علل رشد اسلام گرایی در ترکیه
قسمت اول: عرصه های رشد اسلام گرایی و دیدگاه ها
موضوع پژوهش حاضر “بررسی علل رشد اسلام گرایی در ترکیه با تاکید بر دو دهه اخیر» می باشد . بنابراین هدف، ریشه یابی وپاسخ به این پرسش است که چه عللی باعث شده که به رغم گذشت نیم قرن از حاکمیت لائیسم، پدیده احیای مجدد اسلام درعرصه سیاست واجتماع ترکیه در دو دهه اخیر شتاب فزاینده ای بگیرد وتا حد یک جریان سیاسی اجتماعی قوی مبدل شود؟
با توجه به کلام قرآن مجید (1) وگفتار وکردار پیشوایان دین خصوصا پیامبر گرامی اسلام این واقعیت که دین اسلام علاوه بر آن که مجموعه ای از دستورات اخلاقی را در بردارد ودر تمام شؤون اجتماعی می تواند اصولی بنیادین باشد، نزد بیشتر مسلمانان به صورت اصلی مسلم پذیرفته شده است و از دیرباز مساله تاثیر نهادن بر کل زندگی اجتماعی مورد توجه پژوهشگران علوم انسانی وجامعه شناسان سیاسی بوده است . (2) البته دامنه این تاثیر در جوامع، متفاوت بوده است . (3)
بررسی این موضوع در جامعه ترکیه، ویژگی ها وپیچیدگی منحصر به فرد و خاصی را نشان می دهد؛ چرا که ترکیه در گذشته ای نه چندان دور قطب اصلی خلافت دینی واقتدار مسلمانان در جهان به شمار می رفت وبه تعبیر امام خمینی قدس سره “سیطره اش از شرق تا غرب را گرفته بود» . (4) اما دیری نپایید که به عنوان اولین کشور مسلمان، جدایی دین از سیاست را تجربه کرد ونوعی لائیسزم افراطی به عنوان ایدئولوژی نظام حاکم با نام کمالیسم در آن جامعه حکمفرما شد و مورد تقلید برخی حاکمان مستبد در کشورهای اسلامی نظیر رضاخان در ایران وامان الله خان در افغانستان قرار گرفت . اما همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران وفروپاشی تدریجی بنیادهای کمونیسم حرکت در جهت تجدید حیات اسلامی وزدودن چهره لائیسزم در ترکیه در کمتر از دو دهه شتاب فوق العاده ای به خود گرفت .
این مقاله با این فرضیه دنبال می شود که رشد اسلام گرایی در دو دهه اخیر به سه عامل عمده، ناکامی نسبی لائیسم در جامعه ترکیه، رشد تدریجی مردم سالاری در ساختار سیاسی این کشور وتحولات بین المللی نظیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران وفروپاشی شوروی بستگی دارد .
فصل اول: عرصه های رشد اسلام گرایی
رشد اسلام گرایی در ترکیه در دو دهه اخیر در عرصه های مختلفی صورت گرفته است . “صبری سیاری » ، پژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی راند آمریکا ومدیر مرکز مطالعات ترکیه در واشنگتن درخصوص حوزه های مختلف این تحولات که در دهه 1980م اوج گرفت متذکر دلبستگی مردم ترک به اسلام ومفاهیم اسلامی وافزایش نیروهای مسلمان در قالب احزاب اسلامی، جماعت ها وطریقت ها، تکیه ها، خانقاه ها، مؤسسات، مراکز انتشاراتی وعلاوه بر این ها پیدایش طبقه جدید روشنفکران شده است . (5)
1- در عرصه روشنفکری دینی
تا قبل از دهه 1970م جامعه ترکیه را افرادی با تفکرهای چپ و معتقد به سوسیالیسم اعم از نوع اروپایی و روسی آن تشکیل می دادند و دهه 1970م دورانی بود که روشنفکران مسلمان و سوسیالیست به یک اندازه دارای نفوذ بودند، اما از اوایل دهه 1980م عناصر اسلامی به طور جدی وارد عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی وفرهنگی کشور شده اند . به همین دلیل از اوایل این دهه به بعد عرصه روشنفکری ترکیه شاهد تفکرهای اسلامی نوگراست . (6)
“صبری سیاری » در این باره نوشته است: “در دهه 1980 م شمار روشنفکران اسلامی رو به افزایش گذاشت . . . امروز میان نسل جوان روشنفکرانی هستند که کنار مسایل دینی به موضوع های بین المللی و اندیشه های سیاسی اقتصادی غرب می پردازند . . . به همین شکل برخی از دانشگاهیان و روزنامه نگاران از چپ افراطی به راست اسلامی گرویده اند . (7) »
روشنفکران مسلمان از دهه 1980م به بعد در پی ترسیم جامعه اسلامی با ارزش های اصیل آن هستند . آنان معتقدند این جامعه نه تنها با علم و فن آوری امروزین تعارضی ندارد، بلکه در این جامعه، علم وفن آوری بالنده تر خواهند شد، و آن دو را فرع می دانند (8) و به مدرن شدن جامعه از پایین به بالا معتقد هستند که در این صورت، دین و هنجارهای ارزشی جامعه نیز به حاشیه رانده نمی شوند بلکه (همان طور که وبر معتقد است) در مدرن سازی، جامعه و ایجاد انگیزه نقش خواهند داشت . (9) بیشتر این روشنفکران ریشه در شهرهای دوردست ترکیه دارند که مهاجرت آن ها به شهرهای بزرگ یکی از ریشه های حرکت اسلامی موجود است که به نوعی به هویت یابی اسلامی منجر شده و طبعا حتی ناسیونالیست ها و سکولاریست ها را نیز به خود جلب کرده است (10) ؛ چرا که جامعه ترکیه، پس از طرد اسلام توسط لائیسم، با نوعی بحران هویت روبه رو شده بود .
در حال حاضر عمده ترین تفاوت روشنفکران مسلمان با لائیک ها در طرز نگرش آنان به اسلام است . لائیک ها مذهب را در حوزه فردی وعمدتا اخلاقی و خصوصی می دانند ولی روشنفکران مسلمان آن را عنصری اجتماعی و ملی می دانند . برخی مانند جمال الدین کاپلان (11) به حضور اجتماعی دین به معنی برپایی مجدد خلافت اسلامی معتقد بودند و برخی دیگر مانند علی بولاچ (12) به آشتی دادن مفاهیم رسمی در قالب نظام حاکم با گرایش اسلامی معتقدند . از سال های 1983م و با پیروزی حزب “مام وطن » به رهبری “تورگوت اوزال » (13) فضا برای روشنفکری اسلامی بازتر شد . فروپاشی شوروی و افول تفکرات مارکسیستی در اوایل دهه 1990م نیز موجب عقب نشینی تفکرات چپ وسوسیالیستی شد .
روشنفکران لائیک علی رغم این که خود را متصف به عنوان کمالیست یا آتاتور کیست می کنند ولی می کوشند به نحو عمل گرایانه به تفکرات غرب گرایانه بنیان گذار لائیسیزم جامه عمل بپوشانند . اما لائیک های ترکیه هیچ گاه به تعریف مشخص وملموسی از آن نرسیده اند و به همین دلیل یکدست و یکنواخت نیستند . یعنی عثمانلیجی ها “نوعثمانیان » و روشنفکران لیبرال معتقدند اسلام جزئی از هویت ترک هاست و رشد آن، رشد هویت ترکیه است . اما از دخالت اسلام در سیاست یا بالعکس ناراضی اند ومعتقدند تحولات اسلامی کنونی محصول وضعیت خاص تاریخی واجتماعی است و اسلام به امور دنیای چندان اشاره زیادی نکرده است . (14) در مقابل این گروه، روشنفکران لائیک و کمالیست افراطی هستند که دیدگاهی رادیکال دارند، آنان از هر گونه فعالیت مذهبی و دینی اسلامی بیزارند (15) و اسلام را میراثی شوم می دانند و از هر فعالیتی جهت محدود کردن آن دریغ نمی ورزند اما از فعالیت های مذهبی دیگر اقلیت ها ابراز نگرانی نمی کنند .
لائیک های لیبرال با کمالیست های رادیکال اختلاف نظرهای گسترده ای دارند . لائیک های لیبرال معتقدند مدرنیته و دینداری لزوما مخالف یکدیگر نیستند، اما کمالیست ها لائیک شدن جامعه را هدف خود تلقی می کنند و به همین دلیل به هر چیزی که با اسلام مخالفت داشته باشد وخشم اسلام گرایان را برانگیزد اقدام می نمایند . و حتی کمالیسم را به عنوان دین مردم القا می نمایند . مرکزیت سیاسی روشنفکری کمالیست در احزاب چپ نظیر حزب جمهوری خواه خلق و دمکرات چپ می باشد، در حالی که لیبرال ها در احزاب دست راستی نظیر مام میهن وراه راست متمرکزند .
2- در عرصه احیای شعارهای دینی در جامعه
گرایش به شعارهای دینی و واجبات اسلامی در اجتماع یکی از نشانه های اسلام گرایی در ترکیه به شمار می رود، چرا که عمل به واجبات اجتماعی دین اسلام همانند روزه ماه رمضان و حضور مردم در مسجدها هنگام نماز به خصوص نماز جمعه باعث شده است که سیاستمداران لائیک و ناظران غربی از آن به اسلامی شدن جامعه سیاسی ترکیه تعبیر کنند . (16) که تا حدی نیز این تعبیر به حقیقت نزدیک است .
یکی از عمده ترین شعرهای اسلامی که به جلوه ای عمده از اسلام گرایی در ترکیه تبدیل شده است پوشش اسلامی بانوان است که این موضوع در اسلام گرایی ترکیه نقش عمده ای را تا به حال ایفا کرده است .
تغییر خشونت بار نوع پوشش مردم از اولین اقدامات لائیک ها پس از به قدرت رسیدن آنان بود که بین مردم به شدت حساسیت کرد که به انجام عکس العمل هایی در مقابل آن وادار شدند و تا به امروز نیز رعایت حجاب اسلامی در ترکیه از سوی محافل لائیک نشانه گرایش به اسلام و ضدیت با نظام لائیک محسوب می شو . در مارس 1989م نمایندگان مسلمان مجلس قانونی را به تصویب رساندند که بر مبنای آن کسی حق جلوگیری از پوشش اسلامی دانشجویان را نداشت اما رئیس جمهور نظامی، کنعان اورن به اصرار لائیک ها و چپ گراها این قانون را وتو کرد و این امر موجب خشم و انزجار زنان مسلمان وتشکیل تظاهرات زیادی شد . (17) روزنامه های ترکیه نوشتند: زنان تظاهرکننده از سوی مردانی که با صدای بلند دعا می خواندند حمایت می شدند
. (18)
از آن زمان به بعد به سبب دیداری غیرعادی که بین کنعان اورن ورئیس ستاد مشترک ارتشبد تورمتای صورت گرفت فشار خشونت آمیز لائیک ها در منع حجاب دانشجویان گسترده تر شد و ده ها هزار دانشجوی دختر به جرم حفظ پوشش دلخواه خود از تحصیل منع شدند . البته در سال های بعد حرکت هایی به وجود آمد که توسط لائیک ها سرکوب شد .
