ماه رجب

قال الله الکریم فی محکم کتابه العظیم:
عَمَّ یَتَسَاءلُونَ ،عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ
جای جای نام  امیرالمومنین و شخصیت امام علی گویای این روایت است:
لیس لله آیه اکبر و لا نبا اعظم منک یا ابالحسن
این روایت را هم حضرت رسول بیان کردند و هم حضرت امیر المومنین . یعنی خدای اعظم آیه و نشانه ای برای حقانیت و معارف بلند،آیه ای بلند نما تر از تو ندارد که جای جای زندگی ات معجزه است،بسته شدن نطفه ات،به دنیا آمدنت،کودکی ات،بزرگسالی ات،امامت ات،فضائل ات و همه خصوصیاتت معجزه است و خدا در عالم خبری بالاتر از تو ندارد.
عیسی بن مریم معجزه است،بدون پدر به دنیا آمده است،مرده زنده میکند،کور شفا میدهد،خبر بزرگ حضرت موسی را دارد که وقتی عصایش را می انداخت اژدها میشد.جای جای زندگی انبیاء اعجاز بوده است.حضرت رسول(ص) ماه را دو نیم کرد.اقتربت الساعه و الشق القمر.این روایت مورد قبول همه است.اعجاز زیادی بوده است ولی علی جان خبر تو بزرگترین خبر است.این روایت آیه اکبر و خبر اعظم را که برایتان خواندم را شیعه و سنی قبول دارند.
ماه رجب چرا این همه عظمت دارد؟اعتکاف و ولادت و شهادت و مبعث همه در رجب است.ماه رجب که فرا میرسد،فرشته ای از آسمان فریاد میزند که خوشا به حال اهل ذکر،شب زنده داران.ماه رجبی که خداوند فرموده است ماه ماه من است و بنده بنده من است.ماه رجب ریسمان میان من و بندگانم است.در گذشته با ریسمان به کمر میبستند و میرفتند چاه را میکنندند و به وسیله ریسمان بالا می آمدند.ما الان در ته چاه هستیم.باید چگونه بالا بیاییم؟خداوند ۱۴ معصوم را آفرید و بالای چاه هستند برای دستگیری ما.
حال رجب را خداوند فرمود ریسمانی است بین من و بندگانم.هر کس به این ریسمان بچسبد،به من وصل شده است.
چگونه رجب شد ریسمان بین ما و خدا؟
اولا عظمت همه ماه ها،درجات و قرب همه ماه ها به پذیرش ولایت اهل بیت است.هر ماهی که ولایت ائمه را پذیرفت خداوند به او مرتبه داد.مگر زمان هم ولایت میپذیرد و شعور دارد؟بله.اگر عقل ندارند،به اندازه خودشان شعور دارند.
حضرت ولی عصر وقتی که تشریف فرما شوند،در زمان تصرف میکنند و آب و هوای آن همیشه معتدل میشود. 
خداوند ولایت اهل بیت را به ماه ها ارائه کرد و ماه رمضان آن را پذیرفت.شب قدر را در آن قرار داد.سپس ماه شعبان و رجب ولایت و رسالت را پذیرفتند و اینچنین فضیلت یافتند.
اگر رجب ارزش دارد به خاطر مولود امشب است و ولایتش.معیار و ملاک ارزش ها ولایت پذیری است.یک استفاده تربیتی هم داشته باشم از این مورد.انسان وقتی میخواست سیر و سلوک الی الله را شروع بکند،باید با ماه رجب شروع کند،با شعبان ادامه دهد و با رمضان به پایان ببرد.یعنی چه؟ماه رجب ماه امیر المومنین علیه السلام است.چون اولین قدم برای سیر و سلوک تخلیه رذایل اخلاقی است.با شیطان نبرد و مبارزه کنیم.نفس اماره را چگونه میتوانیم مغلوب کنیم؟با ولایت امیر المومنین علیه السلام.حضرت رسول اکرم(ص) برای شکستن بت های کعبه علی را بر فراز کعبه فرستادند و تمام بت های مشرکین را در هم شکستند.علی (ع) بت شکن بود.اگر میخواهیم بت های درونمان را بشکنیم،باید متوسل به امام علی(ع) بشویم.لذا اعتکاف هم از روز سیزدهم شروع میشود.با امیرالمومنین.لذا ماه رجب ماه امیر المومنین است.
