کتاب با جوانان در ساحل خوشبختی(قسمت بیست و ششم)

کتاب با جوانان در ساحل خوشبختی(قسمت بیست و ششم)

نكات مهم و ارزشمند
1 - فلسفه حجاب
2 - وظيفه شوهر در مقابل حفظ حجاب زن
3 - شيوه معاشرت معقول و مشروع با زن
در مورد نكات فوق بحث هاى مفصلى بايد صورت بگيرد ليكن در اين جا با اختصار ولى مفيد و مستدل ، مطالب را بررسى مى كنيم تا اينكه بتوانيم با توجهات پروردگار متعال زبان معصوم (عليه السلام ) را بدرستى بفهميم و عصاره لذيذ و شيرين و حيات بخش آن را در اختيار علاقمندان قرار دهيم .
يادآورى :
اگر بخواهيم از آيات و روايات در هر زمينه اى استفاده نمائيم بايد افكار و انديشه خود را از وابستگى هاى فرهنگى و يا منافع و مقاصد خويش و و ........ آزاد كنيم تا اينكه بتوانيم كلام معصوم را مطابق با معيارهاى دينى تفسير نمائيم ، در غير اين صورت ، برداشت ها نمى تواند مفيد واقع شود.
مديريت شوهر با آگاهى كامل از خصوصيات همسرش نتيجه مى دهد
نكته اول : مسئله حجاب چنانچه در ابتداى بحث بطور مفصل بررسى كرديم بعنوان يك ارزش براى زنان مطرح است در اين جا لازم مى دانم به مسئوليت مرد، در تحقق اين حقيقت اشاره كنم مبنى بر اينكه آيا قرار گرفتن زنان در پوشش و حجاب اسلامى به همكارى مرد و يا برادر و پدر آنها نيازمند است يا نه ؟
حجاب و پوشش اسلامى بعنوان يك ارزش بسيار مهم براى زنان ضرورت دارد همانطورى كه پوشش براى بارور ساختن بذر و يا دانه هاى گُل و يا درخت ميوه ضرورى مى باشد چون اگر مستور نباشد به هيچ وجه رشد و حيات جديدى پيدا نخواهد كرد زنان هم براى نيل به اوج كمال و شكوفائى استعداد و شايستگى ها مهم ، بايد تحت حجاب قرار به گيرند تا اينكه در مسير آفرينش خود، از هدفهاى تعيين شده محروم نگردند.
در اين زمينه وظائف ويژه اى براى مردان [شوهر، پدر، برادر و و ....] معين شده تا با مراعات نمودن آن ، مسئله حجاب براى [زن ، دختر، مادر، خواهر و و .....] يك موضوع جدى و ضرورى عنوان شود و هدف شارع مقدس از مكلف ساختن مرد در قبال زن ، بخاطر اين است كه مسئله پوشش براى او، مانند تحصيل علم ، بتدريج آموزش داده شود تا او با علاقمندى كامل در زمان مناسب حجاب خود را حفظ كند حضرت اميرالمؤ منين على صلوات الله و سلامه عليه ، در اين خصوص مى فرمايد:
1 - مرد بايد بوسيله اخلاق و معاشرت و گفتار با زنش ، حجاب را مورد توجه قرار دهد يا والدين و برادران براى با حجاب شدن دختر و يا خواهر بايد، شيوه هاى مناسبى را در اخلاق و رفتار و بر خورد با زنان و دختران ، بكار گيرند تا اينكه مسئله حجاب براى آنان يك حقيقت روشن و غير قابل انكار، تعريف شود زيرا شدت حجاب براى زن نتائج مفيد و غير قابل تصورى را در بر دارد.
مرد بايد در مورد پوشش وجود زن و هم چنين كلام و گفتارهاى محجوب او تلاش كند تا اينكه طرز سخن گفتن زن ، و محتواى كلام وى ، بى حجاب نباشد.
و مهمتر از همه ، مرد بايد در حجاب چشم زن كوشا باشد تا اينكه وجود نامحرم در برابر چشم وى با شكل خاصى ظاهر نشود مثلاً در يك تلويزيون رنگى ، برنامه ورزش مردان ، كه با لباس ويژه اى ظاهر مى شوند نبايد در اختيار زنان ، و دختران جوان قرار به گيرد چون نگاه زن به مرد نامحرم ، با آن وضع خاص ورزشى ، در معناى بى حجابى گنجانده مى شود.