اسلام گرایان ترکیه مبارزه با پوشش اسلامی را زورگویی و اقتدار یک گروه اقلیت می دانند که از روی کارآمدن بسیاری از روستاییان و اقشار مختلف مردم که با پوشش اسلامی بعد از فارغ التحصیل شدن در کادر اداری و کلیدی دولت در می آیند، نگران هستند . (19) موضوع حجاب وضعیتی سخت و چالشی دشوار را برای نظام لائیک ترکیه در دو دهه اخیر به وجود آورد . براساس گزارش گروه های حقوق بشر از سال 1997 تا 1999م حدود 25 هزار دانشجوی دختر برای رعایت حجاب اسلامی از ورود به دانشگاه ها منع شدند و گاه برخی به زندان افتادند . (20)
بحران منع حجاب وقتی اوج گرفت که یک
بانوی محجبه به نام “مروه قواقچی » در انتخابات پارلمانی ترکیه از حزب اسلام گرای فضیلت به پیروزی رسید و ورود شجاعانه و جسورانه وی با حجاب اسلامی به مجلس این کشور برای اولین بار از زمان تشکیل نظام لائیک موج تازه ای را در جامعه علیه نظام لائیک به وجود آورد . وی به هنگام آیین سوگند مجلس، با مخالفت احزاب لائیک به خصوص چپ گرایان روبه رو شد (21) وبه نشانه اعتراض صحن مجلس را ترک کرد . نظام لائیک وی را به بهانه داشتن تابعیت مضاعف آمریکا از تابعیت ترکیه خلع کرد و مانع ورود وی به مجلس شد و به علاوه دادستان کل “ورال ساواس » برای وی تقاضای اعدام کرد . (22)
به هر حال، مساله پوشش اسلامی در دو دهه 1980 و1990م . یکی از گسترده ترین صحنه های مبارزه اجتماعی بین لائیک های حاکم و اسلام گرایان بوده و هنوز نیز ادامه دارد . (23)
3- در عرصه فرهنگ وابزار فرهنگی
از اوایل دهه 1980م تقریبا همه احزاب و گروه ها و تشکل های اسلام گرا به فعالیت های فرهنگی خود اولویت بیشتری دادند که این روند در اواخر دهه 1980 و دهه 1990م با سرعت چشمگیری توسعه یافت به طوری که از آن به انفجار انتشاراتی وتبلیغی اسلامی تعبیر می شود . (24) در این جا نقش ثروتمندان مسلمان که با اشتیاق فراوان که از عرق مذهبی آنان ناشی می شد را نمی توان در تاثیر این روند نادیده گرفت . (25) تقریبا کلیه گروه ها و احزاب اسلام گرا در این دو دهه علاوه بر رسانه های سنتی روزنامه رسمی و مجله های مختلف، فعالیت های زیادی از طریق ایجاد شبکه های تلویزیونی و برنامه های ماهواره ای انجام دادند . با نگاهی به عالم فرهنگ و انتشارات و رسانه های اسلامی ترکیه (به خصوص در دو دهه اخیر) سه دسته فکری مهم را می توان مشاهده کرد:
الف: دسته ای که به ارتباط دین و سیاست اعتقاد دارند وعملا در تبلیغات و انتشارات خود به این مساله می پردازند، اما به سبب محدودیت های نظام لائیسم تفکرهای خود را کاملا غیرمستقیم ارائه می کنند .
ب: دسته ای که به فعالیت اسلامی غیرسیاسی معتقد هستند و معتقدند در شرایط فعلی، اسلام شانس وتوان موفقیت را ندارد و به علاوه باعث حساسیت لائیک ها و غرب گراها در جهت محدود کردن بیشتر اسلام می شود .
ج: دسته ای که به سنتز ترک - اسلام معتقد هستند و ضمن رعایت مبانی لائیسم اشاعه گر ملی گرایی به اضافه هویت مذهبی ترکان می باشند .
انفجار انتشاراتی و رسانه ای در عرصه اسلام گرایی تا حد زیادی باعث نگرانی نظامیان حاکم در ترکیه شده است .
مساله مهم دیگری که قابل بررسی و دقت است موج جدید احیای ادبیات مذهبی و دینی درخصوص انتشار کتاب های اسلامی است که این موج در دهه 1980م از برجستگی و فراوانی خاصی برخوردار می باشد . البته نزدیکی برخی گروه های سیاسی مذهبی به قدرت سیاسی نیز نقش ویژه ای در توسعه این روند داشته است . به طور مثال فرقه نقشبندیه که با حزب حاکم مام میهن در اواسط دهه 1980م روابط نزدیکی برقرار کرد و خواهان حکومت تمام عیار دینی بود (26) نمونه آشکار آن است .
نظرسنجی در دانشگاه های ترکیه در مورد تاثیر نویسندگان اسلام گرا بر افکار و عقاید جوانان مسلمان دانشگاهی چنین نتایجی را دربر داشت . (27)
1- علی بولاچ (روشنفکر ونویسنده مسلمان) 26%
2- عبدالرحمان ویلی پاک (روشنفکر ونویسنده مسلمان) 21%
3- فتح الله گولن (رهبر طریقت اسلامی نورجی ها) 9%
4- سید قطب (متفکر اسلامی از مصر) 9%
5- اسد جوشان (رهبر یکی از شاخه های طریقت نقشبندیه) 8%
6- دکتر علی شریعتی (متفکر وجامعه شناس مسلمان ایران) 4%
7- دیگر متفکران مسلمان 23%
می توان چنین نتیجه گرفت که اسلام گرایی با فعالیت های فرهنگی، رسانه ای و انتشاراتی اسلام گرایان توان موفقیت بیشتری از عرصه های دیگر داشته است .
4- در عرصه مدرسه ها ودانشگاه ها
یکی از برجسته ترین مواردی که بیشتر تحلیل گران درباره روند روبه رشد اسلام گرایی در ترکیه به آن استناد می جویند، مدرسه ها مذهبی “امام خطیب » است . (28) این مدرسه ها از سال 1949م بر اثر فشار افکار عمومی جامعه ترکیه که باعث شد نظام لائیک با هدف تربیت ائمه و خطبای دینی دولتی به تاسیس مدرسه ها امام - خطیب اقدام کند، فعالیت های خود را شروع کرد که در این مدرسه ها علاوه بر درس های رایج در دیگر مدرسه ها، مواد درسی عربی، قرآن، تفسیر، حدیث، تاریخ اسلام و . . . نیز تدریس می شد که با استقبال چشمگیری به خصوص از جانب فارغ التحصیلان دانشگاه ها روبه رو شد . (29)
برنامه ریزان فرهنگی و آموزشی لائیک در ترکیه بارها نسبت به رشد این مدرسه ها در دو دهه اخیر به دولت هشدار داده اند و تلاش در جهت هر چه بیشتر محدود کردن این مدرسه ها را جزء اولویت های برنامه های خود قرار داده اند . (30)
البته دلیل اسلام گرایی در ترکیه را نمی توان خاص این مدرسه ها دانست ولی به هر حال از نقش عمده آن ها در اسلام گرایی رو به رشد ترکیه نباید چشم پوش کرد . به طوری که روزنامه اشپیگل چاپ آلمان در یک گزارش مفصل نوشت:
“سال گذشته نزدیک به نیم میلیون نفر در این مدرسه ها تحصیل می کردند و نرخ افزایش آن ها 20 درصد است . به عقیده حزب رفاه این مدرسه ها اسلامی نردبان مطمئن به سوی اسلام است .» (31)
گرایش به اسلام گرایی در دانشگاه ها نیز در این دو دهه رشد قابل توجهی داشت . تا قبل از دهه 1980 م زمینه های کافی برای گرایش به دین و باورهای اسلامی وجود داشت . اما این زمینه ها به دلیل جو روشنفکری و اجتماعی موجود عمدتا مورد سوءاستفاده گروه های چپ گرا قرار می گرفت و اسلام گرایان نتوانسته بودند پایگاه ودامنه نفوذ خود را در مقابل رقیبان افزایش دهند . (32)
در ابتدای دهه 1980م بعد از کودتای نظامی نیروهای مسلمان در دانشگاه ها، آنان مورد کنترل و فشار شدیدی قرار گرفتند، اما با آغاز روند احیای دمکراسی و لغو ماده 163 قانون اساسی که اختلاط فعالیت های سیاسی و مذهبی را مورد مجازات قرار می داد، دوران جدیدی از بالندگی دینی در دانشگاه های ترکیه آغاز شد . (33)
در گزارش آمده است: دانشجویان در دهه 1980م جلسه ها و مباحثه ها و نمازهای جمعه و جماعت تشکیل دادند که با استقبال زیادی مواجه شد، در نمازهای جماعت جدا از کسانی که از قیافه مذهبی برخوردارند،
سانی دیده می شوند که تی شرت های آخرین مدل و شلوارهای لی پوشیده اند . (34) از دهه 1980م دانشجویان مسلمان شجاعت بیشتری یافتند و بسیاری از فعالیت های صنفی دانشجویان را به دست گرفتند و نسبت به لائیک ها از موفقیت بیشتری در درس و امور ورزشی نیز برخوردار بودند .
جالب آن که طبق تحقیقاتی که خانم دکتر نیلوفر نازلی دانشیار دانشکده روابط بین الملل دانشگاه مرمره ترکیه انجام داده ست بیشتر جوانان مسلمان در طول تحصیل در مرکزهای آموزشی بینش و تفکرهای اسلامی پیدا کرده اند و خانواده، نقش چندانی در این مورد نداشته است و 70 درصد این جوانان فارغ التحصیل مدرسه های دولتی لائیک بوده اند . (35) این جوانان بیشتر شهرستانی و عضو گروه ها وطریقت های مختلف اسلامی می باشند .
5- در عرصه حضور در اقتصاد ترکیه
به میدان آمدن حزب امام میهن در دهه 1980م به عنوان نیرومندترین حزب که موجب پیدایش بخش فعال و جدیدی در اقتصاد ترکیه شد - و سیاست باز اقتصادی تورگوت اوزال اجازه داد گروه های اسلامی به صورت شرکت های اقتصادی جدید وارد بازار شوند . عمل گرایان مسلمان و جوان ترکیه با سرمایه گذاری های مشترک وارد رقابت با غول های اقتصادی لائیک مانند “کوچ » و “سابانجی » شدند . علاوه بر آن، همکاری اقتصادی با مؤسسه های مالی وتجاری خاور میانه در دوران اوزال رشد بیشتری یافت و این فرصتی جدید برای اسلام گرایان به شمار می آمد .
