«نیایش» پروبال گشودن ازگوشه تنهایى تا اوج با خدا بودن و جامى است زلال از معنویت ناب در کام عطشناک زندگى. نیایش بارقه امیدى در فضاى غبارآلود زمانه, فریاد روح مهجور در هنگامه غفلت و بى خبرى خلق, نسیمى فرحناک و برخاسته از باغستان هاى بهشت و شمیمى است از رحمت پروردگار.
جایگاه نیایش
نیایش انسان را به شناخت پروردگار که برترین سرمایه انسان و هدف آفرینش انسان است, دعوت مى کند و سبب مى شود که انسان نیایشگر خود را نیازمند پروردگار ببیند, در برابر او خضوع کند, از مرکب غرور و تکبر ـ که سرچشمه تمامى بدبختى ها و سیه روزىهاست.ـ فرود آید و براى خود در برابر ذات پاک حضرت حق, موجودیتى در نظر نگیرد.
نیایشگر خود را سراپا نیازمند و مرهون نعمت هاى خدا و موظف به اطاعت فرمان الهى مى بیند. او چون مى داند به ثمر نشستن درخت دعا, بدون قید و شرط نیست; بلکه آفتاب خلوص و آب صفاى دل و خاک خضوع را مى طلبد, پاى رشد آن خودسازى مى کند و در طریق تربیت خویش گام برمى دارد. نیایش به انسان اعتماد به نفس مى دهد و او را از غرق شدن درگرداب نومیدى باز مى دارد و به تلاش بیش تر دعوت مى کند.
قرآن کریم انسان ها را به دعا و نیایش دعوت کرده است: (و قال ربکم ادعونى استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنم داخرین)(1); پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعاى) شما را اجابت کنم. همانا کسانى که از عبادت من تکبر مى ورزند, به زودى با ذلت و خوارى وارد دوزخ مى شوند.
علاوه برآیات متعدد قرآن, در روایات معصومین(علیهم السلام) نیز به اهمیت والاى نیایش اشاره هاى زیادى شده است.
پیامبر اسلام(ص) دعا را عین عبادت(2) و على(ع) آن را کلید نجات و کامیابى و گنجینه رستگارى(3) و امام صادق(ع) آن را محبوب ترین کارها نزد خداوند در زمین معرفى کرده است.(4)
نیایش, موثرترین وسیله اى است که مى تواند در راه خداشناسى و خودسازى به کارگرفته شود. دکتر «الکیسس کارل» ضمن ابراز تإسف از برداشت نابخردانه بعضى افراد از نیایش, مى گوید: ((اما دریغا! که امروز در دنیاى ما, جز اندکى نیستند کسانى که نیایش را در چهره حقیقى اش بشناسند.))(5)
اکنون که تا اندازه اى اهمیت دعا و نیایش با پروردگار هستى روشن شد, پى مى بریم که چرا باریافتگان کوى دوست در نیمه هاى شب, بسترگرم استراحت را رها مى کنند و به آستان محبوب روى مىآورند و مناجات هاى جانسوز و عاشقانه اى با حضرت یار دارند.
بیا تا برآریم دستى زدل
که نتوان در آورد فردا زگل
بر آرد تهى دست هاى نیاز
ز رحمت نگردد تهیدست باز
قضا, خلقتى نامدارش دهد
قدر, میوه اى در کنارش نهد
مپندار از آن در که هرگز ببست
که نومید گردد برآورده دست
همه طاعت آرند و مسکین نیاز
بیا تا به درگاه مسکین نواز
چو شاخ برهنه برآریم دست
که بى برگ از این بیش نتوان نشست
شرایط دعا
به ثمر نشستن درخت دعا و نیایش, نیازمند شرایطى است که بدون فراهم آمدن آن ها, دعا نه تنها اثرى نخواهد داشت, بلکه باعث خستگى روح و جسم خواهد شد.