نكته دوم : ((وظيفه شوهر در مقابل حفظ حجاب زن )) مرد [پدر - برادر - شوهر] نبايد كسى را به خانه خود دعوت كند كه نسبت بنواميس او قابل اعتماد نيستند يعنى وظيفه مهم سرپرستان خانواده اين است كه محيط زندگى زنان را از افراد بيگانه و غير مطمئن پاكسازى كنند و آنان را در جهت تحقق حجاب اسلامى يارى دهند اگر مردان هوسباز و بى بند بار با دوستان ناشايست وآلوده وارد منزل شوند ضمن اينكه از نظر دينى و اخلاق انسانى ، گناه بزرگى را مرتكب شده اند زمينه فساد و بى حجابى را نيز در وجود زنان فراهم ساخته اند امام (عليه السلام ) مى فرمايد: خروج زنان از منزل بسوى بازار و يا هر چيز ديگر [در فراهم ساختن زمينه گناه و بى حجابى و گرايشهاى انحرافى در آنها] از راه دادن مردان غير قابل اعتماد [افراد آلوده به گناه و فساد اخلاقى ] به منزل خويش ، شديدتر نيست ، چون زن در كوچه و خيابان با افراد گوناگون رو برو مى شود و در هر شرائطى زمينه وسوسه ها نفسانى بتدريج در آنها شكل مى گيرد حالا كه مردان آلوده به گناه و فساد اخلاقى بوسيله شوهر و يا فرزند وارد خانه او مى شوند باز هم همين خطر براى زنان منزل وجود دارد بلكه به مراتب از ديدن مردان نامحرم در خارج از منزل شديدتر است .
وظيفه مرد اين است كه محيط خانه را براى احياى ارزشهاى دينى و انسانى در امنيت كامل نگهدارى كند تا اينكه زن و دختران و يا مادر و خواهرانش از تيررس شياطين در امان باشند زيرا با تكرار ورود افراد بى بندبار به منزل اشخاص ديندار، يا ارتباط خانوادگى با آنها فرهنگ اصيل و اعتقاد سالم آنان ، بتدريج به ميكروبهاى ضد ارزشى آلوده شده و بعد از مدت زمان كوتاه ، خبرهاى ناگوارى از اين خانواده متدين به گوش خواهد رسيد.
مرد بايد روابط خانوادگى خود را بطور كامل حفظ كند و با هر خانواده اى ارتباط نداشته باشد چون اخلاق و رفتار و عقايد و فرهنگ آنها به اعضاى خانواده شما منتقل مى شود اين روابط تا چه اندازه براى شما مهم است كه در مقابلش اين همه ضرر و خسارتهاى دينى و اخلاقى و فرهنگى فرزندانتان را تحمل مى كنيد؟ و بخاطر غير قابل جبران بودن اين زيانها، امام (عليه السلام ) مى فرمايد مرد حق ندارد با افراد غير قابل وثوق و اعتماد ايجاد رابطه نمايد. چون او در مقابل اعضاى خانواده خصوصا همسرش مسئوليت سنگين دارد و غيرت يكفرد مسلمان اجازه نمى دهد كه زنش در برابر او با مردان اجنبى صحبت نمايد يا دخترانش با فرزندان يك خانواده آلوده رابطه پيدا كنند.
امام (عليه السلام ) مى فرمايد: اگر بتوانى كارى انجام بدهى كه زنت غير از تو كس ديگرى را نشناسد اينكار را بكن .