یکی از پژوهشگران غربی درباره تحولات اقتصادی جدید و حضور اسلام گرایان در آن ها نوشته است “رشد اسلام گرایی بیش از آن که مربوط به رشد ناگهانی مذهب گرایی افراطی باشد نتیجه اختلاف عمیق اقتصادی بود که رعایای شبه جزیره آناتولی را از ترک های سفید استانبول جدا می ساخت . تجار آناتولی در انجمن خاص خود “موسیاد» مشروبات الکلی نمی نوشند و تعطیلات اسلامی را جشن می گیرند و به گفته طاها آقیول در انتظار لحظه ای برای گرفتن جای رقیب خود و قبضه کردن اقتصاد کشوراند . » (36)
می توان نتیجه گرفت که اسلام گرایی در ترکیه از دهه 80 به بعد به اشکال مختلف در حال رشد بوده وطبیعتا بخش اقتصادی نقش مهمی را در این مسیر ایفا می کند .
6- در عرصه تلفیق آموزش وتجارت
فتح الله گولن و جماعت وی پدیده ای هستند که در دو دهه اخیر به خصوص دهه 1990م علاوه بر آموزش وتجارت در صحنه سیاست ترکیه نیز نقش مهمی را بر عهده گرفتند . طریقت نورجیه که به بدیع الزمان سعید نورسی منسوب است اعتقاد عمیقی به فعالیت های آموزشی و علمی برای تحول جامعه دارد . به طوری که بدیع الزمان فعالیت خود را با برنامه ریزی در جهت ایجاد دانشگاهی شبیه الازهر در شهروان ترکیه آغاز کرد - بعد از مرگ وی پیروان وی در همان مسیری که او پا گذاشته بود قدم نهادند که موفق ترین آن ها فتح الله گولن بود که به عقیده وی در سطح جهان باید نسل طلایی آفریده شود . نسلی که به اوصاف پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم متصف است و برای تحقق این پروژه در سطح جهان تعداد 182 مدرسه، 300 آموزشگاه و240 خوابگاه های دانشجویی تاسیس کردند . (37) دومین مرحله پروژه انتقال خدمات آموزشی و تبلیغی به خارج از ترکیه بود که در 52 کشور جهان به افتتاح مؤسسات آموزشی موفق شدند .
فتح الله گولن درباره تامین بودجه این مدارس می گوید:
“تشویق های من از منبرهای مسجدها پا فراتر نگذاشت . البته تا جایی هم که رسیده باید از ملت سپاس گزاری کرد .»
فتح الله گولن در سخنرانی خود در نیویورک گفته بود: “در دنیا دو دینامیک وجود دارد که بر دنیای قرن بیست ویکم مسلط خواهد شد و انسان جدید را تربیت خواهد کرد: آموزش وتجارت .»
به هر تقدیر فعالیت های زیاد آنان باعث شد که لائیک های افراطی فتح الله گولن وطرفدارانش را در رشد اسلام گرایی خطرناک تر از حزب رفاه ارزیابی کنند .
7- در عرصه گروه ها وجمعیت های اسلامی
اصولا گروه گرایی و جماعت گرایی دینی یکی از خصوصیات جامعه ترکیه به شمار می رود . علاوه بر این، نظام لائیک ترکیه به دلیل تمامیت خواهی سیاسی و عدم فرصت به اسلام گرایان همواره مستعد ایجاد گروه های مخالف سیاست های رژیم در داخل و خارج بوده است . (38)
یکی از موفقیت های بزرگ اسلام گرایان لغو ماده 163 قانون جزایی این کشور در اواسط دهه 1990م بوده این ماده که در زمان حزب آتاتورک برای مبارزه با اسلام گرایی تصویب شد عضویت در طریقت ها و جماعت های اسلامی را جرم محسوب کرده و عملا به دستاویزی برای سرکوبی اسلام گرایان تبدیل شده بود .
فاروق کوسه نویسنده مسلمان ترکیه نوشته است: “لغو این قانون مکانیسم ظلم وستم را بر اثر برملا شدن چهره ننگین وحشت لائیسم پریشان ساخت .» (39)
لغو این قانون باعث دوباره به صحنه آمدن گروه ها و احزاب و فعالیت های اسلام گرایان گردید که در دو دهه اخیر مجموع بین 40 تا 50 جماعت، گروه و تشکل اسلامی به وجود آمدند که هر کدام خط مشی و شیوه فعالیت خاص خود را داشتند . جماعت هایی نظیر “مظهر جیلار» ، “یازی جیلار» ، “منزل جیلار» ، “علم جیلار» ، “مدزهرا جیلار» و گروه های مسلح اسلام گرا نظیر “حزب اسلامی کردستان » (40) و “حزب الله ترکیه » از این جمله می باشد .
8- در عرصه احزاب سیاسی اسلامی
مهم ترین نقش در اسلام گرایی نوین ترکیه بر عهده احزاب دینی و اسلامی بوده است . (41) اسلام گرایان در اوایل تشکیل جمهوری لائیک به لحاظ استبدد تک حزبی حاکم هرگز فرصت تشکیل احزاب سیاسی قانونی با گرایش اسلامی را نیافتند (42) ولی با مرگ آتاتورک درسال 1938م جانشین وی عصمت اینونو (43) در مقابل فشار داخلی و خارجی بعد از جنگ جهانی دوم ناچار به گذار از استبداد تک حزبی به دموکراسی چند حزبی شد .
در دهه 1950 م . حزب دموکرات به عنوان حزب سیاسی مخالف دولت خواستار آزادی دین وبازگشت آموزش های دینی وتدریس آن در مدرسه ها وشناسایی دین به عنوان عامل اجتماعی ضروری برای همبستگی اجتماعی شد (44) وبرای اولین بار در تاریخ جمهوری ترکیه یک حزب شعار خود را آزادی دینی مردم اعلام کرد وطبعا با آرا قاطع مردم مواجه شد وقدرت را به دست گرفت .
در این راستا بود که مدرسه ها امام خطیب در سال 1951 گشایش یافت . (45) اما این روند که مورد خشم کمالیست ها ونظامیان آتاتورکیت قرار گرفت با کودتای خونین 1960 م . پایان پذیرفت .
سیاست های افراطی حزب جمهوری خواه خلق (حزب آتاتورک) گرچه با روی کار آمدن احزابی همچون “دموکرات » در دهه 1950م و “عدالت » در دهه 1960م تعدیل شد ولی حزبی با گرایش قوی اسلامی به صحنه نیامده بود . به همین دلیل حزب سیاسی اسلام گرا در ترکیه در سال 1970م “حزب نظام ملی » را تاسیس کرد . برخی معتقدند تاسیس “حزب اتحاد» توسط گروهی از سیاست مداران علوی بر تصمیم اربکان برای تاسیس یک حزب سیاسی سنی تاثیر داشت . (46) حزب نظام ملی بعد از یک سال با کودتای 1971م تعطیل شد، اما بعد از کودتا و باز شدن فضای سیاسی، اربکان “حزب سلامت ملی » (47) را که در حقیقت ادامه “حزب نظام ملی بود»
تاسیس کرد و هدف اصلی این حزب در این نکته نمود می یافت که “کلید سعادت وپیشرفت ملی در بازگشت به ارزش های سنتی اسلام است » . (48) این حزب علی رغم ممنوعیت ها و محدودیت های شدید از جانب نظام لائیک، توانست نقش کلیدی را در دولت های ائتلافی دهه 1970م ایفا کند و در انتخابات سال 1973 م، 9/11 درصد آرا و در سال 1977م 1/8 درصد آرا را به خود اختصاص دهد . اگرچه آرا این حزب کم بود، به دلیل این که دیگر احزاب هم آرا لازم را برای تشکیل دولت نیاوردند عملا مجبور به ائتلاف با حزب سلامت ملی شدند که در سال 1974م این حزب با حزب چپ گرای جمهوری خلق (49) و در سال 1978م با حزب راست گرای عدالت ائتلاف کرد و باعث ورود برخی نخبگان این حزب به وزارت خانه ها و دستگاه های دولتی شد .
این حزب همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی راهپیمایی های خیابانی را در پیش گرفت که پس از یک کودتا “حزب نظام ملی » نیز مانند سایر احزاب ترکیه منحل شد و رهبران آن به زندان افتادند .
9- اسلام گرایان در عرصه به دست گرفتن قدرت سیاسی
از دهه 1980م به بعد همراه با دیگر عرصه های اجتماعی تحولات احزاب اسلام گرا شتاب بیشتری به خود گرفت و تلاش آنان برای به دست گرفتن قدرت سیاسی شکل آشکارتری به خود گرفت و با اعتماد به نفس بیشتری دنبال شد .
حزب رفاه که در سال 1983م با هدایت اربکان تشکیل شد در سال های بعد به سرعت رشد کرد و به صورت نیروی سیاسی توجه همگان را به خود جلب کرد و در سال 1991م موفق شد با کسب 17% آرا وارد مجلس شود . (50) نتیجه این انتخابات که تقریبا غیرمنتظره بود نشان داد که احزاب مذهبی هنوز نیروهای زیادی برای رشد وگسترش دارند . (51) انتخابات بعدی در سال 1996م نقطه عطفی در تاریخ احزاب اسلام گرای ترکیه بود که حزب اسلام گرای رفاه با 158 کرسی مجلس به عنوان بزرگ ترین حزب در نظام سیاسی ترکیه به پیروزی رسید وبنا بر سنت دیرینه مجلس ترکیه حق تشکیل حکومت باید به رهبر این حزب واگذار می شد ولی ابتدا این حق به اربکان داده نشد . 9 ماه بعد به دلیل اختلافات عمیق دو حزب “راه راست » و “مام میهن » و شکست دولت ایلماز راه برای به قدرت رسیدن حزب رفاه هموار شد و علی رغم میل باطنی “دمیرل » و بعد از رایزنی های بسیار وی با “تانسو چیللر» (52) رهبر حزب راه راست و متقاعد ساختن او، اربکان نخست وزیر شد که این جریان تحول زیادی را در اسلام گرایی مردم ترکیه داشت .
10- اسلام گرایان ترکیه در عرصه نظام بین الملل
به لحاظ این که طی قرون متمادی ترکیه به عنوان مرکز اقتدار مسلمانان و داعیه دار خلافت اسلامی مطرح بوده اسلام گرایان این کشور همواره در عرصه های بین المللی به نوعی نقش محور و رهبری را برای خود قایل بوده اند . حزب رفاه در برنامه های خود تشکیل بازار مشترک اسلامی، اتحادیه نظامی کشورهای اسلامی (ناتوی اسلامی)، پول واحد اسلامی و . . . را اعلام کرده و وحدت اسلامی را یکی از محورهای فعالیت خود قرار داده بود . اربکان به کشورهای اسلامی نظیر ایران، پاکستان، اندونزی، مصر و مالزی سفر کرد و با تلاش های وی گروه دی - هشت موسوم به گروه هشت کشور بزرگ اسلامی شکل گرفت که متشکل از کشورهای اندونزی، مالزی، پاکستان، بنگلادش، مصر، ایران، نیجریه وترکیه بود . سران این کشورها در ترکیه گرد هم آمدند وتشکیل گروه هشت نیمه صنعتی اسلامی را اعلام کردند و از تشکیل بازار مشترک اسلامی حمایت می کردند . (53) به هر حال، اسلام گرایان ترکیه در مسایل بین المللی از منافع مسلمانان حمایت می کنند و اربکان بارها خواستار خروج رژیم صهیونیستی از زمین های اشغالی و آزادی سرزمین های مسلمانان از اشغال بیگانگان شده است . این در حالی است که قبل از دهه 1980م اسلام گرایان فعالیت های بسیار محدودی آن هم در حد حمایت از مسلمانان ترک قبرس در مقابل یونانی تبارها داشته اند - ولی در دهه 80 و به خصوص 90 اسلام گرایان ترکیه حرف های زیادی برای گفتن دارند و علاوه بر بعد دولتی که در دوران قدرت حزب رفاه در عرصه بین المللی اعمال می شد سازمان های اسلامی وابسته به اسلام گرایان ترکیه در سراسر به جهان خصوص در آسیای میانه و قفقاز و بالکان از اوایل دهه 1990م فعالیت گسترده ای را آغاز کردند و اسلام گرایی محدود به مرزهای ترکیه نشد که تجربه فعالیت های حزب اسلامی رفاه در این باره مؤید این مساله است .
