندنی‌ها می‌ماند ماندنی‌ها خداست چهارده معصوم هستند اعمال خوب است آخرت است خدا است بهشت جاودانه است ما همیشه فکرمان را به ماندنی‌ها مشغول بکنیم و این آیه‌ی مبارکه را همیشه مد نظر داشته باشیم که «مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّـهِ بَاقٍ» (نحل/ 96)
 یعنی هر چیزی که متعلق به خلق است به ما است از بین می‌رود یک روزی ولی آن چه که مال خداست و به حساب خداست حتی عملی که برای خدا انجام دادیم این ابدیت چون مارک خدا به آن خورده می‌ماند به آن‌ها دل ببندیم این خودش به انسان خیلی آرامش می‌دهد صبر انسان را زیاد می‌کند پیغمبر ما این وعده را دادند کسی که خودش را تلقین به صبر می‌کند وادار به صبر می‌کند خدا هم کمکش می‌کند اصلا وقتی شما صبر می‌کنید پیام ما خیلی داشتیم الحمدلله این پیام‌ها من را خیلی شارژ کرد می‌گوید وقتی من تسلیم شدم خاموش شد آتش‌ها رفت آرامش پیدا کردم همسرم از دنیا رفته پدر مادرم عزیزی رفته مالی تلف شده گفتم خدایا قبول کردم تمام شد وقتی که شما امضا می‌کنید قبول می‌کنید قضا قدری که دست ما نیست اختیارش دست ما نیست به تعبیر آقای دولابی می‌فرمودند روغن ریخته شده را فقط شما نذر امام زاده می‌کنید در مقابل خدا خواست خدا و اراده‌ی خدا کاری از دست ما ساخته نیست این چیزهایی که حتمیات و غیر قابل تغییر است یک وقت گناه کردیم استغفار می‌کنیم جبران می‌کنیم اما خیلی از تقدیرات است ربطی به اعمال و گناهان و بدی‌های ما ندارد نوشته شده حتمی است این آقا مرد باشد زن باشد قد کوتاه باشد قد بلند باشد اختیار ما خیلی محدود است در یک اعمال اختیاری مختصر دستمان باز است عمده‌ی کائنات و گردش و قضا و قدر دست خداست دست ما نیست او هم قشنگ می‌نویسد نیکو می‌نویسد لذا چیزی که از دست ما برنمی‌آید ما تسلیم شویم این تسلیم به ما چقدر آرامش و خوشی و راحتی می‌دهد پیغمبر ما باز در یک روایت دیگر فرمود عَوِّدْ نَفْسَكَ التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَكْرُوهِ وَ نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِي الْحَقِّ (نهج البلاغه، نامه 31) یعنی خودت را عادت بده تلقین بکن به صبر کردن بر حق ولو تلخ است خودمان را وادار بکنیم فرمود این خوب صفتی است مثلا ادب را هم ما داریم آدم مودب بنشیند مودب راه برود مودب حرف بزند حضرت علی فرمودند اَلْأَدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ اَلْأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ (کافی، ج 1، ص 66)
 این که من مقید باشم قشنگ حرف بزنم درست بنشینم بی ادبی نکنم این به من فشار می‌آورد خودم را جمع و جور بکنم در زبانم عملم پا و دستم بعد حضرت فرمودند فَمَنْ تَكَلَّفَ اَلْأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ یعنی خیلی چیزها است که مطابق میل و راحتی و خوشی ما به ظاهر نیست ولی وقتی که انسان خودش را به ادب وادار کرد می‌شود انسان مودب کم کم ملکه می‌شود اگر بخواهد بی ادبی بکند نمی‌تواند بی ادبی بکند صبر هم همین طور است اصلا اصل بندگی این است بعضی‌ها فکر می‌کنند بندگی یعنی این که دو رکعت نماز بخوانم ذکر بگویم این است این‌ها یک بخش جزئی بندگی است اصل اصول بندگی تسلیم و رضایت مندی از خدای متعال است ممکن است خیلی‌ها نماز می‌خوانند ذکر می‌گویند از خدا راضی نیستند تسلیم نیستند این‌ها بنده نیستند اَلاِسلامُ هُوَ التَّسلیمُ (نهج البلاغه، حکمت 125)