اولین شرط این است که انسان به اندازه فکر و اندیشه خود, در راه شناخت آن کس که با او نیایش مى کند, تلاش نماید, زیرا خداوند ـ به عنوان اصلى ترین رکن دعاـ مى بایست نزد نیایشگر شناخته شده باشد. انسان هرگز با ناشناخته و مجهول سخن نمى گوید. گروهى خدمت پیشواى ششم امام صادق(ع) شرفیاب شدند و پرسیدند: ما دعا و نیایش مى کنیم ولى به اجابت نمى رسد؟ آن حضرت فرمود: «بدین جهت است که آن کسى را که مى خوانید, نمى شناسید.» (6)
رسول گرامى اسلام(ص) در مورد نقش شناخت پروردگار در اجابت دعا مى فرماید «اگر خداوند را به شایستگى معرفتش مى شناختید, با دعایتان مى توانستید کوه را از جاى بکنید...»(7)
استفاده از درآمد حلال و پاکیزه از دیگر شرایط اجابت دعاست که امروزه بیش از هرزمان دیگر لازم است به آن توجه شود. لقمه ى حرام تا 40 روز مانع استجابت دعا مى شود.(8)
از جمله شرایط دیگر, داشتن حضور قلب در هنگام دعا کردن است. گرچه چیزى نیست که برخداوند پوشیده باشد ولى او دوست مى دارد صداى بنده خود را هنگام نیایش و دعا بشنود. در آن هنگام که عطرنیایش در فضاى روح آدمى پخش مى شود, فرشتگان رحمت پنجره هاى لبیک الهى را به گوش جان آدمیان مى گشایند.
اوقات دعا
«در همه اوقات و همه لحظات زندگى, نیایش براى ما امکان پذیر است, زیرا همیشه روزنه هایى از دیوارهاى این جهان کهنسال, بربى نهایت باز است و ما از رصدگاه این کالبد خاکى, مى توانیم آن سوى جهان را نظاره کنیم. سرودنیایش که از اعماق جان برمىآید و به خاموشى اشتیاق دارد; شاید روح انسانى درخاموشى مطلق راز دیگرى احساس مى کند; آرى لذت نیایش شبانگاهى, لذت وصف ناپذیرى دارد; شاید در آن هنگام که تاریکى مطلق فضاى پیرامون ما را در برمى گیرد, روشنایى آن دریچه اسرارآمیز, روشن تر و نمودارتر مى گردد.»(9)
در آیات صحیفه آسمانى و روایات توصیه شده است که هرگاه نسیم رحمت الهى وزیدن گرفت و انسان احساس کرد دلش میل به سخن گفتن با خدا دارد, نیایش کند. علاوه برآن, زمان هایى نیز در آیات و روایات به عنوان وقت هاى مناسب براى نیایش سفارش شده است; از جمله بعد از اقامه نماز, شب و روز جمعه, نیمه شب, از سحر تا طلوع آفتاب, هنگام بارش باران, هنگام تلاوت قرآن و اذان.
شکى نیست که انسان ها همواره نیازمند لطف هاى پروردگار هستند و زمانى نیست که از ذات اقدس خداوندى بى نیاز باشند. به همین جهت مى بایست انسان درتمامى حالات; خوشى و ناخوشى, سلامت وکسالت, همواره به یادخدا باشد. امام صادق(ع) فرمود: ((هرکسى که در همه حال به دعا مشغول باشد, دعاى او در هنگام گرفتارى به استجابت نزدیک تر است; چون فرشتگان در هنگام بلا مى گویند: این صداى آشنایى است; و دعاى او در آسمان در پرده و حجاب نخواهد بود; در حالى که اگر انسان تنها در گرفتارىها پروردگار را بخواند, دعا و نیایش از اجابت دورتر است; چون فرشتگان مى گویند: این صداى ناآشنایى است.»
آثار دعا
نیایش علاوه براین که در روح و روان ما تإثیر شگرفى مى گذارد, در جسم ما نیز بى تإثیر نخواهد بود. البته این تإثیرات به چگونگى, شدت, پیوستگى و مداومت دعا ارتباط مستقیمى دارد; وقتى نیایش مداوم و با هیجانات روحى آمیخته باشد و از ژرفاى جان آدمى برخیزد, نتایج آن بهتر آشکار مى شود.