از جمله وظائف مرد در قبال همسرش اين است كه او را از دسترس بيگانگان دور نگهدارد و اين مسئوليت را آن حضرت با حرف شرط بيان مى كند يعنى اگر قدرتش را دارى اين كار را انجام بده ، [اِن استَطَعتَ اَلا يَعرِفنَ غَيرَكَ فَاَفعَل ](273)
توضيح كلام
معناى سخن امام (عليه السلام ) اين نيست كه زن خويش را حبس كن تاهيچ كس او را نبيند بلكه كلام كارشناس بزرگ الهى به مطلب بزرگى اشاره دارد و آناين است چه اگر مرد بتواند تمام نيازهاى واقعى و طبيعى همسر خويش را تاءمين نمايدبطور يقين اينكار عملى خواهد شد. و در معيارهاى ازدواج به اين نكات اشاره كرديم كه يكپسر جوان بايد در هنگام وصلت با دخترى ، شرائط لازم را در خود پديد آورد يعنى همبراى او، شوهر واقعى ، هم پدر و مادر و برادر و هم رفيق و دوست ، و هم محرم اسرار وشنونده دردهاى او، باشد چون دختر از تمام عزيزان خود فاصله گرفته و تو را انتخابنموده آيا لياقت و شايستگى ، تحقق خواسته هاىمعقول و مشروع همسر خويش را دارى يا نه ؟
اگر شوهرى بتواند تمام مواردى را كه گفته شد در حق همسرش رعايت كند نتيجه خودبخود محقق مى شود.
وقتى كه امام (عليه السلام ) مى فرمايد [اِن اِستَطَعتَ .... ] يعنى اگر بتوانى شرائط لازم را پياده كنى و به عيال خويش ، شوهر، دوست ، پدر، مادر، برادر و و .... باشى و با او مانند يك دوست حرف بزنى و با گوش دادن به سخنانش آرامش روحى برايش ايجاد كنى آنچه و نياز دارد و در آفرينش وى مد نظر قرار گرفته است اگر بوسيله شوهر، تاءمين شود ديگر زمينه اى براى خودنمائى وى وجود نخواهد داشت ، زنان از نظر روحى علاقمند هستند كه محبوب قلوب باشند و كسى با تمام وجود آنها را تحويل بگيرد و از آنان تعريف و تمجيد نمايد اگر تمام اين خواسته ها توسط شوهرش تحقق يابد فرمايش امام (عليه السلام ) معنا پيدا مى كند با اينكه در عصر حاضر توجه چندانى به حقوق و خواستهاى واقعى زنان نمى شود و اغلب مردها در مورد كسب مال دنيا آن چنان سرگرم هستند كه از اين وظيفه مهم شرعى غفلت نموده اند و يكى از عمده ترين علل نابسامانيهاى زندگى زناشوئى بى اعتنائى كامل شوهران به نيازهاى زنان مى باشد.
نكته سوم درك توانائى زن در انجام وظائف ....
يا شيوه معاشرتمعقول و مشروع با زن )) مرد همانطورى كه درمقابل همسرش وظائفى دارد زن هم در برابر شوهرش مسئوليت ها دارد ليكن استعداد وقدرت وجودى هر كدام از آنها، ملاك تعيين وظائفشان مى باشد. زن نمى تواند بيشتر از توانائى خود، مسئوليت بپذيرد و حضرت على (عليه السلام ) مى فرمايد مرد نبايد همسرش را بيشتر از قدرتش ‍ مكلف سازد [زيرا تكاليف شرعى و عرفى بايد به اندازه توانائى انسان تعيين گردد] و يكى از مصاديق ظلم به ديگرى همين تكاليف زياده از قدرت است آنچه از فرمايش آن حضرت استفاده مى شود اينكه وجود زن ساختمان و ظرفيت خاصى دارد و او نمى تواند به اندازه يك مرد تكاليف و يا مسئوليت ها را پذيرا شود بنابراين براى مرد لازم است به اندازه توانائى وى ، و يا متناسب با وضع وجوديش ، با او برخورد نمايد [فَاِنَّ المَراءة رَيحانَةٌ لَيسَت بِقَهرُ مانَةٍ ....] مى فرمايد زيرا زن يك موجود ظريف و لطيفى هم چون شاخه گُلى است نه اينكه يك قهرمان خشن .
اگر مرد متناسب با وضع روحى و جسمى زن ، اخلاق و رفتار نشان ندهد در واقع از مسير دينى منحرف گرديده است و عقلاء اين گونه افراد را مذمت مى نمايد چون از صراط مستقيم خارج شده است .
در دنياى امروز ستم بزرگى بر زنان وارد مى شود و با شعارهاى فريبنده و بظاهر شيرين ، آنان را همدوش با مردان مسئول و مكلف قرار مى دهند. غافل از اينكه خود زن استعداد تحمل اين تساوى را ندارد.