 حضرت امیر می‌فرمایند اسلام را طوری معنا می‌کنم تا حالا کسی معنا نکرده باشد اسلام یعنی تسلیم شویم در مقابل خواست خدا نماز و ذکر و روزه و صبر هم که می‌خوانیم همه اش برای این است که تسلیم شویم سرمان پایین باشد بگوییم چشم اصل و ریشه‌ی عبودیت تسلیم شدن است تسلیم که شدی خدا می‌گوید من همه‌ی برکات خیرات را روی سر تو جاری می‌کنم اصل این است تمام این دست و پنجه نرم کردن‌هایی که خدا برای ما پیش می‌آورد این است که آیا ما مقدرات خدا را می‌پذیریم یا نه؟
 یا اللّهُ المَحمُودُ فی کُلِّ فِعالِهِ (دعای ادریس نبی در سحر) در یکی از دعاها است یعنی خدا خودش قابل ستایش است هم تمام کارهای خدا قشنگ است همه‌ی کارهای خدا خوب است و ما باید راضی باشیم راضی هم نباشیم کاری از دست ما ساخته نیست یکی از چیزهایی که باز خیلی نکته‌ی مهمی است عزیزان توجه داشته باشند اگر ما ناراضی بودیم بی صبری کردیم ما آیه روایتی داریم که به یک بلای بدتر برمی‌خوریم کسی که به تب راضی نمی‌شود خدا به مرگ یک مرض ناهنجاری می‌دهد که به همان تب راضی نمی‌شود مثل معروفی است می‌گویند به مرگ بگیر به تب راضی شود این روایت از حضرت علی در نهج البلاغه است خیلی روایت مهمی است خودش کلیدی و کاربردی است حضرت امیر می‌فرماید مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلاَهُ اللهُ بِكِبَارِهَا (نهج البلاغه، حکمت 448) بکبارها این خیلی هشدار جدی ‌ای است اگر عزیزان خواستند زیرنویس هم بکنند یعنی اگر کسی یک مصیبت کوچک یک بلای کوچک را بزرگ جلوه بدهد یک پولی تلف شده یک مریضی جزئی داشته باشد گلایه و شکایت و کفر داشته باشد خدا یک بلای بزرگ تر می‌آورد تا آن اولی را فراموش بکند یک پشه مگس ما را آزار بدهد یا یک مار و عقرب؟ اصلا آدم فراموش می‌کند پشه مگس چیست این حدیث هشدار مهمی است حضرت امیر از طرف خدا می‌گوید از پیش خودش نمی‌گوید تکلیف این است امتحان الهی این است که دردهای کوچک را برای خودمان بزرگ نکنیم این‌ها کوچک کنیم حل می‌شود کسی که مصیبت‌های پیش پا افتاده را مثلا حالا یک حرفی کسی زده یک موقعی حاج آقا دولابی می‌فرمودند که یک موقعی رفت و آمد و جلسات خیلی زیاد شد سرم شلوغ شد من هم با خلوت خیلی انس داشتم ایشان حتی سحر‌ها سه چهار ساعت بلند می‌شدند می‌نشستند رو به قبله با خدا خلوت می‌کردند می‌فرمودند بهترین ذکر‌ها این است که آدم مودب در محضر خدا بنشیند ذکری از این بهتر نیست که انسان با توجه مذکور است یعنی قشنگ تقلا هم نکند حتی حرم امام هشتم هم ایشان گاهی مشرف می‌شدند مودب می‌نشستند می‌فرمودند اگر امام حی و زنده است که ما اعتقاد داریم همه اش ما حرف می‌زنیم بعضی‌ها مفاتیح را تکه پاره می‌کنند یک زیارتی آدم می‌خواند ولی بعد بنشیند قلبش را بدهد آن‌ها با آدم صحبت بکنند با توجه بنشیند ایشان می‌فرمودند من که با خلوت انس داشتم یک موقعی سرم شلوغ شد گفتم خدایا خیلی سر من شلوغ شده وقت خلوت ندارم گفت از آن وقت که به خدا حرف زدم شلوغی چند برابر شد یعنی جلسه و مهمانی و این‌ها بیشتر شد گفتم امر خداست باید اطاعت بکنم من به خدا گفتم خدایا من گفتم خلوت بکن سر من را شلوغ تر کردی خدا گفت آن ماده‌ای که شلوغی را می‌فهمد ریشه اش را بکنم یعنی این قدر سرت را شلوغ می‌کنم خلوت و جلوتت یکی شود اصلا دیگر درک نکنی حساسیتت را از بین می‌برم بعضی وقت‌ها آدم شلوغی‌ها اذیتش می‌کند یک شلوغی می‌آید که آن شلوغی‌ها محو شود اگر به یک سرما خوردگی ما ناشکری کردیم کفر گفتیم یک حادثه‌ی تلخی می‌آید که اصلا این‌ها در برابرش پوچ است.