علی(ع) به کمیل بن زیاد نخعی این روایت را بیان میکنند که:هیچ زمینی نیست مگر اینکه دام شیطان در آن گسترده است.دام شهوت،دام شکم،دام چشم،دام گوش.کسی که دست به دامان ما اهل بیت بزند محفوظ میماند و دام ها را میبیند و اسیر و گرفتار دام نمیشود به برکت ولایت ما.پس تمام کرامات و برکات رجب از ولایت امیرالمومنین است.نه فقط رجب،شعبان نیز اینگونه است.توصیه من این است که صلوات شعبانیه را از حفظ بکنید،و آن را بخوانید.در آنجا اهل بیت را به کشتی حضرت نوح تعبیر میکند که هر کس به آن تمسک جوید نجات می یابد.با رجب تخلیه شروع میشود و موانع را ازبین باید ببریم.رذایل اخلاقی را از بین ببر.آنان که از اهل بیت سخن میگویند و معرفی میکنند و خودنما نیستند برویم و از آن ها یاد بگیریم.باید از اهل بیت سراپا بگوییم و بشنویم.بعد از تخلیه ما احتیاج به یک ماه دیگر هم داریم که در آن ساخت و ساز کنیم.انسان از قلب و دلی که خانه خداست غافل است.با ماه رجب تخلیه،با ماه شعبان آن را رنگ آمیزی و نقاشی میکنیم.به فضائل و کرامات اهل بیت و ولایت آن ها.
بعد خداوند منان میفرماید که حالا بیا و مهمان ما شو و نوبت ماه مبارک رمضان میرسد.هر گه میخواهد با دل خدا را ببیند باید رجب و شعبان را مواظب باشد.بزرگی گفت یک لحظه خداوند منان برایم تجلی کرد،فرمود حاضرم تمام هستی ام را بدهم،یک لحظه دیگر آن جلوه دیگر را ببینم.علامه محمد تقی جعفری میفرمودند در نجف و در حجره درس میخواندیم.طلبه ها جمع بودند.یکی از آن ها عکسی را آورد که در روزنامه ها منتشر شده بود.قبلا اینطور بود که زیباترین دختر دنیا و یا همچین چیزهایی.گفت ببینید چه میکنند.علامه محمد تقی جعفری هم  طلبه بود در آنجا.به او گفتند تو هم ببین که چه کارهایی دارند میکنند.گفت من نگاه نمیکنم.برای چی نگاه بکنم؟گفت من از صاحب این قبر امیر المومنین خجالت میکشم.بعد از این جریان حضرت برایش جلوه میکند.گفت که سوختم،حاضرم تمام هستی ام را بدهد،یکبار دیگر آن را ببینم.دیگر هیچ چیز برایش زیبایی نمیکرد.
دشمن علی(ع) را خدا دشمن میداند،حتی اگر نماز بخواند و عبادت کند.خداوند میفرماید من ظاهر بین نیستم.باطن را نگاه میکنم.
ماه رمضان ماه تجلی است.خداوند تجلی میکند در صورت علی(ع).اما باید رجب و شعبان را با همه وجود مراقبت کنیم.تمام خوبان عالم کسب فضائل از امام علی(ع) کردند یا در کلاس تکوین یا در کلاس تشریع.اگر انبیاءمعجزه ای داشتند،تمام آن ها تجلی امیرالمومنین علیه السلام است.
لذا وقتی حضرت عیسی(ع) که کلمه الله است،در گهواره سخن گفت، در عین حال خداوند گفت مریم از خانه من بیرون برو چرا که خانه من حرمت دارد،سپس درخت خرما را تکان بده،خرما بریزد و هرچقدر که خواستی بخور از آن.اما حضرت فاطمه بنت اسد آمدند برای طواف،یکباره درد زایمان گرفت،متوسل به خدا شد.ناگهان رکن یمانی کعبه شکافته شد.راوی میگوید،من بودم،عباس بود،عده ای از کفار بودند که دیوار شکافته شد،به داخل رفتند،و دیوار بسته شد.رفتند درب را باز کنند،باز هم نشد.تا ۴ روز اصلا خبری از حضرت فاطمه بنت اسد نبود.بعدا از ایشان سوال کردند که غذا و خوراکت چه بود،گفت از ناحیه خدای من.حضرت مریم را گفتند برو و درخت را تکان بده ولی برای ایشان آوردند غذا از بهشت.بعد از ۴ روز مجدد دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد بیرون آمد.همراه او قرص ماهی بود.حال اسم او را چه بگذاریم؟حضرت ابوطالب چهره به آسمان گفت:ای خدای سپیده دم و روز روشن و شب به ما بگو که اسم او را چه بگذاریم؟دیدند که لوح سبزی آمد از آسمان که روی آن نوشته شده بود:شما مخصوص شده ای به فرزند پاک و پاکیزه،اسمش را علی بگذارید.نه علی معمولی.اولین نام خداوند علی است،نام او را هم علی بگذارید.چرا که امیرالمومنین،ما فوق درک بشر است.امیر المومنین قابل شناخت کامل برای بشر نیست.
یک نفر آمد پیش امیرالمومنین و گفت چرا به شما میگویند مظهر العجائب؟حضرت فرمود  بیا برویم سوی بیابان.گفت من اینجا میمیرم،تو قبری برای من بکن،مرا دفن کن،لباس های مرا هم بردار و با خود به خانه ام ببر.این کارها را انجام داد،آمد که تسلیت به حضرت زهرا بگوید،دید امیر المومنین در خانه نشستند،گفت به این خاطر به من میگویند مظهر العجایب.در حد فهم او یک چشمه را به او نشان داد و اگرنه از حد تصور ما خارج است.