فصل دوم: نظریه ها ودیدگاه ها
یکی از تحولات عمده سیاسی، اجتماعی قرن بیستم به خصوص دهه های آخر این قرن پدیده اسلام گرایی نوین ویا تجدید حیات و ظهور ایده سیاسی مبتنی بر اسلام بوده است که در محافل علمی و ژورنالیستی مغرب زمین به عنوان بنیادگرایی اسلامی یا اصول گرایی اسلام یاد می شود و سعی شده است بحث های نظری آن در چارچوب مباحث نوگرایی (مدرنیزاسیون) جهان سوم گنجانده شود که عمدتا این مباحث به بررسی اسلام گرایی در منطقه خاورمیانه متمرکز شده است . (54)
مباحث مربوط به احزاب اسلام گرا به خصوص حزب رفاه، بسیاری را در نام نهادن این احزاب به جنبش های اسلام گرایی مردد کرده است ولی دیدگاه مسلط بر آن است که این گونه احزاب نهضت اسلامی مردمی هستند که به شیوه سیاسی عمل می کنند و سازماندهی آن ها متکی به پیروانی است که به نوعی بینش وخودآگاهی سیاسی دست یافته اند . (55)
الف: نظریه ها ودیدگاه های اسلام گرایی
1- اولین دیدگاه ها
آرنولد توین بی: (56) وی قدیمی ترین نظریه پرداز است که در میانه قرن بیستم به تبیین مجدد اسلام در دهه های آینده و حتی پیش بینی شکست پروژه دین زدایی در کشورهایی نظیر ترکیه پرداخت . روش او روش “کلان نگری تاریخی » است . وی پس از بررسی سیر تمدنی غرب و اسلام به وضعیت این دو پس از جنگ جهانی دوم اشاره می کند که تمدن غرب از هر لحاظ برتری یافته و مسلمانان روحیه بالای تمدن سازی وحتی “هویت تمدن » خود را از دست داده اند . (57) سپس توضیح می دهد هرگاه تمدنی در چنین محذوری واقع شود، یکی از دو عکس العمل زیر را نشان خواهد داد . اول “عکس العمل متعصبانه » (58) نظیر سنوسی های لیبی و وهابی های اولیه عربستان که بدون توجه به قدرت و ابزار تهاجم طرف مقابل به سوی ابزار و اعتقادات سنتی خود می روند و در نهایت محافظه کاری انجام می دهند . دیگری “عکس العمل سازش کارانه » (59) است که قصد دارد سوار موج غربی شدن شود و با گذشته خود کاملا قطع ارتباط کند و به شکل تمدن غالب امروزی درآید . توین بی، آنچه را که در ترکیه در زمان آتاتورک انجام گرفت، “انقلاب سازش کاری » می نامید که رهبران سیاسی ترکیه با تمام امکانات کلیه مظاهر غربی را تقلید می کردند و امیدوار بودند با این موج غرب گرایی به زودی به قافله تمدن صنعتی برسند ولی این کار به دو دلیل محکوم به شکست است:
اول این که برنامه سازش کاری که عملا نسخه غربی است کار آسانی نیست و می تواند با عکس العمل مردم مواجه شود .
دوم این که غربی ها نیز به ملتی که از ریشه خود بریده شده وتلاش در تقلید همه جانبه دارد به دیده احترام نمی نگرند .
وی در نهایت با تردید در دو راه سازش کارانه و متعصبانه که باعث شکاف عمیق بین حکمرانان و توده مردم می شود به راه حل سوم که طبعا بر هویت و پایه های اساسی کشورهای اسلامی بنا می شود، می رسد و معتقد است مسلمانان با توجه به ریشه هایی که دارند باعث بروز خلاقیت های بی نظیری در تمدن بشر می شوند . (60)
نظرات توین بی، در واقع توصیف عکس العمل های چندگانه مسلمانان در برابر برتری غرب است ولی نظریه پردازی جدی در زمینه اسلام گرای نوین با اوج گیری حرکت های اسلامی به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در دهه های آخر قرن بیستم شروع شد و متفکران زیادی هر کدام از دیدگاه خاص خود به بررسی موضوع پرداختند .
مرتضی مطهری: وی شرایط به وجود آمده در کشورهای اسلامی را نهضت اصلاحی مردمی می داند و پس از اشاره به آیات و روایاتی از معصومان - علیهم السلام - از اصلاح طلبی دینی به عنوان روحیه اسلامی یاد می کند؛ چرا که اصلاح گری به عنوان شان پیامبری در قرآن مجید مطرح است و مصداق امر به معروف و نهی از منکر است که از ارکان تعلیمات اجتماعی اسلام است . (61) وی پس از بررسی برخی نهضت های صد ساله اخیر خطر عمده جنبش های اصلاحی اسلامی را کشیده شدن به تفکرات وهابی گری و سلفی گری می داند و علاوه بر آن تفکرات افرادی نظیر “ضیاء» (62) در ترکیه را غیرقابل توجیه و افراطی می داند .
2- نظریه احیا ودیدگاه های متفاوت (63)
“خورشید احمد» در نظریه اش با نام “تجدید حیات اسلامی » (64) معتقد است سیاست استعماری اثرات مخربی را بر جوامع اسلامی گذاشته است . وی معتقد است دو نوع راهبرد در جامعه های اسلامی وجود داشته است: یکی “راهبرد نوگرایی » که نخبگان به دنبال تقلید کامل از غرب بودند و دیگری “راهبرد مقاومت حفاظتی » که هرگونه مظاهر پیشرفت غربی نفی می شد . اما معتقد است گروهی درباره غرب و دستاوردهای آن رهیافتی گزینشی دارند و خواستار ظهور اسلام به عنوان جنبش اجتماعی سیاسی و بازگشت به پیام اولیه اسلام هستند و این همان راهبرد تجدید حیات اسلامی است .
“فرهنگ رجایی » معتقد است هجوم مدرنیته غرب عملا سه طرز تفکر را در جامعه های اسلامی ایجاد کرد، یکی معتقد به تقلید کامل از غرب بود، دیگری معتقد بود با قدرت گرایی می توان مشکل را حل کرد که نمونه آن رضاخان در ایران، آتاتورک در ترکیه و امان الله خان در افغانستان بودند و شعاع سوم راهکارها و شیوه ای بین این دو طرز تفکر بود که بر گرفتن نکته های مثبت غرب و رد نکته های منفی اش تاکید داشت . (65)
دکتر رجایی معتقد است سرگذشت جنبش های اسلامی را می توان در چهار دوره دنبال کرد که حاصل چهار نسل جنبش های اسلامی هستند . نسل اول اعتماد به نفس زیادی ندارند و بر این اصرار دارند که غربی شدن با اسلام منافاتی ندارد که سید جمال الدین اسدآبادی از بنیان گذاران این گونه جنبش ها بود . نسل دوم ضمن تاکید بر میراث سنتی خود به ردیه نویسی علیه تمدن غرب پرداخت، اما خود طرح جامعی نداشت . نسل سوم جنبش های اسلامی که بعد از جنگ جهانی دوم پا به عرصه گذاشت جرات این را داشت که برنامه و نظریه های کلان ارائه کند “مثل حکومت اسلامی » ویا فلسفه اسلامی . نسل چهارم پیچیده تر از دیگران فکر می کند وتنها به فکر حکومت داری نیست بلکه به فکر تمدن سازی هم هست که اکنون در حال شکوفا شدن می باشد وسیر تکاملی خود را دارند . (66)
ساموئل هانیتنگتون، مورخ مشهور آمریکایی نیز علل احیای دوباره اسلام را در فرایند مدرنیسم و واکنش مسلمانان در برابر غرب جست وجو می کند . وی توجه خاص به فرایند مدرنیسم و واکنش مسلمانان در برابر آن را عامل اصلی اسلام گرایی می داند . به عبارت دیگر، مهم ترین عوامل رشد اسلام گرایی در کشورهایی نظیر ترکیه را در ناکامی پروژه همگانی کردن فرهنگ و معیارهای غربی جست وجو می کند . (67)
3- نظریه ها ودیدگاه های کلان نگر تاریخی
«هرایرد کمجیان » (68) در نظریه اش که به نظریه ادواری مشهور است می کوشد چارچوب جامع درباره عوامل جنبش های اسلامی ارائه دهد . او اسلام گرایی جدید در کشورهای اسلامی را پدیده نوینی نمی داند بلکه آن را جلوه معاصر جریانی تاریخی می داند که در دوران های خاصی ظهور کرده و تحول یافته است . وی معتقد است در طول تاریخ جوامع مسلمان در برابر هر سقوط و انحطاط یک جنبش فکری، سیاسی رستاخیزی به وقوع پیوسته است و این جنبش ها در شرایطی ظهور می کند که جامعه اسلامی در یک محیط بحرانی گسترده گرفتار می آید . به علاوه که نقش بی نظیر رهبران فرهمند فکری و سیاسی در شکل گیری وتداوم حرکت های اسلامی را نمی توان نادیده گرفت . نظریه وی ابعاد داخلی گرایش های اسلامی را به خوبی تبیین می نماید و برای موضوع پژوهش یعنی اسلام گرایی در ترکیه برای تبیین ابعاد درونی آن مناسب به نظر می رسد ولی ابعاد بیرونی این پدیده را کمتر مورد توجه قرار می دهد .
“سید احمد موثقی » نیز به جنبش احیای اسلام در قرون اخیر جریان اصلاح طلبی دینی اطلاق می نماید و این مساله را در برخورد با دو مساله محوری انحطاطی داخلی و هجوم غرب می داند . وی واژه اصلاح در فرهنگ اسلامی و متون قرآنی را به معنی دگرگونی نظام اجتماعی و سیاسی موجود و ایجاد و استقرار نظم اجتماعی جدیدی می داند که معمولا مترادف با انقلاب است . وی اصلاح طلبی دینی را در دو طیف فکری بنیادگرایی (69) اسلامی که نوعی گرایش ارتجاعانه دارند و رادیکالیسم دینی مورد بررسی قرار می دهد . موثقی معتقد است مصلحان ومتفکرانی همچون سیدجمال، عبده، کواکبی، نایینی، مدرس، شریعتی، مطهری و سرآمد آن ها امام خمین - قدس سره - ضمن این که در شعارها و اهداف کلی بازگشت به اسلام اصیل و ناب و نیز وحدت مسلمانان با بنیادگرایان اشتراک دارند ولی به واسطه عنایت جدی به عقل، فلسفه، علم و علوم جدید و اجتهاد و نوآوری درون مایه های بسیار متفاوتی با بنیادگرایان دارند .