شریعتی: زندگی ما هم همین طوری است یک وقت‌هایی نسبت به یک چیزی حساسیت بیش از حد نشان بدهیم به سرمان می‌آید.
حاج آقا فرحزاد: پس بهتر این است ما حساسیت نشان ندهیم آن ماده‌ای که ناراحت می‌شود حس می‌کند می‌خواهد در مقابل خدا اولوهیت بکند آن را از بین ببریم محو بکنیم دیگر راحت می‌شویم این هم مثال خوبی است مثنوی دارد یک بار دیگر ما گفتیم می‌گویند یک کشتی مسافر‌ها سوار شدند بروند جایی دریا طوفانی شد یک غلامی بود برده‌ای بود سوار کشتی شده بود بار اول بود طوفان و تلاطم و این‌ها را ندیده بود وحشت شدیدی او را گرفت دائم بی تابی می‌کرد ناله می‌زد می‌گفتند تو بار اولت است طبیعی است ناخدا خدمه مسافران دیگر هستند یا هواپیما آدم سوار می‌شود تکان دارد بالا پایین دارد این داد می‌زد هر کاری می‌کردند به هر حرفی نصیحتی آرام نمی‌شد یک حکیمی دانشمندی در کشتی بود آمد به ارباب او گفت می‌خواهی آرامش کنم؟ گفت خدا خیرت بدهد بله گفت باید اختیارش را به من بدهید گفت باشد یک بندی به دستش بست گفت بیندازید در دریا انداختنش در آب‌ها می‌رفت در آب می‌آمد بالا گفت من غلط کردم من را برگردانید در کشتی اصلا قابل قیاس نیست من سوار کشتی بودم الآن در آب هستم یک بار سرم برود در آب کارم تمام است آوردند بالا مثل بچه‌ی آدم تا آخر آرام کشید کسی که تکان تلاطم کوچک را بزرگ نشان می‌دهد خدا می‌اندازد در یک تلاطم بزرگ تر تا قدر قبلی را بداند خیلی‌ها هستند مرض‌های جزئی دارند فقر کمبودهایی دارند گلایه شکایت می‌کنند خدای نکرده پیشامد بدتری بیاید این نا امنی خدای نکرده بیاید چه؟
حضرت علی می‌فرماید انسان مصیبت زده شب اول دوم گریه می‌کند خسته است اما شب‌های دیگر می‌خوابد اما اگر بگویند امشب به ناموست حمله می‌شود به مال و جانت حمله می‌شود مثل مردم سوریه دیگر اصلا خواب معنا ندارد اصلا راحتی معنا ندارد چرا ما داده‌ها را توجه نمی‌کنیم؟ چرا مصیبت کوچک را این قدر بزرگ می‌کنیم؟ یک کمی اقتصادمان دنیایمان ساییده می‌شود داد و هوار می‌زنیم آن نعمت‌ها را نمی‌بینیم قدر دان باشیم.
شریعتی: اگر یک وقتی دچار بلا و مصیبتی شدیم اگر به بزرگ تر از آن فکر بکنیم خیلی آرام می‌شویم.
حاج آقا فرحزاد: بله یا آن هفته عرض کردم به یاد مصائب حضرت زینب حضرت زهرا امام حسین بیفتیم آقای دولابی می‌فرمودند شما هر موقع مصائب کربلا را یاد بکنید مصیبت‌های شما پوچ است دلتان را بگذارید کنار دل اهل بیت چه مصائب شدیدی دیدند؟ مصیبت ما به چشم نمی‌آید خجالت می‌کشیم بگوییم مصیبت داریم بعد هم به اجر و مزدهایی که خدای متعال در مصائب و صبوری به انسان می‌دهد توجه کنیم واقعا این بحثی است که می‌طلبد آدم چند ماه درباره اش صحبت بکند بنده یک مروری داشتم در روایات که در روایات عجیب پاداش‌های فوق العاده گفتند مثلا ما در روایت داریم اگر کسی فرزندش در زمان زنده بودنش از دنیا برود هفتاد تا فرزند از خودش بگذارد که جزء یاران امام زمان باشند آن فرزندی که از دنیا رفته ثواب و اجرش بالاتر است امام صادق فرمود وَلَدٌ واحِدٌ يُقَدِّمُهُ الرَّجُلُ افْضَلُ مِنْ سَبْعينَ وَلَداً يَبْقُونَ بَعْدَهُ يُدْرِكُونَ الْقائِمَ (بحارالانور، ج 79، ص 116) اگر در زمان حیاتش خدای نکرده داغی دید جوانی از فرزندانش از دنیا رفت می‌فرماید خدا این قدر به او اجر و ثواب و پاداش می‌دهد افضل از هفتاد یاور امام زمان که تربیت بکند در رکاب امام زمان بجنگند و یاور امام زمان باشند ثواب آن یکی که از دنیا رفته از هفتاد یاور امام زمان بالاتر است.
