حسن دیرباز

درباره من

*لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید متولد چه سالی و کجا هستید؟

- بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. عرض سلام و ادب دارم محضر شما. بنده حسن دیرباز، متولد 1351 در شهر قم هستم. در شهریور ماه در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده ام. تمام ایام زندگی جز ایام تبلیغ را در شهر قم سکونت داشته ام.

* تحصیلات ابتدایی خود را در کدام مدرسه انجام داده اید و سیر تحصیلات کلاسیک شما چگونه بوده؟

- تحصیلات ابتدایی را در قم، در مدرسه ی خازنی (نزدیک شاه ابراهیم) دوران راهنمایی را در مدرسه شهید باهنر (اوائل نیروگاه) و دوران دبیرستان را حدود دوسال در دبیرستان امام صادق (علیه السلام) (روبروی بیت امام) و باقی دوران دبیرستان را در دبیرستان امام خمینی گذراندم.
در آن دوران قبل از این که بنده به فکر طلبگی بیفتم، خانواده اصرار زیادی بر طلبه شدن بنده داشتند، اما چون طرح کار دوران راهنمایی باعث شده بود به داروخانه بروم از دوم راهنمایی با فضای دارو و داروخانه و زبان انگلیسی آشنا شدم، لذا تمایل و گرایش زیادی به رشته های پزشکی داشتم و برای رشته ی داروسازی امتحان دادم و یکی دو سال هم مشغول به تحصیل در آن رشته بودم؛ اما پس از اتفاقاتی که در زندگی ام افتاد که خاص ترین این اتفاقات ناراحتی پدر بنده از بودن در آن فضا بود باعث شد به فضای حوزه آمدم. اما بسیاری از اندوخته های آن دوران، باعث شد فضای حوزه برای من مانند سکوی پرشی شود.

* چه سالی و در کدام حوزه وارد حوزه شدید؟

- ابتدای ورود بنده به حوزه در مدرسه مهدی موعود در سال 1374 یا 1375 بود که بعد از گذراندن خدمت سربازی وارد حوزه علمیه شدم.

 * سیر تحصیلات حوزوی را چگونه گذراندید؟

- من چون دیر به حوزه آمده بودم و خدمت را هم گذرانده بودم، لذا خیلی زود پایه 6 را گذراندم. زیرا می گفتند شما محدودیت سنی دارید و باید زود پایه 6 را امتحان بدهید. چون برخی دوستان بنده عرب زبان بودند و این باعث شده بود که محاوره ی زبان عربی را تا حد خوبی مسلط باشم، توانستم در طی یکی دوسال 6 سال اول را تمام کنم و پایه های بعدی را در مدرسه ی آیت الله گلپایگانی ادامه دادم.

* دروس خارج را نزد چه اساتیدی گذراندید؟

- بنده ابتدا دروس مراجع را می رفتم. اما با توجه به این که فرد سوال کننده ای هستم، به این نتیجه رسیدم با توجه به این که در چنین دروس شلوغی فرصت سوال پرسیدن نیست، لذا حدود 15 سال است در محضر آیت الله علوی بروجردی (نوه دختری آیت الله بروجردی که الان حدود 5 سال است در روبروی مسجد اعظم درس دارند) فقه و اصول را میگذرانم. در کارهای پژوهشی هم حدود 5 سال است با خود آیت الله علوی بروجردی مشغول به فعالیت هستم.

* در رشته ی تخصصی ورود کرده اید؟

- بله. چون وقتی به حوزه وارد شدم، پس از گذراندن 6 سال اول، به سفر عمره رفتم. این سفر برای بنده بسیار جذاب بود تا جایی که بلافاصله بعد از برگشتن از این سفر، برای سفر بعدی ثبت نام کردم. فضای مکه و مدینه به طور عجیبی بنده را مجذوب کرد و هجمه ی سوالات و شبهاتی هم که در آن جا مطرح میشد، بنده را به این فکر انداخت که در فضای حقیقت تشیع و شیعه شناسی وارد شوم. با این انگیزه به مرکز تخصصی شیعه شناسی وارد شدم و در آن جا فارق التحصیل شدم و حدود 7 سال است در همان رشته هم مشغول به تدریس هستم.

* در چه دروس و مقاطعی سابقه تدریس داشته اید و آیا سابقه مدیریت و سوابق اجرایی هم داشته اید؟