مثال : گُلهاى زيبائى كه در بوته هاى درختان ظاهر مى شوند با اينكه خيلى ظريف و لطيف و آسيب پذير هستند ليكن حقيقت درخت و تمام سرمايه گذارى هايش را، تفسير كرده و به آنها معنا مى دهند همين گُل با آن عظمتى كه دارد نمى تواند همدوش با درخت و بوته هايش در مقابل هواى سرد و يا طوفانهاى شديد مقاومت كند و بسرعت پژمرده مى شود زن با اينكه مسئوليت خيلى سنگينى را متناسب با وضع وجوديش از ناحيه خداى متعال پذيرا شده است ولى كارهائى كه مرد بايد انجام بدهد نبايد از او انتظار داشت .
دختر از كمالات مرد غيرت اوست لطفا اين كلمه را بخوبى تعريف كنيد تا اينكه ازسوء ظن و بى اعتمادى جدا شود؟
پسر : در مورد غيرت مردان مطالبى را در بحث حجاب باستناد احاديث توضيح داديم و گفتيم اين يك صفت كمالى براى انسان است كه در مقابل نواميس خويش اعم از زن و خواهر و مادر، دختر، احساس مسئوليت نمايد و به هوسرانى افراد بى بندبار و مفسد راضى نباشد و بصورت حجاب مانع سوء استفاده نامحرمان از ناموس خود و مسلمانان مى گردد.
مردان غيور هميشه با شهامتى كه دارند نسبت بنواميس ديگران هم احترام قائل مى شوند زيرا اگر اين حريم را مراعات نكنند بطور يقين از شخصيت واقعى خود براى تمام دوران عمر محروم مى شوند.
در زمان جنگ ، مردان غيرتمند تا مى توانستند حتى به ناموس دشمنان نيز احترام قائل مى شدند تا اينكه احدى وسوسه تجاوز و يا منحرف ساختن زنان و دختران و و ..... را در ذهن نپروراند چون به شاءن يك مرد پير و يا جوان ، لكه ننگى است وقتى كه بوسيله او يا با رضايت و سكوتش ، نواميس خود و يا همسايگان و يا هر مسلمانى ، طعمه شكارچيان و شياطين قرار بگيرد.
وقتى كه حساسيت اين كلمه را درك نموديم بايد مرز وحريم غيرت را نيز بشناسيم چون ممكن است يك كار مطلوب و خدا پسندانه در جاى خودش انجام داده نشود و موجبات بدبختى و ذلت آدمى را فراهم سازد حضرت على صلوات الله عليه بفرزندش ‍ مى فرمايد:
وَ اِياكَ وَالتَّغايُرَ فى غَيرِ مَوضِعِ غَيرَةٍ، فَاِنَّ ذلِكَ يَدعُو الصَّحِيحَةَ اِلَى السَّقم وَ البَريَئةَ اِلَى الرِّيبِ .... .(274)
بر حذر باش از اينكه در جائى كه نبايد غيرت نشان بدهى غيرتمند شوى چون چنين عمل نادرست [نشان سوء ظن و بى اعتمادى است ] زنان پاك را بسوى ناپاكى و افراد بيگناه را به آلودگى سوق مى دهد اگر همسر شما با برادرش يا پدرش و يا محارم شرعى خود، تماس داشته باشد نبايد از غيرت استفاده كرده و او را از يك عمل مشروع نهى نمود، چون غيرتمندى محصول بدگمانى و بى اعتمادى نيست بلكه هدف ايجاد محيط امن براى زنان است اما اگر اين عمل ارزشمند در جاى مناسبش بكار گرفته نشود موجبات ذلت و نابسامانى زندگى را فراهم مى سازد.
پس بر خورد مرد با زنش در تمام موارد زندگى نبايد از حوزه غيرت او خارج شود و در شعاع دستورات الهى بايد حد و مرز آن را روشن سازد و اما سوءظن و بدگمانى هرگز جانشين غيرت نخواهد شد و شوهر بايد روح و روان زنش را از ميكروبهاى بدگمانى پاكسازى كند تا در فضاى اعتماد كامل بيك ديگر، ارزشهاى مهم زندگى را نصيب خود سازند. بلكه در اثر، تربيت و بر خورد سالم ، همسر خويش را بصورت يك انسان غيور، ببار آورد تا او قبل از ديگران از عفت و پاكدامنى خود، دفاع كند.

آثار نوشتاری

ارسال پیام