شریعتی: نکته‌ی این اجرش چیست؟
حاج آقا فرحزاد: در صبر است صبر خیلی سخت است و در تسلیم بودن است یا این هم روایت عجیبی است چند تا هم روایت داریم می‌فرماید مَنِ ابتُلِيَ مِن شِيعَتِنا فَصَبَرَعلَيهِ كانَ لَهُ أجرُ ألفِ شَهيدٍ (منتخب میزان الحکمه، حدیث 3447) چند روایت به این مضمون داریم امام صادق علیه السلام فرمود کسی از شیعیان ما مبتلا شود به بلا گرفتاری یا مصیبتی به آن بلا و مصیبت صبر بکند برای او اجر هزار شهید است آن جا می‌گوید هفتاد سرباز امام زمان این جا می‌گوید هزار شهید چند تا هم روایت داریم سرّش چیست؟ خدای نکرده نمی‌خواهیم ثواب شهدا را پایین بیاوریم شهدا میان بر زدند رفتند «أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (آل عمران/ 169)
 شهید می‌رود جبهه یک تیری می‌خورد به شهادت می‌رسد به ملاقات خدا می‌رود ولی کسی که یک عمر با فقر می‌سازد با حرف مردم می‌سازد یا خانواده‌های شهدا یک عمر بی همسر می‌شود بی فرزند می‌شود صبر می‌کند این می‌فرماید ثواب هزار شهید را دارد یک کسی می‌رود شهید می‌شود یک جانبازی قطع نخاع می‌شود هفتاد سال باید روی تخت خواب و ویلچر باشد می‌گوید این اجر هزار شهید را دارد او یک عمر باید صبر بکند. یک طلبه‌ای مدتی قبل آمد با من مشورت کرد گفت من خیلی دلم می‌خواهد بروم جبهه شهید شوم سوریه یا لبنان یک جایی بروم شهید شوم در شهادت باز شده البته باید ما ببینیم دستور بزرگان ما چه است هر چه آن‌ها دستور دادند ولی ایشان سوالش این بود که پدر مادر من اصرار دارند بیا ازدواج بکن الآن نمی‌خواهی بروی با من مشورت می‌کرد من بروم جبهه شهید شوم میان بر بزنم بهتر است یا ازدواج بکنم بنده گفتم شما حرف پدر مادرت را گوش بدهی روایت هم داریم بهتر است شما ازدواج بکن روزی هزار بار شهیدت می‌کنند گرفتاری‌ها سختی‌ها ناملایمات بچه دار شدن همسرداری از همان عقد و عروسی بگیر تا آخر همه اش شهید شدن است این جهاد اکبر است نمی‌خواهیم خدای نکرده مقام شهدا را پایین بیاوریم مقام شهدا خیلی بلند است ولی خود پیغمبر در یکی از غزوه‌ها برگشتند فرمودند خوشا به حال آن‌هایی که جهاد اصغر را گذراندند مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِيَ علَيهِمُ الجِهادُ الأكْبَرُ (وسایل الشیعه، ج 11، أبواب جهاد النفس، باب 1، ح 1)
 جهاد اکبر این است که آدم در برابر خدا تسلیم شود تسلیم شرایط زندگی شود این هم حدیث خیلی عجیبی است حضرت ابراهیم علیه السلام فرزند داد مال داد جانش را هم داد ولی خدای متعال فرمود‌ای ابراهیم سخت تر از آتش نمرودی امتحانت بکنند چه خواهی کرد؟ پرسید سخت تر از آتش نمرودی چیست؟ فرمود فقر مشکلات اقتصادی داشته باشی صبر بکنی تحمل بکنی صورتت را با سیلی سرخ بکنی این خیلی مشکل تر است کاری که از دست ما برنمی‌آید اگر تسلیم باشیم چقدر قشنگ است صبر بکنیم چقدر قشنگ است باز ما روایتی داریم این مطلب قشنگی است آقای دولابی همیشه تکرار می‌کردند می‌فرمودند بیاییم با خدا معاهده ببندیم خدا می‌گوید هر کاری که من با تو کردم تو هیچ چیز نگو گلایه شکایت نکن من هم از تو هر چه دیدم هیچ چیز نمی‌گویم این خیلی قشنگ است یعنی خدا می‌گوید تو تسلیم قضا قدر من شو هر کاری که بالا بردم پایین بردم عزیز کردم ذلیل کردم فقر دادم غنا دادم مرض دادم صحت دادم بگو الحمدلله خدا را شکر در یکی از دعاهای ماه رجب می‌خوانیم اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ (دعای هر روز ماه رجب) این بالاتر است صبری که شکر هم کنارش باشد الحمدلله شکر می‌کنم ممنونت هستم بر این چیزی که مرحمت کردی خدا می‌گوید من هر کاری که با تو کردم تو هیچ چیز نگو من هم قول می‌دهم هر کاری که تو کردی هیچ چیز نگویم پاک پاکت بکنم یک قرار دو طرفه اتفاقا من دیدم روایت است که امام می‌فرماید یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا وَجَّهْتُ إِلَی عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِی مُصِیبَةً فِی بَدَنِهِ أَوْ مَالِهِ أَوْ وَلَدِهِ ثُمَّ اسْتَقْبَلَ ذَلِكَ بِصَبْرٍ جَمِیلٍ اسْتَحْیَیْتُ مِنْهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَنْ أَنْصِبَ لَهُ مِیزَاناً أَوْ أَنْشُرَ لَهُ دِیوَاناً الدعوات، ص 172)