وی درباره شکست روند غرب گرایی در ترکیه که در نهایت به رشد مجدد اسلام گرایی در این کشور انجامید، بر این باور است که در دهه های 1920 تا 1940م روند غرب گرایی به شدت گسترش یافت ومنجر به بروز بحران های عمده در پایان این دوره شد و دوباره مذهب به عنوان نیروی اجتماعی و سیاسی مهم بروز کرد و از آن جا که شکاف میان غنی و فقیر و مناطق شهری و روستایی عمیق شده بود، در نتیجه پس از 1950م میراث کمالیسم به طور فزاینده ای زیر سؤال رفت و بحران های هویت توزیع و مشروعیت در ابعاد مختلف رخ نمود (70) که در نهایت به جنبش های سنت گرا، بنیادگرا و حتی نوگرا شد .
ژیل کیپل، محقق مشهور فرانسوی از زاویه جامعه شناختی به تحلیل اسلام گرایی پرداخته و معتقد است اسلام گرایی پدیده ای تاریخی است که در 30 سال اخیر مطرح شده وتوسعه یافته است . در این دوره شاهد رسیدن نسلی به سن بزرگ سالی بودیم که ارجاع به اسلام گرایی برایش به عنوان اتوپیا و ایده آل سیاسی مطرح بود . ایده آلی که جایگزین ملی گرایی قبل از دوران استقلال شد واین گفتمان ریشه در جنبش های قبلی دارد . وی می کوشد اسلام گرایی در سال های اخیر را محصول بسیج همزمان گروه های اجتماعی مختلف معرفی کند و دانشمندان و روشنفکران مسلمان، طبقات متوسط مؤمن و جوانان فقیر شهرنشین را مثلث اجزای جنبش اسلام گرا می داند . (71) وی در مورد رهبران اسلام می گوید: اسلام گرایی معاصر دو قهرمان برتر دارد . سیدقطب مصری وامام خمینی در ایران . وی امام خمینی را تنها رهبر اسلام گرایی می داند که موفق شد انقلاب قرآنی و اسلامی اش را در دست گرفته و به سوی قدرت حاکمه رهنمون شود و با جذب حمایت مردم به اسلام گرایی هیاتی عینی و ملموس بخشد .
وی می گوید: آمریکایی ها وقتی اسلام گرایی را امپراتوری پلیدی نامیدند که کنترل آن از دستشان خارج شد و برخی از اعضای حاکمیت در آمریکا بدین نتیجه رسیدند که قدرت گرفتن اسلام گرایان اجتناب ناپذیر است . (72)
وی با اعتقاد به افول اسلام گرایی (در سال های اخیر) رادیکالیزه شدن را یکی از دلایل عمده شکست اسلام گرایی می داند و ظهور گروه های اسلام گرای معتدل که در پی اتحاد با گروه های لائیک هستند و به سوی آرمان هایی همچون دموکراسی و حقوق بشر و . . . قدم برمی دارند را شاهد بر این مدعا می داند . متاسفانه وی در مورد اسلام گرایی ترکیه به طور سؤال برانگیزی حرفی به میان نمی آورد؛ چرا که به رغم ادعای وی در مورد خشونت اسلام گرایان، اسلام گرایی در ترکیه از مسالمت آمیزترین راه یعنی رای های مردم به فعالیت پرداخت و در همین راه به پیروزی رسید .
در تایید دیدگاه کیپل مبنی بر افول اسلام گرایی موج تازه ای در بین نویسندگان غربی به راه افتاد . به عنوان نمونه “میشل لودرز» در مقاله وداع با اسلام گرایی بر این باور است که روی آوردن به خشونت، رکود و ایستایی سیاسی و پیامدهای ناشی از جنگ قدرت داخلی در میان اسلام گرایان از جمله دلایل رکود اسلام گرایی در کشورهایی مثل ایران است . (73) اولیویه روا (74) نیز اسلام گرایی را با کمونیزم مقایسه و محکوم به شکست می داند .
4- نقد دیدگاه ها وبرخی دیدگاه های جدید
فهمی هویدی نویسنده وپژوهشگر معروف مصری معتقد است: اصولا تقسیم اسلام به سیاسی وغیرسیاسی مطلقا اشتباهی است که نیروی تبلیغات توانسته است آن را وارد زبان ما کند تا جایی که به یک خطای مصطلح تبدیل شد (75) ؛ چرا که اسلام به جهت دارا بودن مجموعه ای از قوانین و ارزش های حاکم، در ابعاد مختلف برای زندگی بشر تعالیم روشنی دارد و اشتباه دیگر این است که “فعالیت سیاسی » محدود به دستیابی به قدرت و تشکیل حکومت شده است که نوعی شتابزدگی است و از ارزش “اسلام گرایی » می کاهد؛ چرا که اسلام دامنه ای بس وسیع تر دارد و این گونه برداشت ها، انگیزه های مشکوکی را در پشت ماجرا دارد، علاوه بر این که تجربه ها در کشورهای متعدد، مختلف و متفاوت است . وی پس از برشمردن موارد زیادی از این گونه اشتباهات و پاسخ به شبهه هایی که مطرح شده است، در مورد صحنه سیاسی ترکیه معتقد است هرگز نمی توان درگیری و اختلاف مستمر نیروهای سیاسی ودر پیشاپیش آن ها نیروی اسلام گرا و لائیک منحصرا در جهت ریشه کن کردن اصل اسلام در ترکیه است، مساله ای که عکس العمل شدید مردم و در نتیجه روی آوردن بیشتر آنان به اسلام را موجب خواهد شد . (76)
دکتر حمید احمدی (77) در نظریه ای که در باره شکل گیری جنبش های اسلام گرایی دارد، معتقد است نظام عقیدتی اسلامی علت عمده شکل گیری این جنبش هاست و نوشته است:
“در ذات این نظام عقیدتی نوعی تعهدات ایدئولوژیک نهفته است که اسلام گرایان خود را به پای بندی به آن وتلاش در راه پیاده کردن آن موظف می دانند . از نظر اسلام گرایان، ضرورت وجود نظام حکومتی اسلامی وتداوم آن مهم ترین اصل محوری در نظام عقیدتی اسلامی بوده است و مبنای اساسی این اصل، اعتقاد به جدایی ناپذیری دین و دولت یا دیانت و سیاست در میان مسلمانان متعهد به تحقق جامعه اسلامی است .» (78)
وی یکی از علل مهم ظهور جنبش های سازمان یافته در قرن بیستم را انحلال نظام خلافت توسط لائیک های ترکیه می داند و معتقد است بحران خلافت بیشترین تاثیر را بر ظهور و رشد جنبش های اسلامی گذاشت؛ زیرا تا آن زمان به دلیل وجود خلافت عثمانی مسلمانان سنی چندان نیازی به تشکیل گروه های سیاسی طرفدار استقرار حکومت اسلامی احساس نمی کردند . (79) وی معتقد است فرایند سیاسی فعلی خاور میانه در اثر ایجاد ممانعت بر سر راه اسلام گرایان معتدل طرفدار اقدام جمعی در کشورهایی نظیر الجزایر، تونس، مصر از سال 1993م به بعد، اردن از 1997م وترکیه از 1997م به بن بست رسیده است و احتمال تشدید اقدامات جمعی خشونت گرایانه چندان غیرممکن نمی باشد و اقدام جمعی مسالمت آمیز اسلام گرایانه را در آینده اجازه مشارکت سیاسی به اسلام گرایان و بهبود اوضاع اقتصادی ویافتن راه حل عادلانه برای مساله فلسطین تعیین می کند .
ب: عوامل رشد اسلام گرایی ترکیه از دیدگاه های مختلف
درباره رشد اسلام گرایی در ترکیه و علل آن مباحث عمده ای مطرح شده است که ما به صورت فهرست وار علل رشد را از دیدگاهای مختلف مطرح می کنیم .
«علی بولاچ » معتقد است اسلام گرایی روشی از مدرنیزه سازی جامعه است و معتقد است در عصر جهانی سازی که دولت ملی بر اثر فشارهای خارجی تضعیف می شود تحولات اجتماعی ترکیه نسلی را به وجود آورده که تکثرگرا و طرف دار حقوق شهروندان است که از حقوق اساسی و حقوق بشر دفاع می کند و هدف آن ها نه به دست گرفتن دولت بلکه به دنبال نشان دادن خود به عنوان نیرویی در راستای مدنیزاسیون است .
“نیلوفر گوله » اسلام سیاسی را با جنبش فمینیسم مشابه می داند و در بیان دلایل خود می گوید: فمنیسیم و اسلام سیاسی به موضوعاتی می پردازد که صرفا سیاسی نیستند . وی اسلام سیاسی را موج دوم مدرنیزاسیون می داند که موج اول آن براساس الگوی آتاتورک قرار گرفت که تاثیرش به شهرها محدود شده بود (80) .
“وندی لویت » (81) نیز در بررسی علل رشد اسلام گرایی در ترکیه در دو دهه اخیر، عامل اقتصادی را مهم می داند و معتقد است این رشد نتیجه اختلاف عمیق اقتصادی بود که رعایای شبه جزیره آناتولی (82) را از ترک های سفید استانبول جدا می ساخت . به عنوان مؤید این دیدگاه می توان به اهداف توسعه طلبانه ترکیه در ملت های آسیای میانه و قفقاز پس از فروپاشی شوروی اشاره کرد؛ چرا که لائیک های ترکیه برای نزدیک تر شدن به ملت های آسیای میانه و قفقاز اقدام به استفاده از تمام ابزارهای زبانی، نژادی و مذهبی کردند . “صبری سیاری » نیز در نظریه خود اگرچه عامل اقتصادی را علت اصلی نمی داند ولی معتقد است آینده نیروهای اسلامی توسط جریانات اقتصادی رقم زده خواهد شد . وی لیبراله شدن اقتصاد در دهه 1980م را عامل تقویت حرکت اسلامی می داند .
دیدگاه دیگری در باره علل رشد اسلام گرایی در ترکیه مطرح شده است وآن تلفیق عوامل اقتصادی و سیاسی است و تقریبا این نظر بیشتر کسانی است که درباره علل رشد اسلام گرایی در ترکیه بحث کرده اند . البته میزان اهمیت هر یک در دیدگاه های گوناگون مختلف است . صبری سیاری علت اصلی رشد اسلام گرایی را افزایش دموکراسی در جامعه می داند و در بررسی علل دیگر، عوامل اقتصادی و تاثیرات انقلاب اسلامی را حایز اهمیت می داند و معتقد است آینده نیروهای اسلامی در ترکیه توسط جریانات اقتصادی رقم زده خواهد شد .