دکتر الکسیس کارل درباره آثار نیایش مى گوید:
«آثار نیایش واهى و خیالى نیست. نباید احساس عرفانى را تا سطح اضطراب یک انسان در برابر خطرات و مجهولات جهان پایین آورد; و نیز نباید از نیایش, به آسانى یک شربت مسکن, یک داورى ضد ترس, ترس از درد, بیمارى و مرگ تهیه کرد. »(10)
به راستى چه کسى است که جرعه اى از این جام ملکوتى نوشیده باشد و خنکاى لذت روحانى آن را در کام جان خویش احساس نکرده باشد؟
«در هنگام نیایش ـ آن جا که به زوال و فناى حتمى خود آگاه شده و در مى یابیم که زندگى محدود و ناچیز ما در مقابل عمر جهان هستى به منزله یک ثانیه در مقابل میلیاردها قرون و اعصار مى باشد.ـ نسیمى از ابدیت, آن چنان مشام جان ما را مى نوازد که عمرجهان هستى را به منزله ثانیه اى در مقابل ابدیت ما مى نمایاند...
ما به خوبى درک کرده ایم که در اقیانوسى از نادانى غوطه وریم; دانش ما در مقابل آن اقیانوس بیکران قطره اى بیش نیست. ولى در لحظات نیایش آن گاه که این سرود را زمزمه مى کنیم که بار الها!
قطره دانش که بخشیدى ز پیش
متصل گردان به دریاهاى خویش
احساس مى کنیم که در دریایى از نور غوطه ور گشته ایم; آخر, نه این است که قطره ناچیز علم خود را به علم بى نهایت خداوندى نسبت داده ایم.»(11)
ارتباط با خدا از آثار بسیار ارزنده نیایش است. و نتیجه آن پیوند با ذات خداوندى است; گرچه به ظاهر اجابت شویم; زیرا توفیق دعا کردن نوعى اجابت پروردگار است.
آن یکى الله مى گفتى شبى
تا که شیرین مى شد از ذکرش لبى
گفت شیطان: آخر اى بسیارگو!
این همه الله را لبیک کو؟
مى نیاید یک جواب از پیش تخت
چند الله مى زنى باروى سخت
او شکسته دل شد و بنهاد سر
دید درخواب او خضر را در خضر
گفت: هین از ذکر چون وامانده اى؟
چون پشیمانى ز آن کش خوانده اى؟
گفت: لبیکم نمىآید جواب
زان همى ترسم که باشم ردباب
گفت: آن الله تو لبیک ماست
زیر هر یارب تو لبیک هاست
نیایش و آرامش روح
از دیگر آثار مهم نیایش, آرامش روح و اطمینان قلب است. از آن جا که مسإله روح و روان در زندگى انسان از اهمیت خاصى برخوردار است, آرامش و نگرانى و اضطراب آن نیز درخور بحثى جامع و کامل است.
«در صورتى که ایمان به مذهب, تا این درجه صبر و شکیبایى به ما مى بخشد, پس چرا وقت اضطرابات و نگرانى به سوى خدا نرویم؟ حتى اگر شما به طور طبیعى و یا دراثر تربیت, آدم بى دینى باشید, باز دعا به حال شما مفید است!! مقصودم این است که به سوى خدا رفتن و دعا کردن, این سه اصل روان شناسى را که همه ـ چه مشرک و چه دیندار وخداشناس ـ به آن نیازمندند در آن ها زنده مى کند:
1 ـ دعا و نیایش به ما کمک مى کند تا ناراحتى ها و گرفتارى هایى را که داریم, به زبان آوریم و همین گفتن در برطرف کردن آن موثر است.
2 ـ در اثر نیایش, این احساس به ما دست مى دهد که شریک غمى پیدا کرده ایم و تنها نیستیم.
3 ـ دعا و نیایش انسان را به کار و کوشش وامى دارد و نخستین گام به سوى عمل است.