خدا می‌فرماید اگر من یک بنده‌ای را با مال امتحان کردم کمبودی به او دادم یا در بدنش مریضی دادم یا در فرزندش حادثه‌ی تلخی پیش آوردم و این بنده‌ی من با صبر جمیل این که کفر نگوید گلایه نکند شکایت نکند قبول بکند شاکر باشد اگر این مصیبت و ابتلا و امتحان من را با صبر جمیل استقبال کرد خدا می‌گوید من خجالت می‌کشم روز قیامت برایش حساب کتاب بگذارم بی حساب کتاب برو بهشت من هر کاری کردم تو هیچ چیز نگو خدا می‌گوید تو هر کاری کردی من هیچ چیز نمی‌گویم اصل عبودیت و بندگی تسلیم بودن است این خیلی مقام بلندی است این یک باور عمیق می‌خواهد خدا را قبول بکنی که همه‌ی کارهایش درست است خوشنویس گفت گر رود سر برنگردد سرنوشت این سخن با آب زر باید نوشت سرنوشت ما به دست دیگریست خوش نویس است و نخواهد بد نوشت یا اللّهُ المَحمُودُ فی کُلِّ فِعالِهِ این که خدا از همه مهربان تر است از هر پدر مادری مهربان تر است باباطاهر می‌گوید یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل هجران پسندم آن چه را جانان پسندد معروف است یک شعری مولوی اواخر عمرش گفته پسرش یک مقداری ناهنجاری با او داشته خطاب به پسرش می‌گویند گفته رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شب گرد مبتلا کن بعد این شعرهایش خیلی جالب است می‌گوید دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن بر شاه خوب رویان واجب وفا نباشد او مالک است صاحب اختیار است هر کاری دوست دارد می‌کند او فَعَّالٌ لِمَا یَشَاء است الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ وَ لا يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ غَيْرُهُ (تعقیبات نماز مغرب) بر شاه خوب رویان واجب وفا نباشد اِی زرد رنگ عاشق تو صبر کن وفا کن به قول حافظ که می‌گوید چو قسمت ازلی بی حضور ما کردن گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر بسیاری از چیزها موافق میل ماست سلامتی داریم امنیت داریم هزار‌ها هزار داریم حالا یک جایی خلاف نظر ماست یک سوالی کردند که آیا دعا کردن صدقه دادن یا تلاش کردن برای رفع آن بلا منافاتی با رضا و تسلیم ندارد؟
 خود امام‌های ما هم این کار را می‌کردند عافیت را همه دوست دارند پیغمبر ما به خدای متعال عرض کرد خدایا اگر به من ابتلا و بلا دادی به من صبر هم بده ولی عافیت را من بیشتر دوست دارم پیغمبر فرمودند دعا کنید صدقه بدهید از خدا بخواهید ولی اگر نشد مثلا کسی فرزند دار نمی‌شود دکتر می‌رود تمام تلاشش را می‌کند ولی همان کارهایی را هم که انجام می‌دهد روح رضا و تسلیم باید در آن باشد این‌ها را هم چون امر خداست انجام بدهد ولی اگر تسلیم باشد قطعا بداند خدا در دنیا و آخرت جبران می‌کند ثواب هزار شهید که می‌گویند هفتاد سال این خانم یا آقا به آن‌ها متلک می‌گویند ملامت می‌کنند از هزار نیزه شمشیر بدتر است ما پیام‌هایی داشتیم که می‌گویند ما بر این بلاها صبر می‌کنیم اما امان از حرف مردم این نیزه و شمشیر است دیگر جهاد اکبر است اگر کسی صبر کرد ثواب هزار شهید را به او می‌دهند و حساب کتاب روز قیامت از او نمی‌کشند اصل عبودیت و بندگی هم همین است.