«رسول افضلی » مترجم و پژوهشگر مسایل ترکیه چهار علت مهم را برای تقویت اسلام گرایی ترکیه ذکر می کند:
1- خیزش اسلامی در منطقه مقارن پیروزی انقلاب اسلامی و رشد حرکت های دینی در خاور میانه؛
2- کثرت گرایی و تعمیق دموکراسی یعنی گذار از صورت استبداد تک حزبی به دموکراسی چند حزبی؛ (83)
3- اقتصاد مبتنی بر بازار و آزادسازی اقتصادی .
4- تاثیر گسترش شهرنشینی بر ظهور گروه ها و نهادهای اسلامی .
روستاییان با عزیمت به شهرها آداب و رسوم سنت های مذهبی خودشان را که کمتر دست خورده بود با خود به آن جا بردند . اسلام که دین آن ها بود و دارای گرایش های تند مذهبی بود تاثیر بسیار زیادی بر روند اسلام گرایی در شهرها داشت . (84) درباره موفقیت های اسلام گرایان در انتخابات شهرداری ها نیز “پل هنز» متخصص امور ترکیه، موفقیت حزب رفاه را در ترکیبی از دو عامل می داند یکی ناامیدی رای دهندگان از احزاب دیگر و دیگری پذیرش گسترده اقدامات مؤثر رهبران حزب رفاه در سطح شهری و هم چنین شهرت و اعتبار آن ها در درست کاری .
عوامل محوری رشد اسلام گرایی در ترکیه
اساس وپایه نظام فعلی ترکیه لائیسم است . قانون اساسی فعلی ترکیه که بعد از کودتای نظامیان در سال 1982م تدوین شده ست بیش از حد معمول یک قانون اساسی به محکومیت دین و منع دخالت آن در امور اجتماعی - سیاسی پرداخته و در مقابل، لائیسم را در کلیه اصول، قوانین و تدابیر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی تحمیل کرده و کلیه مصونیت ها، آزادی ها و عفوها را در مقابل این اصل منع کرده است . کلاملا روشن است که موجودیت نظام فعلی ترکیه برپایه لائیسم بوده و بدون آن نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی آن ها موجودیتی نخواهد داشت . بنابر این، شناخت وضعیت سیاسی این کشور بدون شناخت ویژگی نظام لائیک میسر نخواهد بود .
زمینه های ورود لائیسم به ترکیه
محل ظهور لائیسم به شکل کنونی آن اروپا و جهان مسیحیت بوده و از آن جا به نقاط دیگر عالم کشیده شده است . (85) با این حال، ترکیه بارزترین کشوری است که لائیسم نهایت گسترش خود را در آن می شناسد . برای شناخت دقیق روند تقابل لائیسم و اسلام گرایی لازم است به ریشه های تاریخی آن نیز نیم نگاهی داشته باشیم؛ چرا که بسیاری از پژوهشگران معتقدند ریشه های جمهوری لائیک ترکیه در بطن فرهنگ جامعه به خصوص در سنت و عملکرد خلفای عثمانی بوده است . (86)
اصولا حضور اسلام در ترکیه و نحوه ارتباط آن با سیاست را به شش دوره می توان تقسیم کرد:
1- دوران حکومت های قبل از عثمانی که تا مدتی مشروعیت خود را از خلیفه عباسی گرفته بود و بعد از آن نیز رابطه دین و دولت در آن ها تعیین کننده بود (87) ؛
2- دوران اول خلافت عثمانی که خلافت سنی در یک سیر تفوق و غلبه تاریخی از اعراب به ترکان عثمانی انتقال یافته بود (88) ؛
3-یکصد سال آخر امپراتوری عثمانی که به دوره تنظیمات و اصلاحات معروف است که به تدریج از تاثیرگذاری دین کاسته می شود؛
4-این دوره با ایجاد حکومت جمهوری و الغا سلطنت و خلافت توسط مصطفی کمال پاشا آغاز شده و نقطه عطف تاریخ لائیسم و مذهب زدایی است؛
5-این دوره بعد از استقرار نظام چندحزبی و شکسته شدن استبدا تک حزبی آغاز شده که مذهب شکل پویاتری به خود می گیرد و مسلمانان فعال می شوند؛ (89)
6-این دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران وانجام کودتای 12 سپتامبر 1980م ترکیه آغاز و تا زمان حال ادامه پیدا کرده است که بحث عمده ما نیز در باره این دوره است.
دوره اول اثر مستقیمی در تحولات مورد بحث ندارد . بنابراین بحث را از دوران خلفای عثمانی آغاز می کنیم .
ارتباط مذهبی وسیاست در عثمانی
امپراتوری عثمانی یکی از بزرگ ترین دولت های مسلمان در تاریخ دولت های اسلامی به شمار می رود، لیکن هرگز کلیت اسلام در سیاست و جامعه این کشور پیاده نمی شد . در این دوره، نهاد روحانیت امپراتوری به وسیله شیخ الاسلام استانبول رهبری می شد که در هنگام ضعف پادشاهان عثمانی می توانست اقدامات آن ها را غیراسلامی بخواند، اما چه بسا شیخ الاسلام هایی که برای ندادن فتوا به نفع خلیفه جان خود را از دست می دادند (90) وبه همین دلیل که نهاد روحانیت بیشتر نهادی دولتی و داخل نظام به شمار می رفت لائیسم بدون رویارویی با یک ایدئولوژی مستحکم به راحتی مستقر شد . علاوه بر آن که دامن زدن به ملی گرایی نیز در این امر بی تاثیر نبود .
آغاز دوران غرب گرایی و جدایی دین از سیاست
اولین اقدام اساسی و آگاهانه در جهت غرب گرایی در دوره سلطان سلیم و سلطان محمود دوم (1808- 1839 م) . تحقق یافت که با تقدیم لایحه ای مبنی بر قبول حرکت غرب گرایی از سوی صدر اعظم وقت عثمانی رشید پاشا به وزیر امور خارجه انگلستان در تاریخ 12 آگوست 1839م آغاز شد واین نخستین رخنه بین سیاست و دین بود . در این زمان که مقارن با اصلاحات پس از انقلاب صنعتی اروپا بود، تعادل قدرت علیه شرق به خصوص دولت عثمانی، بر اثر عوامل تغییر یافت . (91)
برای تغییر این وضعیت، نظام عثمانی (عبدالمجید دوم) در داخل کشور فرمان تنظیمات صادر کرد . این فرمان که به نحوی تحت فشار غرب گرایان دولت عثمانی صادر شد تا حد زیادی غرب گرایی به نام اصلاحات در بدنه و متن امپراتوری وارد نمود . (92) و این روند آغاز دوره ای شد که از آن به استعمار دولت عثمانی توسط اروپاییان تعبیر شده است . (93) اصلاحات عمدتا در زمینه های آموزشی، قضایی و نظامی صورت پذیرفت .
انقلاب ترکان جوان
انقلاب “ترکان جوان » در سال 1287ش را می توانیم سرآغاز دوره جدیدی از زمینه سازی حاکمیت و سلطه لائیسم در امپراتوری عثمانی قلمداد کنیم که عمدتا از اندیشه های غربی الهام گرفته بود . بیشتر رهبران این انقلاب تماما غربزده بودند که ارتباطات مرموزی با محافل امپراتوری و صهیونیستی داشته اند و از نظر فکری ترکان جوان “خودباخته » بودند که برای نخستین بار به جای وحدت جهان اسلام، مکتب وارداتی ملی گرایی را در امپراتوری عثمانی وارد کردند . افکار “ترکان جوان » عمدتا از منتسکیو، روسو و دیگران اقتباس شده بود .
“ضیاء گوگالپ » (94) از تئوریسین های ملی گرایی و شوونیسم ترکی ترکیه در این دوره است . وی در مقابل «پان اسلامیسم » ، ملی گرایی ترک و اقتباس تمام عیار از تمدن غربی را تجویز می کرد و همانند “طه حسین » مدعی بود ملت او به اروپا وابسته است نه به جهان اسلام . بنابراین، ترکان باید حلقه های فرهنگی، فکری و اجتماعی خویش را از شرق بریده و به غرب بپیوندند و ارزش های کهنه سنتی (اسلامی) را دور بریزند . با همه این احوال، وی از آتاتورک با انصاف تر بود؛ چرا که می گفت “ما از نظر ملیت ترک هستیم واز نظر مذهب مسلمان، ولی تعالیم اجتماعی، حقوقی، سیاسی و اقتصادی را باید از غرب اقتباس کنیم .»
در به قدرت رسانیدن حرکت “ترکان جوان » نقش یهودیان عثمانی و غربی که در تشکیلات قدرتمندی به نام «صهیونیسم » متشکل شده بودند را نمی توان نادیده گرفت . شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول نقطه عطفی برای ظهور دیکتاتوری غیرمذهبی ایجاد کرد .
لائیسم محور اصلی کمالیسم
«مصطفی کمال پاشا» معروف به آتاتورک بارزترین و افراطی ترین چهره غربزده در جهان اسلام است که به دنبال ایدئولوژی غیرمطابق با ریشه های جامعه خود بود .
قریب به هفتاد سال است که کمالیسم به عنوان مکتب سیاسی و آیین مقدس نظام ترکیه تلقی می شود ولی هیچ گاه این مکتب در رساله ای مستقل تحت عنوان کمالیسم و به صورت بیانیه از سوی آتاتورک به رشته تحریر درنیامد بلکه به مجموعه عملکردها، نطق ها و بیانیه های آتاتورک که یک سال قبل از مرگ وی به صورت اصول شش گانه وارد قانون اساسی ترکیه شد، کمالیسم اطلاق می شود . (95)
آنچه محور عمل آتاتورک و دولت های بعد او قرار گرفت لائیسم (اسلام ستیزی در کلیه شؤون اجتماعی) بود.
فاروق کوسه، نویسنده مشهور ترکیه ای نوشته است: “رژیم موجودیت خود را بر اصولی شش گانه بنیاد نهاده است که در میان این اصول پنج اصل نتوانستند به حالت استقرار دست یابند و یا استقرار آن ها مورد توجه قرار نگرفت و در عمل با بیشتر اصول خالفت شد .» (96)
اصول انقلابی آتاتورک که براساس نظام تک حزبی، اقتصاد دولتی، ملی گرایی ترکی، جمهوری گرایی، بی دینی ولامذهبی در کلیه شؤون اجتماعی و حکومت بود، بعد از وی توسط جانشینانش تعدیل شد و به جز اصل لائیسم بقیه را کنار زدند ولی علی رغم همه این موارد، آنان تصمیم گرفتند آتاتورک را به بت تبدیل سازند . (97)
عدم همخوانی لائیسم با جامعه
اقدامات اسلام ستیزانه آتاتورک که همزمان با غرب گرایی شدید در ساختارهای جامعه ترکیه صورت می گرفت با نوعی زیاده روی و به صورت خشونت بار بر جامعه تحمیل گردید، به طوری که اروپاییان نیز از این افراط لائیک های ترکیه نمی توانستند تعجب خود را پنهان کنند .
