قبل از ورود در بحث معاد به عنوان مقدمه باید عرض کنم كه چه اسبابى انسان را در وادى غفلت قرار مى دهد كه اگر اين اسباب جلو بياید انسان غافل مى شود؟ انسان غافل در خواب است وقتى انسان به خواب برود راه را گم مى كند راه كه گم شد منحرف مى شود انحراف كه آمد جلو از بى راهه سردر مى آورد آنها كه از بى راهه سر درآوردند از وادى حق دور مى شوند آنها كه از وادى حق بدورند اهل عذاب اند.
اسباب غفلت در انسان
بايد ببينيم اسباب غفلت چيست؟ تا اسباب غفلت را جلو نياوريم؛ اگر اسباب جلو آمد درمان آن اسباب چيست؟ دنبال درمانش بگرديم.
تکاثر اموال و جلوه گری دنیا یکی از عوامل غفلت؛ تکاثراموال است. تكاثر اموال طبق روايات ما عاملى است كه در ديد انسان جلوه دنيا را زيبا مىكند. انسان باید خيلى قوى باشد تا در برابر جلوه گری دنيا گول نخورد. افراد عادى در برابر جلوه گری دنيا زمين مىخورند. مال كه زيبا شد جلوه دنيا جلو آمد اين جلوه دنيا جذبه ايجاد مى كند وقتى جذبه ايجاد كرد ما را جذب خودش مى كند کسی كه دنيا جذبش كرد با آخرت كارى ندارد ولذا در روايات ما مثال دنيا و آخرت را مثال مشرق و مغرب زدند کسی كه طرف مشرق مى رود از مغرب فاصله مى گيرد کسی كه طرف مغرب مى رود از مشرق فاصله مى گيرد کسی كه طرف دنيا رفت از آخرت فاصله مى گيرد وقتى فاصله گرفت نكبت های حُب الدنيا رأس كل خطيئه به سراغش مى آید.
زمانى كه دنيا براى انسان جلوه كرد بعدش جذبه می آید اگر انسان بخواهد اسير اين جذبه نشود و جذبه دنيا او را نگيرد بايستى يا بفهمد اگر اين جذبه او را گرفت چه نكبت ها براش مى آید به نكبت ها نگاه كند گول اين جذبه را نخورديا بايد ببينه اگر جذبه او را گرفت در يك وادى قرار مى گيرد که آخراین وادى؛ عقاب الهى است عقاب، تن او را بلرزاند تاجذبه دنیا اورا نگيرد يا اگر جذبه دنيا را ديد بايد يک جذبه عظيم تر جایی سراغ داشته باشد تا اين جذبه دنيا مقابل جذبه عظيم تر جلوهاى نداشته باشد اگر اين سه امر نشد يقين بدانيد در جذبه دنيا زمين مى خورد اما شق اول نكبت ها را بداند که اين؛ علم و آگاهى و معرفت مى طلبد اگر انسان آگاه نباشد در او معرفت نباشد بصیرت اگر نباشد نداند اين جذبه دنيا چه نكبت ها براش به دنبال می آورد معرفت كه رفت جذبه او را مى گيرد ولذا جاهل جذب اين جذبه مى شود آن جذبه كه عالم و عارف جذب آن نمى شود.
پس اگر اين مشکل در او وجود دارد ؛ به دنبال كسب معرفت؛ كسب علم؛ نور را قوى مى كند يا اينكه اگر جذبه او را گرفت نگاه به آخر خط بیندازد عقاب را ببيند خوف؛ او را بگيرد انسان بايد در اين وادى كار كند که عقاب الهى چيست؟ نكبت هاى عقاب چيه؟ آنها كه اهل عقاب شدند و از رحمت خدا بدورند در چه منگنه هاى بلا قرار مى گيرند دنيا چه به سرشان مى آورد بعد از مرگ چه به سرشان می آید بايد در اين وادى كار كنند اگر آن دو وادى نبود وادى سوم جذبه دنيا؛ جذبه عالم مُلك است جذبه عالم ملک براى اينكه جذبه عالم مُلك ما را نگيرد بايد يك اُنسى به ملكوت عالم پيدا كند چون مُلك در برابر ملكوت مثل ذره بى ارزشى است مقابل همه عالم.
اگر ملكوت عالم را ببيند كه عين اليقين است اگر به عين اليقين نرسيد حداَقَل به علم يقينش برسد كه ملكوت يک حال و هواى ديگری درآن است آنقدر آن عالم عظيمه اصلاً اين عالم به حساب نمى آید اگر اينطور شد آنجا كه جذبه ملكوت عالم آمد جذبه عالم مُلك اصلاً جذبه اى ندارد. فراموشی قبر و قیامت یکی دیگراز عوامل غفلت اين است كه: انسان عالم مرگ و بعد از مرگ را فراموش كند وقتى انسان مُرد تازه اول خط می رسد که دنيا مقدمه اى بيش نبود تازه اول راه است تمام دنيا مقدمه بود آخرت اول مقدمه است آنچه كه در دنيا انجام داد حالا بايد حساب پس بدهد.
به بركاتش در رحمت باز می شود و به نكبتش در عقاب باز بشود. پس مرگ و بعد از آن اگرچه آخر خط دنياست اما اول كار است. بعد از مرگ مقابل ما ميدانى است كه در آن حدى نيست جداً دنيا به شأن مقدمه بودن هم نمى ارزد ولذا غفلت از مرگ و بعد از مرگ براى انسان يك عامل عظيمى است كه او جذب دنيا بشود و نکبت های دنیا او را گرفتار کند.
تخصص
آثار نوشتاری