 امام صادق علیه السلام فرزندشان مریض بود حالش بد شد حضرت نگران بودند تلاش می‌کردند چه کار بکنند بعد خبر دادند از دنیا رفت یک مرتبه حضرت آرام شد گفتند الآن که فوت کرده آرام شدید؟ فرمودند آن موقع من باید تلاش می‌کردم یا دعا صدقه کاری که از دستم بر می‌آمد را انجام می‌دادم وقتی قضا قدر خدا قطعی شد غیر از رضا و تسلیم راه دیگری نداریم شعر مثنوی که می‌گوید جز که تسلیم و رضا کو چاره‌ای در کف شیر نری خون‌خواره‌ای آقای دولابی می‌فرمودند تعبیر تعبیر خوبی نیست او شیر نر خون خواره نیست مهربان صالح مصلح حکیم است از همه به ما مهربان تر است این قدر از هزار تا پیغمبر و امام هم به ما مهربان تر است امام صادق فرمود وَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ أَشَدُّ حُبّاً لَكُمْ مِنَّا» (بحارالانوار، ج65، ص146)
 ما که این همه خودمان را خرج مردم کردیم به خدا قسم خدا از ما به بنده هایش به دوستان ما مهربان تر است و این خیلی مهم است که توجه داشته باشیم یک روایت زیبایی هم یادم آمد که این فقط همین یک مورد را داریم فرمود نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شيعَتُنا اَصْبَرُ مِنّا، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداكَ، كَيْفَ صارَ شيعَتُكُمْ اَصْبَرُ مِنْكُمْ؟ قالَ: لاَِنّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ شيعَتُنا يَصْبِرُونَ عَلى مالايَعْلَمُونَ (بحارالانوار، ج 24، ص216) خیلی عجیب است امام صادق فرمود ما صبر می‌کنیم ولی شیعیان ما صبرشان بالاتر است فرمودند چون ما صبر می‌کنیم بر سختی‌هایی که پشتش را خبر داریم ثواب هایش را مقامات بهشت را می‌بینیم حکمت هایش را می‌بینیم این آرام می‌کند ولی شیعیان ما بر چیزی صبر می‌کنند که نمی‌دانند از پس پرده بی خبر هستند از این بعد صبر آن‌ها بالاتر است این خیلی بشارت بزرگی است چون یک بچه‌ای که می‌خواهد برود جراحی بکند چه شلوغ کاری می‌کند؟ یک پزشک جراح راحت می‌خوابد چون می‌داند این غده را در می‌آورند ناراحتی هم ندارد این که ما نمی‌دانیم صبر خیلی مهم تر است و خدا پاداشش را هم خیلی مضاعف قرار می‌دهد.
شریعتی: خیلی ممنون می‌توانیم دعا کنیم که خداوند متعال صبر ما را امتحان نکند؟
حاج آقا فرحزاد: به ما صبر بدهد.
شریعتی: صبر کردن خیلی کار سختی است.