سوسرهال یکی از حقوق دانان سوئیس می گوید: “با اصلاحاتی که در ترکیه انجام شد امکان ندارد انسان تعجب خود را پنهان نماید . . . در هیچ جای دنیا تجربه ای جسورانه تر از آنچه در ترکیه صورت گرفت، سراغ نداری .» (98)
به طور خلاصه این اقدامات را می توان بدین گونه برشمرد:
- الغای سیستم خلافت دینی: آتاتورک چون وجود حکومتی که خلیفه در راس آن به عنوان رهبر مسلمانان تلقی شود را مانع بزرگی به حساب می آورد، تلاش خود را در جهت الغای سیستم خلافت مصروف داشت که در این راستا برخی مخالفان به سرعت اعدام شدند (99) و روند تسلط لائیسم با لغای خلافت در سال 1924م وارد مرحله جدیدی شد .
- تشکیل محاکم استقلال: آتاتورک برای از بین بردن مخالفان تفکر لائیسم محاکمی را ایجاد کرد که اعضای آن مستقیما از طرف وی انتخاب می شدند و دارای اختیارات وسیعی بودند که افرادی را به جرم خیانت به سبب جانبداری از شریعت به اعدام محکوم می کردند (100) . این دوره یکی از خونبارترین دوره های تاریخ ترکیه است .
- انجام تغییرات دولتی در کلیه امور مربوط به دین: براساس این اقدامات، بیشر پست های مربوط به دین از جامعه حذف شدند و آموزش دینی، چاپ کتاب های مذهبی و هرگونه اقدامی که به نحوی با دین در ارتباط بود، ممنوع شد و خدماتی که در زمینه های دینی به مردم ارائه می شد یکجا توسط حکومت لائیک از میان برداشته شد . (101)
- تغییر اجباری پوشش مردم: براساس قانونی که در 25 نوامبر 1925م از تصویب مجلس ترکیه گذشت پوشیدن کلاه اروپایی به عنوان سمبل تمدن و تجدد اجباری شد و عده زیادی برای اعتراض به این قانون اعدام شدند . (102) تغییر در پوشش بانوان و کشف و کنار زدن حجاب از آنان به صورت گسترده تر و خشونت بارتری در مورد زنان به اجرا درآمد .
- تخریب ونابودی مسجدها و مکان های مذهبی: به نوشته روزنامه آکیت ترکیه در ابتدای تسلط لائیسم تنها در استانبول 1000 مسجد تخریب شدند و تعداد بیشتری نیز در سراسر کشور به صورت میخانه، کازینو، انبار و آغل درآمدند . (103)
این جنایت در باره مرکزها و مکان های مقدس جامعه در تاریخ کشورهای اسلامی و حتی تاریخ جهان بی سابقه است وتنها با اقدامات دین زدایی کمونیست ها در شوروی قابل مقایسه است .
- حذف آموزش دینی از جامعه وتعطیلی کلیه مراکز علمی وآموزشی دینی: لائیسیزم در ابتدای حاکمیت خود کلیه مدارس و آموزشگاه های سراسر کشور را تعطیل کرد و عالمان و مدرسان دینی را عملا از مناصب قبلی خود کنار زد . این در حالی بود که میسیونرهای مسیحی صدها مدرسه وآموزشگاه را در سراسر ترکیه برای مسیحی کردن مردم تاسیس کردند . در ظرف 16 سال تحت تسلط لائیسیزم از بین 15 میلیون جوان، تنها تعداد 287 نفر به صورت رسمی اجازه فراگیری قران را به دست آوردند .
- حذف کلیه قوانین اسلامی وجایگزین کردن قوانین کشورهای دیگر در ترکیه: مصطفی کمال اندکی بعد از تسلط کامل کلیه قوانین و مقررات اسلامی را ملغی اعلام کرد و در پی به وجود آمدن خلا قانون در این کشور قوانین مدنی، جزایی وحقوقی دیگر کشورها بدون در نظر گرفتن شرایط ترکیه و بدون تغییر، ترجمه شده در دستور کار قرار گرفت . شاید از غریب ترین قوانین که به اجرا درآمد عقوبت جزایی درباره عقد شرعی در ترکیه است که در صورت وقوع عقد شرعی و عدم ثبت در شهرداری افراد عقوبت می شدند . (104)
- ایجاد خانه های خلق وانستیتوهای روستایی: این مرکزها که به وسیله حزب حاکم جمهوری خواه، (C.H.P) در سراسر کشور ایجاد شده بود به منظور تبلیغ لائیسیزم به وجود آمده بود که عملا به مرکزهای فساد تبدیل شده بود و هدف آن ها جداساختن ترکیه از علقه های تاریخی و فرهنگی و تربیت نسل جوان تک بعدی، نیمه میلیتاریست وطرفدار کمونیسم بود .
- حذف اسلام وگنجاندن لائیسم در قانون اساسی: آتاتورک پس از تحکیم پایه های قدرت دین اسلام را که دین رسمی کشور بود از قانون اساسی حذف کرد و در راستای ممنوع کردن تلفظ نام خدا “واژه به خدا قسم » را نیز از متن سوگند نمایندگان حذف کرد .
البته تغییراتی دیگر نیز از جمله، فرمان خواندن اذان و نماز به زبان ترکی، فرمان تعطیلی دفترهای مذهبی، تغییر تاریخ رسمی از هجری به میلادی، تغییر حروف الفبای رسمی کشور به لاتین، ایجاد مدرسه های مختلط و تغییر اسامی و الفاظ عربی و فارسی به لاتین و ترکی کهن، ایجاد گردید .
در مجموع، اقدامات اسلام ستیزانه مصطفی کمال همراه با نوعی توهین به کلیه آداب و رسوم وحتی تاریخ پرافتخار ترک ها اعمال شد .
خانم گوله استاد دانشگاه استانبول در این باره می گوید: “آتاتورک طوری رفتار کرد که انگار ترک ها تا قبل از آن وحشی بوده اند .» (105)
آتاتورک طوری القا می کرد که مردم ترکیه غیرمتمدن هستند و او و هم فکرانش وظیفه متمدن کردن آن ها را بر عهده دارند . البته نتیجه طبیعی حرکت آتاتورک در فسخ خلافت وشریعت و متعاقب آن تحمیل لائیسم بر مردم قیام و شورش متقابل بود . (106)
پی نوشت ها:
1) در آیات فراوانی از قرآن کریم به مساله کامل بودن دین اسلام وانحصار آن به عنوان آخرین وکامل ترین برنامه زندگی انسان ها اشاره شده است . نظیر سوره (107) مائده آیه 3، سوره توبه (108) آیه 33، سوره آل عمران (109) آیه 85 .
2) المحامی احمدحسین یعقوب، النظام السیاسی فی الاسلام، لندن، مؤسسه الفجر، 1412 ق، ص 247- 261
.
3) علی رضا نامور حقیقی، پژوهشی پیرامون روند تحولات اسلام گرایی ترکیه، تهران، مرکز مطالعات وتحقیقات فرهنگی بین المللی، 1372 ش، ص 2 .
4) امام خمینی، صحیفه نور، ج 1، ص 10- 86 . سخنرانی حضرت امام در مسجد اعظم قم، 18/6/1343
.
5) جریانات اسلامی در ترکیه، ترجمه حامد صادقی، تهران، انتشارات حوزه هنری، 1376، ص 14- 15
6) محمدعلی قاسمی، “اسلام ومدرنیته در ترکیه » ، روزنامه رسالت، 29/3/1378 .
7) جریانات اسلامی در ترکیه، ص 58 .
8) اسلام و مدرنیته » ، روزنامه رسالت 29/2/1378 .
9) رایز هرمان، ترکیه میان سکولاریسم و اسلام گرایی، ترجمه ع . فتاح زاده، ترجمان سیاسی، سال 1379 ش، شماره 48، ص 40- 41 .
10) اسلام ومدرنیته در ترکیه » ، روزنامه رسالت، 29/3/1378 .
11) رهبر تشکیلات در اتحاد جمعیت وجماعات اسلامی .
12) وی از جمله مشهورترین متفکران وروشنفکران مسلمان ترکیه است .
13) اقتصاددان ورئیس جمهور فقید ترکیه .
14) مشابه نظرات علی عبدالرازق در کتاب “الاسلام واصول الحکم » .
15) اسلام و مدرنیته در ترکیه » ، روزنامه رسالت 29/3/1378 .
16) صبری سیاری، جریانات اسلامی در ترکیه، ص 14 و121 .
17) جریانات اسلامی در ترکیه، ص 50 .
18) برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به روزنامه های ملیت و جمهوریت ترکیه 11 مارس 1989 .
19) مصطفی، روزنامه جمهوری اسلامی 30/3/77 .
20) روزنامه کیهان، 26/8/79 به نقل از سایت واشنگتن پست در اینترنت .
21) حزب دمکراتیک چپ غیرمنطقی ترین واکنش ها را داشت . بولنت اجویت رهبر این حزب در حالی که از شدت عصبانیت می لرزید اظهار داشت: “چنین مبارزه طلبی در برابر دولت از زمان خلقت بشر بی سابقه بوده است .»
22) بی حجاب باشید» ، اکونومیست، 15 مه 1999 م، ترجمه م . ورز، ترجمان سیاسی، شماره 25، ص 23 .
23) ر . ک: روزنامه های اکونومیست، 15 مه 1999 و زوددویچه سایتونگ .
24) جریانات اسلامی در ترکیه، ص 14 .
25) وندی کریستینانسن لویت، “اسلام گرایی در ترکیه » ، ترجمه غ . رضایی نصیر، ترجمان سیاسی، شماره 161، ص 25 .
26) نامور حقیقی، پیشین، صص 45 و46 .
27) این نظرسنجی توسط خانم دکتر نیلوفر نازلی دانشیار دانشکده روابط بین الملل دانشگاه مرمره ترکیه با حمایت مالی مؤسسه تحقیقاتی فورد آمریکا به مدت دو سال در خصوص گرایشات اسلامی جوانان ترکیه انجام شده است . مجله نقطه، 31 مرداد 1372 ش، ص 4- 22، چاپ ترکیه، به نقل از منابع مرکز اطلاع رسانی سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی، منبع 1033، 13/10/1372 ش .
28) پژوهشی پیرامون روند تحولات اسلام گرایی ترکیه، ص 47 .
29) محمد رومی، “رهگیری فعالیت دست پروردگان غرب در ترکیه » ، روزنامه جمهوری اسلامی، 6/3/76 .
30) پژوهشی پیرامون روند تحولات اسلام گرایی ترکیه، ص 49 .
31) اشپیگل، “مدارس دینی ترکیه پلکانی مطمئن به سوی اسلام » ، ترجمه مجله صفحه اول، شماره 43، شهریور 1375 ش، ص 54 .
32) پژوهشی پیرامون روند تحولات اسلام گرایی ترکیه، پیشین، ص 53 .
33) همان .