من نمى توانم به خود بقبولانم که کسى براى انجام منظور خود به درگاه خداوند نیایش نماید و نتیجه نگیرد.»(12)
در آن هنگام که تمام درها به روى انسان بسته مى شود و کار بر او سخت مى شود و از هر نظر درمانده و مضطر مى شود, تنها کسى که مى تواند قفل مشکلات را بگشاید, دیوار ناامیدى را از فراروى او بردارد و درهاى رحمت را به روى او بگشاید, تنها ذات پروردگار هستى است, که از طریق نیایش مى توان به او دست یافت.
موانع استجابت دعا
نیایش جوشش هاى غیبى از سرچشمه هاى ناپیداى درون است. نیایش اگرچه ممکن است درهرشرایطى داراى اثر و نتیجه باشد, ولى اگرخواسته باشیم درحد کمال, داراى نتایج مورد نظر باشد, مى بایست علاوه بر در نظرداشتن شرایط و آداب آن, به موانع و امورى که ممکن است دعا را از اثر بخشى حقیقى دور کند, توجه کافى داشته باشیم و در حد امکان, در رفع آن ها کوشش نماییم. در این جا به برخى از این موانع اشاره مى کنیم:
اصلى ترین مانع پذیرش دعا این است که براى برآورده شدن نیازهاى خود به غیر خدا, به صورت مستقل امیدداشته باشیم. حضرت صادق(ع) فرمود: ((اگرکسى از شما از خدا حاجتى بخواهد, باید از همه مردم ناامید باشد, و امید از غیر خدا نداشته باشد. پس چون خدا این حالت را از دل او یابد, هرچه درخواست کند, به او عطا مى فرماید»(13)
یکى دیگر از عوامل مهمى که مانع اجابت دعاست, نافرمانى از دستورهاى خداست. امام باقر(ع) در این باره فرمود: «بنده حاجتى ازخدا طلب مى کند و مقرر مى شود آن حاجت در زمانى برآورده شود; پس در این فاصله, او گناهى مرتکب مى شود و در نتیجه, خداوند مى فرماید: حاجت این بنده برآورده نشود و از آن محروم شود; چون او خشم و غضب مرا برانگیخت و همین باعث محروم شدن اوست.»(14)
به اجابت نرسیدن دعا هرگز نباید باعث ناامیدى از رحمت پروردگار شود; زیرا گاهى ممکن است دعاى شخص تا 20 سال به تإخیر بیافتد.(15)
در برخى از موارد خداوند دعاى بنده را مستجاب نمى کند, چون دوست دارد صداى بنده خود را بشنود و همواره او را بردرخانه اش ببیند.(16)
اى بسا مخلص که نالد در دعا
تا رود دود خلوصش برسما
پس ملایک با خدا نالند زار
کاى مجیب هر دعاى مستجار
بنده مومن تضرع مى کند
او نمى داند بجز تو مستند
تو عطا بیگانگان را مى دهى
ازتو دارد آرزو هر مشتهى
حق بفرماید: نه از خوارى اوست
عین تإخیر عطا یارى اوست
خوش همى آید مرا آواز او
وآن خدایا گفتن و آن راز او(17)
پى نوشتها:
1 ـ سوره مومن, آیه 60.
2 ـ بحارالانوار, ج 93, ص 300, روایت 37.
3 ـ همان, روایت 37.
4 ـ کافى, ج 2, ص 467.
5 ـ الکسیس کارل, نیایش, ص 63.
6 ـ بحارالانوار, ج 93, ص 368.
7 ـ تفسیر المیزان, ج 2, ص 43.
8 ـ بحارالانوار, ج 93, ص 358.
9 ـ محمدتقى جعفرى, نیایش حسین(ع) در عرفات, ص 11.
10 ـ الکسیس کارل, نیایش, ص 54.
11 ـ نیایش حسین(ع) در عرفات, ص 10.
12 ـ دیل کارنگى, آیین زندگى, ص 198.
13 ـ بحارالانوار, ج 93, ص 314, روایت 19.
14 ـ همان, ج 73, ص 329.
15 ـ کافى, ج 2, ص 355.
16 ـ همان, ص 479.
17 ـ جلال الدین محمدبلخى, مثنوى معنوى.
منابع (نشریه): فرهنگ کوثر 1379 شماره 47