حاج آقا فرحزاد: اگر خودش مدد بکند راه هموار می‌شود از خودش مدد بخواهیم البته بگوییم عافیت را ما بیشتر دوست داریم تقاضای بلا نمی‌کنیم بدون امتحان نمی‌شود نمی‌توانیم بگوییم که بلا نباشد امتحان نباشد اگر بلا داد صبرش را هم بدهد شکرش را هم بدهد.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون امروز صفحه‌ی 189 را تلاوت می‌کنیم آیات 14 ام تا 20 ام سوره‌ی مبارکه‌ی توبه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّـهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ ﴿١٤﴾ وَيُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَيَتُوبُ اللَّـهُ عَلَى مَن يَشَاءُ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿١٥﴾ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّـهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللَّـهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٦﴾ مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّـهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنفُسِهِم بِالْكُفْرِ أُولَـئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ ﴿١٧﴾ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ فَعَسَى أُولَـئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّـهِ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾
ترجمه:
با آنان بجنگید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و رسوایشان نماید و شما را بر آنان پیروزی دهد و سینه‌های [پر سوز و غم] مردم مؤمن را شفا بخشد. (۱۴) و خشم دل هایشان را از میان ببرد؛ و خدا توبه هر کس را بخواهد می‌پذیرد؛ و خدا دانا و حکیم است. (۱۵) آیا گمان کرده اید که شما را به خود واگذارند [و به بوته آزمایش نیازمایند] در حالی که هنوز کسانی از شما را که جهاد کردند و غیر خدا و پیامبرش و مؤمنان را محرم اسرار خود نگرفتند، از دیگران معلوم و مشخص نکرده است [یقیناً باید آزمایش شوید تا مؤمن از غیر مؤمن معلوم و مشخص شود]؛ و خدا به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است. (۱۶) و مشرکان در حالی که بر ضد خود به کفر [و انکار حقایق] گواهی می‌دهند، صلاحیت آباد کردن مساجد خدا را ندارند؛ اینانند که اعمالشان تباه و بی اثر است و در آتش جاودانه اند. (۱۷) آباد کردن مساجد خدا فقط در صلاحیت کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خدا نترسیده اند؛ پس امید است که اینان از راه یافتگان باشند. (۱۸) آیا آب دادن به حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را مانند [عمل] کسی قرار داده اید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است؟! [این دو] نزد خدا برابر و یکسان نیستند و خدا گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند. (۱۹) آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان هایشان در راه خدا به جهاد برخاستند، منزلتشان در پیشگاه خدا بزرگ تر و برتر است، و فقط اینانند که کامیابند. (۲۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: نکته‌ی صلوات و اشاره‌ی قرآنی را می‌شنویم.
حاج آقا فرحزاد: خیلی مواقع ما اعمال ماه رجب شعبان رمضان را مرور می‌کنیم خیلی حسرت می‌خوریم گزینش بکنیم آن عملی که افضل است انجام بدهیم یکی از افضل اعمال صلوات بر محمد و آل محمد است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم کسی وارد خانه‌ی کعبه شد اعمال داخل کعبه را بلد نبود به امام صادق عرض کرد من به جای همه‌ی اعمال داخل کعبه نشستم صلوات فرستادم آیا ثوابی بردم؟ حضرت فرمود تو از خانه‌ی کعبه بیرون آمدی ثواب عمل شما از همه‌ی آن‌ها بیشتر است شب و روزمان را نورانی بکنیم بر صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم آیه‌ی نوزده و بیست سوره‌ی توبه شأن نزولی دارد عباس و شیبه آب رسانی کعبه و کلید داری کعبه را در اختیار داشتند نشسته بودند به هم تفاخر می‌کردند من آب رسانی را انجام می‌دهم من کلید دار کعبه هستم حضرت علی علیه السلام هم آن جا بودند فرمودند ولی من با سن کم ام شمشیر من باعث شد که شما مسلمان شوید چون عباس هم اواخر نزدیک فتح مکه مسلمان شد بین این‌ها نزاع افتاد آمدند پیش پیغمبر شکایت کردند که ما کلید دار کعبه هستیم آب رسانی می‌کنیم افتخار می‌کنیم حضرت علی سن و سال کم دارد می‌گوید من جهاد کردم این آیه نازل شد یعنی خدا دفاع کرد از حضرت امیر خدا می‌فرماید «أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» یعنی این که آب رسانی برای خانه‌ی کعبه یا کلید دار بودن خانه‌ی کعبه را به ظاهر حفظ می‌کنید مثل کسی است که ایمان به خدا آورده؟ کسی که جان بر کف همه‌ی هستی اش را در راه خدا داده‌ای‌ها مساوی نیستند اگر به آن چیزها افتخار بکنید قوم ظالم هستید خدا ظالمین را هدایت نمی‌کند آیه‌ی بعدی می‌فرماید «الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّـهِ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ» آن‌هایی که ایمان آوردند هجرت کردند جهاد کردند مثل حضرت علی علیه السلام با مال و جانشان درجه‌ی عظیمی در نزد خدا دارند یعنی کنار کارهایمان ایمان به خدا اعتقاد به خدا داشته باشیم باور‌ها خیلی مهم است به عملمان نبالیم باید به خدا بنازیم.
شریعتی: خیلی ممنون متنی که در طلیعه‌ی برنامه قرائت کردم از کتاب آسمانی ترین مهربانی نوشته‌ی آقای سید مهدی شجاعی است دوستانی که می‌خواهند این کتاب را تهیه بکنند برای ما پیامک ارسال بکنند و هم می‌توانید به سایت ما مراجعه بکنید از امام جواد می‌شنویم.