- بنده وقتی این رشته را شروع کردم، بخصوص بخش هایی که در مورد حقیقت تشیع و نقاط اصلی هجوم به تشیع بود، در یکی از سرفصل های آن رشته با عنوان «نقاط هجوم به تشیع» که حدود 40 عنوان را (در ابوابی مانند توحید و نبوت و احکام عبادی و... ) احصاء کردم و چندین دوره برای سطح 3(کارشناسی ارشد) تدریس کردم. چون آیت الله مکارم شیرازی (دام عظه) خیلی دوست داشتند در رشته ی انگلیسی که داشتند یک فرد ملبس و معمم تدریس کند، در آن جا مشغول به تدریس زبان انگلیسی شدم و به اصرار دوستان در اکثر مراکز تخصصی زبان حوزه، تدریس زبان دارم و به یک مدرس زبان تبدیل شده ام و حدود 8 دوره در مرکز شیعه شناسی و مرکز فرقات و مذاهب (متعلق به آیت الله وحید خراسانی) و مرکز تخصصی قضاء تدریس داشته ام.
از آن جایی که کتب مراکز آموزش زبان با فرهنگ غرب تلاقی زیادی دارد بنده نهج البلاغه امیرالمومنین را به عنوان متن درسی قرار دادم و از این کتاب به عنوان شاهد مثال دروس خود استفاده می کردم. در رشته فرق و مذاهب متون مسیحیت و یهود را برای آن ها تدریس میکردم و در مرکز تخصصی قضا هم متون حقوقی را به عنوان محور درسی قرار میدادم. این دوران زمان زیادی از من گرفت، اما سعی کردم آموزش هایی را که در این مراکز به عهده دارم، با فضای رشته ی آن ها مطابق باشد.
بعد از ورود به حوزه و اتمام پایه 6 در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (به ریاست آقای رشاد در مرکز خدمات قبلی) به کار اجرایی- پژوهشی مشغول شدم و حدود 7 سال در آن جا مشغول بودم. اما چون احساس می کردم در دیگر حضور در آن جا برایم نوعی قربانی شدن است و دروس حوزه را هم رها کرده بودم، لذا دروس حوزه را ادامه دادم و آن جا را ترک کردم.
در آن دوران در حدود 9 شماره از فصلنامه مجله پژوهشی فقه و حقوق مدیر پژوهشی و دبیر تحریریه بودم. شوراهای علمی که برای تصویب مقالات تشکیل میشد، بخشی، کار اجرایی میطلبید و بخشی هم حضور خودم و نوشتن صورت جلسات (که بار علمی بالایی داشت). در آن مرکز چند سال بنده مدیر اجرایی بودم و بعد از آن هم برای ادامه تحصیل در رشته شیعه شناسی و ادامه دروس حوزه از آن جا خارج شدم و به تدریس مشغول شدم.

* آیا تألیفاتی از قبیل کتاب، مقاله و پژوهش دارید؟

- در مورد مقاله، چون شیعه شناسی را محور ورود خود به مرکز تخصصی شیعه شناسی قرار داده بودم و اکثر منبرهای بنده در حسینیه اعظم زنجان بود و آن عظمت هیئت که جهانی است را میدیدم، به شبهات عزاداری که گاهی خودمان هم معتقد بودیم و نمی توانستیم طرح کنیم، بازبانی که به کسی برنخورد، شروع به نوشتن مقاله کردم که دومقاله در مجله زیارت که مربوط به نشر مشعر است به عنوان آسیب های عزاداری پرداختم.
یک برنامه 30 جلسه ای با سیمای اشراق زنجان داشتم که ضبط شد و به شکل 15 دقیقه ای در سیمای آن جا و جاهای دیگر پخش شد.
در باب کتاب پایان نامه ی دکترا و کارشناسی ارشد را با توجه به علاقه ی شدید به مبحث عقل، در باب عقل (هم به عنوان عقل پزشکی، عقل فقهی، عقل اجتماعی، عقل اقتصادی) به همراه آیت الله بروجردی در حال نگارش هستیم. این مبحث یک بحث عظیم است و خود مبحث عقل و اجتهاد و چگونگی استناد به آن بحث گسترده و عظیمی است و تاکنون حدود 400 صفحه از این مطلب را نوشته ایم؛ اما به دلیل حساسیت بیش از حد خود آیت الله بروجردی فعلا بحث ادامه دارد و هنوز به اتمام نرسیده.

* آیا فعالیت دیگری (غیر از بحث شیعه شناسی و زبان انگلیسی) دارید؟

- در حال حاضر نه. یکبار در مرکز شیعه شناسی در جمع اساتید از آیت الله مکارم شیرازی سوال کردند که آیا شما برای دوران طلبگی جوانی خود آرزویی دارید که احساس کنید اگر برمیگشتید دوست داشتید آن را ادامه میدادید؟ و همچنین این سوال از بزرگان دیگری مانند شیخ جواد تبریزی (رحمة الله علیه) و دیگر بزرگان شده. این دو بزرگوار با تعبیری که بنده عرض می کنم آرزوی خود را این ذکر کرده بودند که کاش بازمی گشتیم و جوان بودیم و می توانستیم در مناطقی به تبلیغ برویم.
حقیقتا بنده تمام ایام تبلیغی، خود را وقف منبرهای مناسبتی در این ایام کرده ام. شاید چیزی حدود 3000 منبر مکتوب کرده ام و به تناسب مخاطب، آن ها را به کار میگیرم. در حال حاضر مشغول به تدریس های ذکر شده، تحصیل در دروس حوزه و تبلیغ در قم، زنجان ، دانشگاه ها و همکاری با دانشگاه های پزشکی هستم و سعی میکنم فضای معرفتی و معنوی را به دانشکده های پزشکی ببرم و وقتی که روحانی حج عمره بودم، با بعضی از رؤسای دانشگاه ها دوستی ای برقرار کردم که به واسطه این دوستی ها هنوز با فضاهای دانشگاهی ارتباط دارم.