34) همان به نقل از: Adtuel No 80. sep 1991
35) مجله نقطه، 31 مرداد 1372 ش، چاپ ترکیه به نقل از منابع مرکز اطلاع رسانی سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی، منبع 1033، 13/10/1372 .
36) اسلام گرایی در ترکیه » ، ترجمان سیاسی، شماره 161، ص 25 .
37) حسین اردوش، به بهانه صدور حکم بازداشت شیخ فتح الله گولن رهبر طریقت نوریه ترکیه، روزنامه جمهوری اسلامی، 25 مرداد 1379 .
38) جریانات اسلامی در ترکیه، ص 90 .
39) فاروق کوسه، لائیسم در ترکیه، ص 63 .
40. Pik
41) جریانات اسلامی در ترکیه، ص 86 .
42) همین مساله را می توان یکی از علت های اصلی قیام ها و حرکت های خشونت بار مردمی علیه نظام حاکم در دهه های 1920 و1930م دانست .
43) عصمت پاشا، دومین رئیس جمهور ترکیه .
44) محمد سالار کسرایی، اسلام گرایی در ترکیه، ص 7 .
45) همان .
46) جریانات اسلامی در ترکیه، ص 86 .
47. M.S.P
48) جریانات اسلامی در ترکیه، ص 86 .
49. C.H.P
50) البته کل آرا متعلق به این حزب نبود بلکه در ائتلاف با احزاب کوچک دیگر این آرا را به دست آورد .
51) پژوهشی پیرامون روند تحولات اسلام گرایی در ترکیه، ص 61 .
52) نخست وزیر اسبق ترکیه .
53) حسن عبدالمنعم، “هل ینحج المسلمون، فی اقامة السوق المشترکة » ، العالم، 574، 21 یونیة 1997 .
54) حمید احمدی، “آینده جنبش های اسلامی در خاور میانه » ، طرح یک چارچوب نظری، فصلنامه خاورمیانه، شماره 2 و3، ص 55 .
55) اسلام گرایی در ترکیه، ص 17 .
56. ArnoldTonbee
57) برای اطلاع از نظرات نوین بی رجوع کنید به: ArnoldToynbee cirilization on Trial, new American library 1953.
58. Zealots
59. Herodianism
60) در توضیح وتبیین نظرات توین بی از کتاب درس های سیاست خارجی استفاده شده است . ر . ک: محمد جواد لاریجانی، درسهای سیاست خارجی، تهران، نشر مشکوة، 1377 ش، ص 227- 251 .
61) مرتضی مطهری، نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، قم، صدرا، 1377 ش، ص 5 .
62) به احتمال زیاد مقصود ایشان “ضیاء گوگالپ » معروف می باشد .
63) نظریه “اسلام گرایی، حاصل واکنش احیاطلبانه مسلمانان در برابر مدرنیسم » .
64. Strategy of Protective Resistance
65) فرهنگ رجایی، “جنبش های اسلامی » (کنفرانس علمی)، قم، مؤسسسه عالی باقرالعلوم، ر . ک: فصلنامه علوم سیاسی، شماره 10، ص 209- 220 .
66) همان، ص 219- 220 .
67) بنیادگرایی اسلامی محصول رویارویی تمدن ها» ترجمه ق . طولانی، ترجمان سیاسی، شماره 18، ص 27.
68) محقق مسیحی عرب تبار واستاد علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیا .
69. Fundamentalism
70) انقلاب فرهنگی در ترکیه، 1950- 1920، فصلنامه مطالعات خاور میانه، سال هفتم شماره 3، پاییز 1379، صص 280- 281 .
71) کریستف ایاد، مصاحبه ومیزگرد باژیل کیپل، طارق رمضان ومحمد توزی، درباره نقد اسلام گرایی، ترجمه و ک . فخرطاولی، ترجمان سیاسی، شماره 37، ص 16- 20 .
72) ژیل کیپل (مصاحبه کننده لوئیس لیما) ترجمه ک . فخر طاولی، ترجمان سیاسی، شماره 31، ص 73 .
73) میشل لودرز، “وداع با اسلام گرایی » ، ترجمه ق . طولانی، ترجمان سیاسی، شماره 232، ص 13 .
74) برای اطلاع از تفکرات وی ر . ک: الیویه روآ، تجربه اسلام سیاسی، ترجمه محسن مدیر شانه چی وحسین مطیعی امین، تهران، مرکز نشر فرهنگ اسلامی، الهدی، 1378 ش، ص 29 .
75) کی نحسن قراءة الاسلام السیاسی » (بازخوانی پرونده اسلام سیاسی)، ترجمه ا . زارع زاده، ترجمان سیاسی، شماره 405، ص 19 .
76) پاییز توفانی در ترکیه » ، ترجمه م . باهر، ترجمان سیاسی، شماره 42، ص 12
77) محقق علوم سیاسی واستاد دانشگاه تهران ورئیس گروه علوم سیاسی در دانشگاه تهران .
8) آینده جنبش های اسلامی در خاورمیانه » فصلنامه خاورمیانه، شماره 2 و3، ص 70- 71 .
79) همان، ص 72 .
80) هرمان “ترکیه میان سکولاریسم اسلام گرایی » ، ترجمان سیاسی، ص 40 .
81) وندی کریستیانسن لویت، پژوهشگر مسائل ترکیه در روزنامه میدل ایست اینترنشنال .
82) اصطلاحی که طبقات ممتاز استانبول برای ساکنان منطقه آسیایی ترکیه به کار می برند .
83) رسولی افضلی، جدال اسلام گرایی ولائیسم در ترکیه، روزنامه بیان، 14/1/1379 .
84) همان .
85) در ظهور لائیسم در اروپا و ماندگاری آن عوامل متعددی نقش داشته اند که مهم ترین واساسی ترین آن ها عبارت اند از:
الف) تحریف تدریجی متن کتاب آسمانی در مسیحیت؛ که سبب پیدایش و رواج اعتقادات خرافه آمیز ودر نتیجه غیرعقلانی شدن عقاید دینی شد که این وضعیت در نهایت جداانگاری دین از سیاست را موجه ساخت . ب) ایجاد محدودیت برای اندیشه؛ ضدیت با تفکر عقلانی وتجربی توسط کلیسا که این محدودیت ها چاره ای جز منزوی ساختن مسیحیت تحریف شده وجداسازی دین از دانش تجربی نداشت .
ج) تغییر وتبدیل تعالیم مسیحیت توسط کلیسا .
د) رقابت قدرت میان امپراتوران ودانشمندان با ارباب کلیسا . در قرون وسطی بین ارباب کلیسا وخاندان های حاکم هم پیمانی خاصی وجود داشت که درست شدن اعتقادات مردم بی تاثیر نبود . به خصوص در اواخر قرون وسطی واوائل دوران رنسانس قابت سختی بین پادشاهان، شاهزادگان و ارباب کلیسا بود که این امر منجر به خارج شدن از زیر سلطه کلیسا گردید .
ه) نقش مهم یهودیان در گسترش لائیسم در اروپا: پژوهشگران معتقدند از هم گسیختگی جامعه مسیحیت برای یهودیان امری لازم بود . لذاین رو، از هر حرکتی که طبیعت دینی دولت را لغو می کرد استقبال می کردند .
86) پژوهشی پیرامون روند تحولات اسلام گرایی ترکیه ص 1 .
87) برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به: ابن بی بی، یحیی ابن محمد، اخبار سلاجقه روم، به اهتمام محمدجواد مشکور، تبریز: کتابفروشی تهران 1350ش .
88) برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به: اسماعیل حقی، اوزون چارش لی، تاریخ عثمانی، ترجمه ایرج نوبخت، تهران، کیهان، 1368ش .
89) پژوهشی پیرامون روند تحولات اسلام گرایی ترکیه .
90) اوزون چارشی لی، پیشین، جلد سوم، ص 275- 274 .
91) برای اطلاع بیشتر ر . ک: احمد نقیب زاده، تحولات روابط بین الملل، تهران، نشر قومس، 1374 ش)، ص 25- 24 .
92) لائیسم در ترکیه، ص 2 .
93) همان، ص 3 .
94) شاعر ونویسنده واز منادیان وبنیان گذاران “پان تورانیسم » ، متولد 1875م/1292ق .
95) ترکیه در یک نگاه، ص 43 .
96) لائیسم در ترکیه، ص 70 .
97) اریش رولئو، “جمهوری نظامی ترکیه » ، ترجمه ص . کاظم پور، ترجمان سیاسی، شماره 41، ص 7- 11
.
98) لائیسم در ترکیه، ص 40 .
99) لائیسم در ترکیه، ص 28 .
100) همان، ص 5 .
101) همان، ص 16 . این گونه اقدامات شدید وافراطی حتی در کشورهایی که خود را بنیان گذار لائیسم می دانند مانند فرانسه رخ نداد وعملا سردمداران انقلاب فرانسه به محدوده سنتی نهادهای دینی وارد نشدند .
102) در حال حاضر نظام لائیک متعاقب متروک شدن کلاه در غرب، دست از سخت گیری خود در مورد کلاه برداشته ولی همین دعوا را با مردم خود بر سر کراوات انجام می دهد . هم اکنون نزدن کراوات در ادارات دولتی اخراج کارمند را به دنبال خواهد داشت وحتی امامان مسجدها نیز باید با کراوات رفت وآمد کنند .
103) لائیسم در ترکیه، ص 22 .
104) لائیسم در یک نگاه، ص 262 .
105) لائیسم در ترکیه، ص 40 .
106) بیشتر مردم اقدامات آتاتورک را در راستای محو اسلام ارزیابی می کردند . جریانات اسلامی در ترکیه، ص 43 .
مآخذ
1- محمد جواد ابوالقاسمی و حسین اردوش، ترکیه در یک نگاه، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، 1378 .
2- صبری سیاری، جریانات اسلامی در ترکیه، ترجمه احمد صادقی، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1376 .
3- صابر قاسمی، ترکیه (کتاب سبز)، تهران، انتشارات وزارت امور خارجه، 1374 .
4- جواد انصاری، ترکیه در جستجوی نقش تازه در منطقه، تهران، انتشارات وزارت امور خارجه، 1374 .
5- سید احمد موثقی، جنبش های اسلامی معاصر، تهران، سازمان مطالعه و تدوین علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، 1374 .
6- قدوح، انعام احمد، پژوهشی درباره سیاست دینی، لائیک و سکولار، ترجمه عباس طالب زاده شوشتری، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1376 .
7- حسن عبدالمنعم، “هل ینجح المسلمون، فی اقامة السوق المشترکة » ، العالم، 574، 21 یونیة 1997 .
8- دکمجیان، هرایر، جنبش های اسلامی در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، تهران، انتشارات کیهان، 1366 .
9- هرمان، رانیر، “ترکیه میان سکولاریسم اسلام گرایی » ، ترجمه ع . فتاح زاده، ترجمان سیاسی شماره 48، 1379 .
10- محمد علی قاسمی، اسلام و مدرنیته در ترکیه، رسالت، 29/3/1378
منبع: مجله طلوع - بهار 1381