حاج آقا فرحزاد: خانواده‌ها اطلاع رسانی بکنند همسرانشان فرزندانشان بیرون هستند چون دسترسی به رادیو در ماشین یا تلفن همراه ساده تر است تا ان شاء الله از برنامه‌ی پر فیض سمت خدا بهره مند شوند ما درباره‌ی امام جواد داریم هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ فِي الْإِسْلَامِ أَعْظَمُ بَرَكَةً مِنْهُ (ارشاد، ج 2، ص 279) یعنی در میان امامان ما مولودی که این قدر پر برکت باشد و خیر و برکتش وافر باشد نداریم چون امام هشتم علیه السلام تا سن پنجاه سالگی بچه دار نشدند خیلی جالب است امام معصوم امامی که قدرت الله است یدالله است یعنی اشاره بکند همه‌ی حاجت‌های عالم را می‌تواند برآورده و به خیر بکند ولی تسلیم است راضی است اصلا رضا یعنی راضی است راضی بوده به رضای خدا تا پنجاه سال فرزند دار نشدند اولا نا امید نباشند هیچ وقت بعد هم خدای متعال جبران می‌کند یا فرزند یا چیزی معادل فرزند به انسان می‌دهد هم دشمن‌ها خیلی تحت فشار قرار داده بودند که امام العیاذ بالله عقیم است فرزند ندارد حرف مردم خیلی حرفش سنگین است هم شیعیان ضعیف الایمان یا نگران بودند یا شبهه می‌کردند پس پیغمبر فرموده دوازده جانشین جانشین بعد از امام رضا چه کسی می‌شود در دوست و دشمن ولوله افتاده بود شرایط سختی بود امام جواد که متولد شدند تمام هجمه‌ها از بین رفت آرامش عجیبی به همه داده شد اول امامی است که در سن خرد سالگی در سن هشت سالگی به امامت رسید بگویند فرزند هشت ساله امام جانشین پیغمبر و همه کاره‌ی عالم است هر سوالی را می‌تواند پاسخ بدهد هر مشکلی را حل بدهد این خیلی در ذوق می‌زده امام هشتم می‌فرمودند جریان امامت همان جریان نبوت است همان طور که حضرت عیسی در گهواره گفت «آتَانِيَ الْكِتَابَ» (مریم/ 30) حضرت یحیی در بچگی پیغمبر شده امام هم که انتخابی نیست انتخاب افراد باشد یا مکتب برود بدون علم معمولی خدا به او مرحمت می‌کند و لذا امام جواد سی هزار مسائل مختلف از او سوال کردند بلا درنگ جواب دادند و هشتاد تا از فقهای بزرگ در مدینه جمع شدند سوال پیچ کردند این خیلی نکته‌ی مهمی است من جایزه می‌دهم امام‌های ما در همه‌ی طول زندگی شان یک مورد در یاد دادن افراد یا پاسخ به سوالات اظهار عجز نکردند هر نوع سوالی بوده باشد همیشه پاسخ گو بودند یک موقع زور است دست طرف را می‌گیری می‌بندی زندان می‌کنی شهید می‌کنی اما در میدان علم و آگاهی و دانش میدان به هیچ کدام از خلفا ندادند تمام خلفا بعد از پیغمبر تا امام زمان محتاج امامان بودند این‌ها در هیچ موردی از آسمان از زمین از دنیا از آخرت از معارف علم ریاضی فیزیک شیمی علوم طبیعی امام جواد هشت ساله می‌آمدند از او هر سوالی می‌کردند در هر علمی بلا درنگ جواب می‌دادند این واقعا افتخار است قابل توجه است که در این زمینه واقعا عزیزان کار بکنند چه کسی می‌تواند به موازات این‌ها بیاید این طور میدان داری بکند علوم و حقایقی که از طرف خدا به آن‌ها القا می‌شود به همه‌ی عالم لطف بکنند امام جواد فرمود تَوَسَّدِ الصَّبرَ، وَاعتَنِقِ الفَقرَ (بحارالانوار، ج 85، ص 358) یعنی صبر و صبوری را بالش خودت قرار بده معانقه بکن با فقر ناخواسته در آغوش بگیر این‌ها باطل می‌شود خیلی راحت می‌شوی.
شریعتی: خیلی ممنون التماس دعا خدانگهدار.

منبع: http://samtekhoda.tv3.ir

آثار نوشتاری

ارسال پیام